ضیاءالدین خالقی









نقد ها
پراکندگی جز از کل
محتوایی که صورت ندارد
ارتباط‌های دور و نزدیک
نثر خوب مثل شعر خوب
ارتباط بین اجزا، ایجاز، زبان، رعایت نشده
شعرهای کوتاه شرقی
بین شعر سپید و نثر ادبی
غزل‌هایی با ابیات نو و نئوکلاسیک و...
همه‌جا تناسب و هارمونی رعایت شود
رگه‌هایی درخشان در شعرهایی نامنسجم
تناسب‌ها را کامل رعایت کنید
نظم اما نه‌چندان شیوا و استوار
شاعری امروزی با شعرهایی نیازمند حک و اصلاح
باید به زبان امروز نزدیک شوید
قافیه را بیاموزید و تناسب‌ها را رعایت کنید
باید از نکات مثبت بهره برد و از اشکالات دوری جست
ابتدا باید قالب‌ها و شیوه‌ها را آموخت.
شعر خوبی که نیاز به اصلاح دارد
اشکالات عدیده دارد: دستوری، محتوایی، عروضی و...
از کلمات امروزی باید درست و بجا بهره برد
آثاری که از هرسو اشکال دارد
توامان هماهنگی و ناهماهنگی اجزا
ارتقای شعریت و ارتباط بیشتر اجزا را لازم دارید
دوری از زبان دیروز و رعایت دستور زبان واجب است
نوگرا و مدرن
زبان امروز و تناسب‌ها را رعایت کتید
در ظرایف و دقایق شعری دقت بیشتری شود
تناسب‌ها رعایت نشده و...
گسیختگی معنوی بین اجزا باید از بین برود
دوری از تعابیر معمولی و تکراری
اجازه بفرمایید منتقد کار خودش را بکند
سعدی‌وار، نه امروزی
توامان تناسب و بی‌تناسبی
حل مشکل دستوری و و زبان شعر
در اصلاح اثر سوم تمرکز شود
دانستن بیشتر دستور و دقت بیشتر در تناسب‌ها
منطق ارتباط شاعرانه را بیشتر دریابیم
استعدادی که نیاز به دقت بسیار دارد
فاصله‌گیری از شعر دیروز
سستی‌های بسیار با اندک ابیات خوب
توامان رسایی و نارسایی
قابل تحسین در سرودن شعرهای کوتاه سپید
سطح کار پایین است
ایستادن در جای خوبی از شعر کوتاه
نوتر و تازه‌ترشدن
مطالعه‌ی بیشتر و بهتر
دارای اشکال اما امیدوارکننده
تقریبا خوب، با اشکالاتی نه‌چندان اساسی
می‌توانست شکیل‌تر و باقوام‌تر باشد
از نثر فاصله بگیریم
تلاشی ستودنی اما نه کامل
برای گفتن شعر نیمایی و کلاسیک، ابتدا باید وزن و قافیه را آموخت
مشکلات عدیده در معنا و دستور و وزن و...
انسجام رعایت شود و از نثر دوری
نیمایی‌های ناموفق
خوب و بد یک نظم
اثری پر از دست‌اندازهای وزنی
نازل‌تر نثر ادبی
باید به ذات کاریکلماتور نزدیک شد.
یک نیمایی خوب، یک نیمایی ضعیف
راه سلامت را حتی می‌توانی از شعر خود بیاموزی
توامان قوت و کاستی
شعرهای کوتاه رشدیافته با کاستی‌هایی اندک
عاطفه بر خیال پیچیده
نظم و شعر با هم.
