طنز و شگردهای طنزپردازی / روح‌الله احمدی



ما ایرانی‌ها خودمان را مردمان شوخ‌طبعی می‌دانیم و گاهی سعی می‌کنیم این شوخ‌طبعی را حتی در گفت‌وگوهای روزمره نیز حفظ کنیم. شوخ‌طبعی به‌عنوان یک شیوۀ ادبی، هنری مکتوب است که انواع مختلفی دارد و ترکیبی از خنده، انتقاد، کنایه و مسائل غیرجدی است. اگر عناصر سازندۀ شوخ‌طبعی را کم و زیاد کنیم، به انواع مختلفی از آن می‌رسیم. از معروف‌ترین انواع شوخ‌طبعی می‌توانیم به طنز، فکاهه، هزل و هجو اشاره کنیم که فعلاً با دوتای آخر کاری نداریم و بیشتر می‌خواهیم دربارۀ فکاهه و طنز صحبت کنیم.

گفتیم که اگر خنده، انتقاد، کنایه، مسائل غیرجدی و عناصر دیگر را کم و زیاد کنیم، به انواع مختلفی از شوخ‌طبعی می‌رسیم؛ پس با توجه به همین عناصر می‌توانیم فکاهه و طنز را تعریف و آن‌ها را با هم مقایسه کنیم. فکاهه رایج‌ترین شیوۀ شوخ‌طبعی است و معمولاً هدفی جز شوخی، مزاح و خوشمزگی ندارد. هدف شاعر از نوشتن فکاهه فقط خنداندن مخاطب است و چون فکاهه مشکلات هزل و هجو را ندارد، می‌شود آن را در هر مجلسی خواند و لذت برد. طنز اعتراض می‌کند، حرف دارد، منتقد است و فقط برای خنده نوشته نمی‌شود؛ اما سعی می‌کند در فضایی شاداب و به‌گونه‌ای شیرین، کاستی‌ها و مشکلات فردی و اجتماعی را نقد کند. در تعریف طنز به واژۀ «نقد» اشارۀ ویژه‌ای داریم، چون هدف طنزپرداز از نقد، اصلاح جامعه است و اصلاً به همین دلیل است که برای نقد از طنز استفاده کرده است. واقعیت‌های تلخ جامعه، خودشان به اندازۀ کافی تلخ هستند و احتمالاً کسی علاقه‌ای به شنیدنشان ندارد اما طنزپرداز با بیان دلنشین طنز می‌تواند به آن‌ها بپردازد؛ اتفاقاً مخاطب استقبال هم می‌کند! البته این نکته را هم بگوییم که گاهی مرز میان فکاهه و طنز آن‌قدر باریک است که قابل تشخیص نیست. طنزپرداز گاهی اثری خلق می‌کند که فضایی شبیه فکاهه دارد اما در بعضی از ابیات حرف و نقد خودش را مطرح می‌کند. بسیاری از لوازم فکاهه و طنز هم مشترک است. اگر دوست دارید دربارۀ این موضوعات بیشتر بخوانید و بدانید، کتاب «حدیث قند» نوشتۀ زنده‌یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد پیشنهاد خوبی است. این کتاب، که انتشارات نیستان آن را منتشر کرده است، مجموعۀ یادداشت‌های استاد زرویی پیرامون طنز است و یادداشتی ویژۀ تعریف و انواع شوخ‌طبعی هم دارد. چون همین الان تصمیم گرفتید که حدیث قند را بخرید و بخوانید، ما به همین اطلاعات مختصر اکتفا می‌کنیم تا کمی هم دربارۀ «شگردهای طنزپردازی» حرف بزنیم.

شگردهای طنزپردازی

آثاری که در پایگاه نقد شعر فرستاده می‌شود، نشان می‌دهد که بعضی از دوستان به شوخ‌طبعی علاقه دارند و اگر آن را جدی بگیرند، می‌توانند از استعدادشان در فکاهه‌نویسی یا طنزنویسی استفاده کنند. با توجه به همان آثاری که به دستمان رسیده، لازم دیدیم دربارۀ شگردهای طنزپردازی بیشتر صحبت کنیم تا دوستان با انواع شگردها آشنا شوند و از آن‌ها در آثارشان بهره بگیرند. مطمئناً نمی‌توانیم در یک یادداشت به تمام شگردهای طنزنویسی بپردازیم و هر کدام از شگردها یادداشت ویژۀ خود را می‌طلبد. اگر بخش «به‌علاوۀ نقد» را در پایگاه نقد شعر ببینید، بعضی از آن یادداشت‌ها را پیدا می‌کنید. در یادداشت‌های قبلی دربارۀ اغراق، نقیضه، بازی با کلمات، کنایه، تعابیر عامیانه و ضرب‌المثل، بدیهی‌گویی و بی‌معنی‌نویسی حرف زدیم. در آینده هم این یادداشت‌ها ادامه خواهند داشت و به دیگر شگردهای طنزپردازی به‌شکل مفصل خواهیم پرداخت اما از همین یادداشت هم بهره ببریم و به بعضی از شگردها اشاره کنیم. پس خیالمان راحت باشد که یادداشت‌های قبلی را می‌خوانید؟

