نرو سمیه... ترانه ای به مثابه هنر یا سرگرمی؟ / احمد امیرخلیلی



نوشتن مقاله­‌ای در مورد اتفاقات و مسیر گونه‌ای ادبی که خود سابقه چندانی ندارد و هنوز بزرگان ادبیات بصورت جدی مورد آن چیزی نگفته‌اند و ننوشته‌اند کاری عبث است. عبث بودن به معنای آنکه وقتی مرجع و رفرنس ادبی معتبری وجود ندارد که بتوان به آن استناد کرد سطرهای یک مقاله بیشتر از آنکه از وجهه علمی و کاربردی برخوردار باشد، مملو از نظرات شخصی و تجربی خواهد شد پس چه بهتر که بجای تجربه سنتی مقاله نویسی آکادمیک برای گونه‌ای نو از ادبیات نوشتاری که خود در مرز ترانه و شعر محاوره مانده است، رو بیاوریم به جستارنویسی در مورد آن. نویسنده این سطور تلاش می‌کند بواسطه سواد ناچیز و تجربه‌ای ناچیزتر، آنچه در اندیشه دارد در قالب "جستارروایی" که خود گونه‌ای از مقاله نویسی است را به مخاطب خود ارائه دهد. پس با این شرح شروع می کنیم که مقاله چیست؟ جستار چیست؟ جستارروایی چیست؟

مقاله: متنی غیر داستانی در مورد مفهوم یا رخداد واقعی است که فقط به یک موضوع مشخص می‌پردازد و معمولاً به شکل مستقیم و به شیوه‌ای دانشگاهی، گزاره‌ای را توصیف می‌کند یا توضیح می‌دهد.

جستار: متنی غیر داستانی در مورد مفهوم یا رخدادی واقعی است که به یک یا چند موضوع مشخص می‌پردازد و هدفش طرح دیدگاه شخصی و توجیه موضع­گیری نویسنده است.

جستار روایی: متنی غیرداستانی در مورد مفهوم یا رخدادی واقعی است که به یک یا چند موضوع مشخص می‌پردازد، هدفش طرح دیدگاه شخصی و توجیه موضع­گیری نویسنده است و با چاشنی طنزی ظریف، ساختاری ظاهراً نامنظم و گاه به لحنی شبیه زبان شفاهی داستان یا ساختار داستانی به خود می‌گیرد و روایت نویسنده از موضوع را ارائه می‌دهد.[1]

با این تعاریف برمی گردیم به موضوع ابتدایی این سطرها: نرو سمیه؛ ترانه­ای به مثابه هنر یا سرگرمی؟

تلفن همراه خود که باز می‌کنم می‌بینم شبکه­های اجتماعی پر شده­است از دابسمش های خواننده‌ای با اسم مستعار ساسی مانکن که در آن پورن استار معروفی روی سکانسی معروف از فیلم ابد­­ و­ یک روز ساخته سعید روستایی با بازی نوید محمدزاده دیالوگِ معروف "نرو سمیه" را دستمایه کلامِ روی موسیقی خود قرار است. مردم عادی در حال دست به دست کردن تصویر هستند آنقدر که مرز 15 میلیون بازدید را در روز دوم رد می‌کند و رسانه‌های جمعی و فرهنگی فریاد وا اسفا که فرهنگ از دست رفت را بهانه حمله به این قطعه کرده‌اند. سوال اینجاست باید به این کلیپ را با جنبه سرگرمی نگاه کرد یا تهاجم فرهنگی؟