باید بین اجزای شعر تناسب، انسجام و ارتباط باشد
باید از اول شروع کرد
مصراع‌های زیبا/ کاستی‌های نازیبا
فراز و فرودی شاعرانه
باید در ارتقای شعر کوشید
شعر سپید سالم، دوبیتی‌های شعاری
در ارتقای شعر دقت بیشتری لازم است
اثری با اشکالاتی نه‌چندان کم
شعر، ساحت آگاهانه‌سرودن نیست
غزلی تازه اما نه نوگرا و معاصر
شعر باید حداقل حرفی برای گفتن داشته باشد
تنزل زبان و بیان
شاعری آینده‌دار
غزلی نارسا
زیبا، بین غزل نو و غزل نوکلاسیک
با اندک‌سطرهایی درخشان
دوبیت‌های جاافتاده‌ی نوکلاسیک
توانایی بالقوه و امیدواری
خیال را در عاطفه می‌پیچد
جاافتاده و قابل اصلاح
تاثیرپذیری مستقیم ممنوع
درآمیختن شعر و ناشعر
غزلِ رواییِ منظومِ عاطفیِ ساختارمند
تجربه‌ی زیبای کوتاه‌سرایی
کاستی‌های غزل نو آن را از نوگرایی می‌اندازد
تناسب‌ها و ارتباط‌ها رعایت شود
پیرو تناسب‌ها باید بود
باید نبایدهای شعر کوتاه
کشف یک شعر نیمایی نئوکلاسیک بسیار خوب
شعرهای سپید، تناسب‌های بیشتری می‌طلبد
باید ظرافتها و ظرفیتهای شعر سپید را شناخت
نیمایی‌های موفق نئوکلاسیک
غزلی زیبا با کاستی‌های اندک بیانی
دوری از نثرنویسی در شعر سپید
استعدادی که باید مراقبت شود
درآمیختگی حرف و شعر
انتخاب مناسب کلمات شرط است
به کاستی‌هی برشمرد توجه شود
کاریکلماتورهایی جالب اما نه‌چندان درجه‌یک
یادگیری وزن وانسجام کار فراموش نشود
قشنگ‌بودن متنی دلیل بر شعربودنش نیست
شاعر متعهد است به شعریّتِ شعر
باید به ارتباط اجزای شعر بسیار توجه داشت
غزلی با ابیاتی ناب
شعر باید به‌سمت زلالی و روشنا برود نه گنگی و نامفهومی
ساحت شعر راه خودش را دارد
باید مفاهیم کلی رعایت شود
موضوع و چگونگیِ بیان آن نامشخص است!
شعر نیمایی: تقریبا خوب. غزل: مستعمل
به جای گفتن باید نشان داد
وزن به شعر کلاسیک انتظام و استحکام می‌بخشد
ابتدا وزن شعر نیمایی را باید دقیق یاد گرفت
70 درصد طنز تقریبا خوب
ابتدا باید زبان فارسی را دانست
منظومه‌های نیمایی باید نیمایی و مدرن شوند
تناسب و تعادل و هارمونی رعایت شود
نیمایی نسبتا خوب پر دست‌انداز
باید به تجربه‌های شخصی خود برگردیم
غزلی شایسته و نیمایی...
غزل جاافتاده و نیمایی جانیفتاده
شعر کوتاه را باید بسیار تجربه کرد
نوری از امیدواری در رگه‌هایی از استقلال
دوری از زبان و شعر سپهری
دو غزل تقریبا زیبا و سرپا، همراه کاستی‌ها
جزیی‌نگر باید بود
پراکنده و نامتناسب
غزلی آگاهانه و تقریبا معقول
از کلی‌گویی باید خلاص شد
تناسب‌ها باید رعایت شوند
حداقل ساختار معنوی را حفظ کنیم
باید از نثرزدگی دوری کنیم
ضعف تالیف + آگاهانه گفتن
سستی کلام باید ترمیم شود
غزل‌هایی تحسین‌برانگیز با اشکال‌هایی اندک
به ارتباط اجزا بیندیش
ابتدا باید وزن را آموخت
چرا به اسطوره‌های خود نزدیک نباشیم
ابتدا، وزن نیمایی را بیاموز
شعر را باید جدی بگیریم
شعرهایی که قابلیت ارتقای بیشتری دارند
نشانه‌هایی از امیدواری
شعرهای کوتاه نو و اقتضاهایشان
باید فرزند زمان خود بود
معمولی با ظاهری مدرن
باتجربه اما ناصبور
ساده، مبتدی، نه چندان روان
مهم حرکت و دقت است
نه‌چندان ناامید کننده
باید غزل و شعر سپید را یاد گرفت
گنگ و نارسا
از سطرهای شاعرانه خود و دیگران الگو بگیرید
3 اثر با سه اشکال متفاوت
استعدادی که اشکال کارش کم نیست
روانی کلام و تخیل اندک
تاثیر از هایکو فقط تا حدی خوب است
بروز استعداد، تجربه و توانایی در یک سال
استوار بر پایه‌ی «تشخیص»
توامان ضعف و برجستگی‌ها
از نظم به سمت شعر باید رفت
باید از تکرار شعر دیگران گریخت
وزن و قافیه، تخیل و عاطفه... را باید دریافت
دوری از کنایه‌های صرف
باید «از نو تازه شویم»
شاعر باید فرزند زمان خود باشد
وزن و قافیه و محتوا را بیشتر باید دریابیم
شعر سپید، نثر ادبی نیست
باید به وضوح، روشنی و شیوایی کلام توجه کرد
گنگ و نامفهوم و...