تناقض یکی از مهم‌ترین شگردهای طنزنویسی است. اصلاً طنز، جمع تناقض‌هاست و بیان هنرمندانۀ این ناسازگاری‌ها موجب خنده می‌شود. وارونه‌گویی هم یکی از شگردهای طنزپردازی است. گاهی طنزپرداز شگردهای مختلف را با هم ترکیب می‌کند و معجون خوشمزه‌تری به خورد مخاطب می‌دهد. برای مثال این چند بیت از سیدامیر موسوی را بخوانید و دقت کنید که از چه شگردهایی استفاده کرده است:

کار داریم، خانه هم داریم

چند تا کارخانه هم داریم

تازه ما در میان مسئولین

خدمت صادقانه هم داریم

بابت انتقادِ هر مغرض

چندتایی بهانه هم داریم

کوری چشم دشمنان نظام

چندتا استوانه هم داریم

گاهی اوقات طبق برنامه

عمل خودسرانه هم داریم

چون به جز مغز توی این کشور

احتیاطاً مثانه هم داریم

باید این افتخارها را گفت

بیخودی نیست چانه هم داریم

حرف ما حرف آخرست اینجا

مردمیم و رسانه هم داریم

این طنز امیر موسوی بیت‌های دیگری هم دارد اما همین ابیات هم کافی است تا ببینید چطور می‌شود از شگردهای طنزپردازی به‌سادگی استفاده کرد و با ترکیب آن‌ها، طنزهای بهتری نوشت. «کار داریم، خانه هم داریم» اما واقعاً داریم؟ برای من و احتمالاً شمایی که کار و خانه نداریم، این مصداق وارونه‌گویی است! وارونه‌گویی، تناقض، اغراق، کنایه و شگردهای طنزپردازی مختلفی که به این شکل در طنزی جمع می‌شوند، به ما نشان می‌دهند که آن‌قدر هم کار سخت نیست! البته که آن‌قدرها هم آسان نیست! هم باید به اندازۀ کافی مطالعه کنیم و نحوۀ استفاده از شگردهای طنزپردازی را یاد بگیریم، هم به تلاش و تمرین و تجربه نیاز داریم. همۀ این‌ها در کنار ذوق شوخ‌طبعی ما می‌تواند به خلق آثاری خوب و خواندنی منجر شود. یکی از نکات مهم این است که زبان و بیان ساده و صمیمی تأثیر زیادی بر جذابیت اثر دارد. دوباره برگردید به همان ابیات و ببینید طنزپرداز از چه زبان ساده‌ای برای نوشتن استفاده کرده است؛ انگار جلوی شما نشسته است و خیلی راحت با شما حرف می‌زند. نزدیک شدن به زبان مردم باعث ایجاد صمیمیت و جذب مخاطب می‌شود و آن‌قدر مهم است که استفاده از «تعابیر عامیانه و ضرب‌المثل»، یکی از شگردهای طنزپردازی است.

همیشه گفته‌ایم که علاوه بر مطالعه دربارۀ تئوری شعر یا طنز یا مباحث نظری مختلف، اشعار دیگران را هم زیاد بخوانید. خواندن آثار گوناگون و بررسی آن‌ها، به تقویت آثار شما کمک می‌کند. اگر می‌خواهید کتابی بخرید که اشعار طنز خوبی در آن باشد، «قهوۀ قندپهلو» انتخاب خوبی است. درست است که کتاب ارزانی نیست اما کتاب مفیدی است و می‌ارزد. امید مهدی‌نژاد زحمت کشیده، از طنزهای شاعران مختلف انتخاب کرده و در این مجموعه منتشر کرده است. این گزیدۀ شعر طنز را می‌توانید از انتشارات سورۀ مهر تهیه کنید.

همین! زیاده عرضی نیست.




در تلگرام به اشتراک بگذارید
ارسال کننده مقاله : معید داستان
دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.