واقعیت جامعه ما و شیوه برخورد با ترانه­ی روزگاری که در آن هستیم هنوز مشخص نیست چرا که هنوز ماهیّت و مرز واقعی کلامی که به شکل محاوره می‌نویسیم و ترانه می‌نامیم با اثری که رو ملودی ساخته می‌شود و معمولاً کمتر راه به صفحات کتاب پیدا می‌کنند زیرا بدون حضور ملودی قابلیت خوانشی و مکتوب ویژه‌ای ندارد،  مشخص نیست. از طرفی تکست­ها که از موسیقی رپ و R&B راه خود به موسیقی پاپ که نسبتاً در آن‌ها کلام از موسیقی ایرانی کمتر جدی ولی مردمی‌تر است را یافته‌اند نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. حالا باید دید در این آشتفه بازار کدام کلام را باید مبنای ترانه بعنوان "هنر" میان رشته‌ای قرار داد و سپس دیگر فرم‌های آن را به ارزیابی و نقد گذاشت. در این میان می‌توان ترانه را به دو شیوه ترانه‌های خواندنی و ترانه‌های شنیدنی دسته بندی کرد. ترانه‌های خواندنی را در کتاب‌هایی مانند "زمزمه‌های یک شب سی ساله" ایرج جنتی عطایی، "سال صفر" اردلان سرفراز، "یه حرف یه حرف حرفای من کتاب شد" محمدعلی بهمنی و "هرچه هستم از تو دورم" عبدالجبار کاکایی یا در کتاب‌هایی اینچنینی که شاعر، ترانه‌های خود را بعنوان ترانه‌های خواندنی به چاپ می‌رساند می­توان یافت اما بسیاری دیگر که زمزمه و خاطره‌های سال‌های دور و نزدیک مردم است را چه؟ باید باور کنیم با سرعت تکنولوژی ترانه‌های خواندنی از قالب کتاب درآمده و خود را بیشتر در قالب آلبوم‌های موسیقی یا قطعات موسیقی ارائه می‌کنند و با همین سرعت فرم­های قدیمی ترانه و قطعات موسیقی موضع هنری خود را از دست داده و در خدمت تجارت و ایدئولوژی و تبلیغایت و سرگرمی فرم­هایی جدید به خود قرار می‌گیرند. در واقع در عصری هستیم که به قول فردریش نیچه: "کسی که “چرایی” برای زندگی کردن دارد می‌تواند تقریباً هر “چگونه‌ای” را تحمل کند". اینجاست که باید از هر اثری که تولید می­شود این سؤال را پرسید: چرایی کاربرد تو چیست؟ تا آنگاه بتوانیم چگونه انجام شدن آن را مورد نقد بررسی قرار دهیم. در واقع با تعاریف بالا هر اثری با هر سطحی از کیفیت را نمی‌توان "ترانه" به معنای عام . وجهه هنری خود نامید و هر اثر موسیقی تولید شده الزام به هنر بودن ندارد و چرایی آن اثر می‌تواند با نگاه سرگرمی و تجارت باشد. در واقع کسی که به کاباره و کازینو و مهمانی می‌رود توقع ندارد بجای شنیدن یک موسیقی خالتور، سمفونی نهم بتهون برایش پخش شود و کسی که وارد سالن تالار وحدت می‌شود بیشتر باید توقع شنیدن کمانچه کیهان کلهر را داشته باشد تا ساسی مانکن. متاسفانه جامعه حال حاضر ما با تمام هوشمندی خود هنوز به شکلی سنتی و ریشه‌ای در حال برخورد با هنجارها و ناهنجاری‌های فرهنگی است که گراهام فولر در کتاب ژئوپولتیک ایران نیز چنین شرح می‌دهد: "بکارگیری اصطلاح "قبله عالم" برای شاه به دور از هرگونه کتمان یا فروتنی، برای بررسی دنیای ژئوپولتیک ایران مناسبت دارد. جای تعجب نیست که نگاه ایران به جهان عمیقاً ایران­مدار است، و در این نگاه چنان تعصبی وجود دارد که همیشه برای بیگانگان قابل درک نیست. " و در جایی دیگر ادامه می‌دهد: " ایرانیان عقیده دارند که از کلیه همسایگان یا دشمنان خود تیزهوش­ترند. خلاصه ایران نسبت به دنیای اطراف خود نوعی احساس نخوت ذاتی، و نسبت به برتری فرهنگی خود اطمینانی قطعی دارد." این سخنان فولر بیشترین شباهت را به حرف‌های جولیوس در رمان "درمان شوپنهاور" اروین د.یالوم دارد که می‌گوید: "یک تازه وارد بهتر از کسانی که سال‌ها در یک جا ساکن بودند، ایرادات را مشاهده می‌کند." باید این را باور کینم که حتی جامعه جوان ایران نیز هنوز درگیر خواستگاه و جهان­بینی ژنتیکی خود است و هنوز نتوانسته اتفاقات پیرامون خود را خارج از مدار عرفی خود تصور کند. در آنسوی دنیایی امّا جایی که این قطعه موسیقی تولید شده است به صنعت پورن، صنعت و نمایشگاه سرگرمی بزرگسالان  (Adult Entertainment Expo) گفته می‌شود و موسیقی و کلام تولید شده در این قطعه نیز بیشتر از آنکه جنبه هنری و فرهنگی داشته باشد جنبه تجاری و سرگرمی دارد و محلِ ارائه و خاستگاه آن بیشتر برای اوقات فراغت است تا اندیشیدن و هنر. البته باید باور کنیم برای جامعه‌ای که کاباره و کازینو ندارد و موقعیت‌های سرگرمی آن همان موقعیت­های فرهنگی محسوب می‌شود تفکیک این دو از هم کاری بس دشوار است. جامعه‌ای که هنوز روشنفکران و ادبای آن در تفکیک این مانده‌اند که روی طاقچه شرقی جماعت، فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا پیش از سازهای موسیقی بوده و اهمیت داشته است، با جامعه غربی که از همان ابتدا گوشه-کنار خانه یا کلیسا پیانویی به چشم می‌خورد با آموزش انواع سرودهای دسته جمعی در کلیسا (Church Music) پس در تعریف، فرم و شیوه همنشینی موسیقی و کلام و تقدم و تأخر آن و همچنین ماهیت و کیفیت آن نیز تفاوت‌هایی وجود دارد که به قول حضرت حافظ می‌توان از زبان ترانه گفت: "هرکسی از ظن خود شد یار من" با این­همه تفاوت بازهم می­بینیم برای تعریف ماهیت و جایگاه ترانه در زبان فارسی همچنان به رفرنس­ها و فرم­های غربی استناد می­شود.