هر سخنی باید اجزایش به هم مرتبط باشد؛ خاصه شعر
نوگرای‌های کم‌محتوا
کلام قدرتمند در خدمت شعار و توصیف صرف
اول باید وزن و قافیه را یاد بگیری
شعر نیمایی را باید شناخت
معنا را بگذار؛ فرامعنا را دریاب
ساده و زلال و صمیمی
فکاهی هم باید در سطح بالا باشد
وزیدن نسیم شعر
تعابیر نارسا
ناهمخوانی!
شعر یا معما؟!
ضرورت تسلط بر وزن و...
رباعی خوب، اما غزل و دوبیتی...؟!
قوتی اندک، ضعف‌های بسیار
آغاز راه رباعی‌سرایی
شعر یا کاریکلماتور؟
باتجربه اما با دقت کم
ابهام‌های روشن می‌خواهد شعر
نوآمدگان را چاره‌ در ممارست و مطالعه است
کمی تازگی، کمی نوگرایی
کاریکلماتور و شعر
ارتباط بین اجزای شعر بیشتر و عمیق‌تر شود
فراز و فرودهای غزل
ابتدای راه، اما نه ناامیدکننده
تشتت وزنی/ فراز و فرود بسیار!
باید به فرم و ایجاز بیشتر توجه شود
رعایت دستور، تناسب‌ها و...
از بام دستور زبان، پرواز ممکن است
توامانِ روشنی و گنگی!
اندکی شعر و بسیار گنگ و معماگونه
گام‌های اول را ساده برداریم
در فراز و فرود
نظمی تقریبا خوب
گام‌های اول را باید استوارتر برداشت
هنوز اولین‌گام برداشته نشده است
دقت و ظرافت بیشتر لازم است
رسیدن به شعر، شور و تجربه بسیار می‌خواهد
رها از «موج‌ها» باید...
سالی که نکوست
فرازهای شاعرانه و فرودها
سرودن شعر آیینی، مطالعه‌ی بسیار می‌خواهد
بین شعر و حرف
نارسا و در سطح
اصراف در کلمات
اینک زمان قصیده؟!
نیمایی‌هایی نه‌چندان پخته
گرفتار زبان و تکرار دیروز
باید معاصر خود بود
تازه‌کاری با پشتکاری قابل قبول
شاعرانه و ظریف
تازه و بکر و شهودی اما نه‌چندان نوگرا
به نوع و زبان رباعیات امروز توجه شود.
باید در شعر کوتاه از کاریکلماتور فاصله گرفت
میدان موسیقی و زبان با انسجام ترمیم شود
باید از اطناب دوری کرد
غزل با مطلع و مقطع خوب
گاهی مدرن اما بسیار کنایه‌آمیز!
مدرن و امروزی
دل‌نوشته‌ها؟!
بین شعر و...
به ارتباط اجزا و مفاهیم شعر توجه شود
همگام با شعر نیمایی و دور از شعر سپید
شاعر باید به‌جای گفتن، نشان دهد
همگام با شاعران میانه
در ابتدای راه
غزل بینابین
به‌سمت فرم و شکل‌گیری مدرن
مثنویِ نه‌منظوم و غزلی خوب
باید تجربه آموخت
عادت‌زدایی بر اساس زیبایی‌‍شناسی
به سمت غزل و زبان امروز باید رفت
تازه و نو شدن تنها راه چاره است
هر شاعری باید به زبان روزگار خود شعر بگوید
باید به تخیل سامان و انسجام داد
باید از نثر ادبی فاصله گرفت
فضا و زبان غزل امروز را باید تجربه کرد
تخیل یا خیالبافی؟!
شعر سپید را آسان نباید گرفت
از فضاهای امروزی باید بیشتر بهره برد
بهتر است شعرِ شاعر جلوتر از خودش باشد.
باید در پی تازگی و کشف بود
پراکندگی‌های بسیار طبعا سبب بی‌معناییمی‌شود!