حال با چنین جامعه و روشنفکرانی چطور می‌توان این را توضیح داد که حضور یک پورن­استار در یک کلیپ موسیقی بخشی از تجارت و سرگرمی آن جامعه است و چیزی نامعمول نبوده و استانداردهای یک خواننده با توجه وجود مراکز سرگرمی و تجارت جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند متفاوت با جامعه ماست و اتفاقی خلاف عرف و ناهنجاری فرهنگی در موقعیت محسوب نمی‌شود با این اطمینان که هیچگاه مجوز و موقعیت ارائه این اثرش را در جایی که در آن رشد داشته است، نخواهد یافت. البته که بعضی دست‌های پشت پرده نیز برای تبدیل یک قطعه موسیقی به بحران بی­تأثیر نیستند. سیستم‌های ناکارآمد فرهنگی جامعه ما که ابتدا جوانِ پرورش یافته در همین آب خاک را با ایجاد محدودیت‌های بسیاری فراری می‌دهند و سپس با دشمن سازی او در جامعه‌ای دیگر به بهانه مقابله با او هر ساله درخواست بودجه‌ای بیشتر می‌کنند و تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد که خود جمالی دیگر می خواهد برای سخن گفتن و موشکافی آن.

هرچه هست وقت آن رسیده جامعه ما در مواجهه با دنیای تازه‌ای که از طریق شبکه‌های اجتماعی (Social Network) با آن روبرو می‌شود به یک چرایی "بیاندیشد" اینکه چرایی ساخت فلان ویدئو یا موسیقی یا هرچیز دیگری چیست؟ و سپس با آن چرایی، "چگونگی" و "ماهیت" ساخت آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد که دنیای تازه آینه‌ای از آینده پیش روی ماست، و هرآنچه باید در این مجال انتهایی برای "اندیشیدن" گفت را بهرام بیضایی به زیبایی گفته ­است: "ما قرن‌هاست که عادت کرده‌ایم نیَندیشیم و بگوییم: «خُب، همین است دیگر!» و با تکرار ضرب‌المثلی یا جمله‌ای و بیتی از سعدی و حافظ و مولانا خودمان را تسکین بدهیم؛ آه بکشیم و فکر کنیم که خُب دیگر، ما قربانی سرنوشتیم. در صورتی که این خود ماییم که با نیَندیشیدن، سرنوشتی را برای خودمان خلق می‌کنیم؛ و هم‌چنان که دیده‌ایم سرنوشت ما درست از زمانی شروع به عقب‌نشینی و تغییر کرد که شروع به اندیشیدن کرده‌ایم. ما هیچ نیستیم مگر کوششی که می‌کنیم."

 

[1] اگر به خودم برگردم. ده جستار درباره پرسه در شهر. والریا لوئیزی. ترجمه کیوان سررشته. نشر اطراف




در تلگرام به اشتراک بگذارید
ارسال کننده مقاله : معید داستان
دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.