فرق است بین تخیل و خیال‌بافی
شعر در پازلی ناهماهنگ
باید از توصیف‌های صرف دور شد و به کشف نزدیک
باید از زبان شاملو فاصله گرفت
معنای شاعرانه را باید دریافت
به چگونگیِ شکل‌گیری اشعاری که می‌خوانی بیندیش
ز همصحبتی با زبانِ قدیمی، جدایی جدایی!
خیلی به «کنایه» وابسته مباش
ابتدا معنا و منطق کلام را پیدا کن
باید دقت بیشتری داشت
باید از سطح فاصله گرفت
در دام داستان
ورود به حریم نثر
دوری از اشعار بلند
آغاز کار
طنز مدرن، شعر مدرن نیست!
حرف‌های منظوم
باید به داشته‌ها انسجام بخشید
ذهنیت نوگرا
شایسته‌ی سادگی‌های بلند
کارهای ابتدایی
معنا را باید از راه تخیل به‌دست آورد
توقع و انتظار بیشتر
سستی و ضعف در همه‌ی ارکان اثر
بیرون‌رفت از نُرمِ زبان
غزلی دچار ضعف تالیف
روان‌تر و روشن‌تر باید سرود
اینک نوبت عصیان است
همچنان رباعیاتی خوب، اما...
غزل خوب روایی
بهتر است طنز و جدیت را در یک بستر آورید
دور باید شد از زبان کهنه
یک‌هوا نزدیک‌تر به مقصود
اندکی فراز، بسیاری فرود
فراتر از فکاهه می‌توان رفت
نازل‌تر از نثر ادبی
غزلی حماسی‌گونه در لایه‌های نازک نظم
باید از زیر بار زبان شاملو خلاص شد
تخیلِ نابِ بی‌سرانجام
ساختاری دایره‌وار و...
تخیل خوب اما گسیخته
زبان امروز باید به توان چند رعایت شود
دوری از شعار، پیروی از منطق شعر
مانده هنوز به نثر ادبی
از ظرفیت شعر نو نیمای کوتاه باید بهره برد
خوب و بدشان به هم درآمیخته است
احیای قالب نیازمند تمهیداتی است
وجاهت فکاهه!
ساده و روان اما...
نثر و شعار
کمتر از نثرهای ادبی
موجز و کوتاه‌تر باید
فاصله‌گیری از نثر
پیرو شعر قدیم اما...
از 100، 60 درصد
رعایت بیشتر جزیی‌نگری و زبان امروز
تامل و عاطفه بیشتر باید
مطالعه و دقت در قافیه
رباعی‌های مستقل
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کن
گام اول را بهتر برداریم
تازه و بکر اما...
روانی و صداقت کلام
باید از ابتدا شروع کنی
رهایی در مستقل‌شدن است
فرم شعر، ناجی و کمال شعر است
به امید آینده
مشکل اساسی است
ایجاز از طریق کنایه و ایهام
منظومه‌ی بی‌نظم و نثر مطوّل
در قاب شعرهای امروز
در فکر انسجام معنوی باشیم
دنبال شعر باید بود
به معانی شعر دقیقا توجه شود
در شعر تخیل باید نه تعقل
بین غزلیات دوره‌ی بازگشت و ترانه‌های شیدا
روانی کلام و ایجاز رعایت شود
یگانگی و تازگی
ارتقا با تخیل وعاطفه در غزل
با رعایت ایجاز، بخشی از کاستی‌ها مرتفع می‌شود
فرازهای اندک و فرودهای عجیب و غریب!
رباعیات بی‌نقص+رباعیات کامل
در مرحله ممارست و یادگیری
باید از پراکندگی دوری کرد
مدتی قافیه‌اندیش باش
باید در پی ابیات سبز بود
غزلی تازه و زیبا با دو سه مصراع سست
باز هم رعایت ارتباط و انسجام باید
خوب اما نیازمند تصحیح
قدم‌های ابتدایی
نداشتن انسجام و ارتباط
نظم خوب، شعر ناخوب
درآمیزی عاطفه و تخیل
اول راه باید ترمیم شود
اول راه
زبان امروز فراموش نشود
ایجاز و انسجام را رعایت کن!
استفاده بهینه از تضاد و پارادوکس
باید فراتر از توصیف رفت
غزل نو قابل تحسین
به‌قاعد، اما نیازمند پرش‌های بلند
یکی دو بیتِ قابل تحسین!
چندسطر تخیل ناب، یک‌عالمه پراکنده‌گویی
پیروی از شعر دیروز
پرهیز از اطناب و پراکندگی
به‌جای گفتن باید نشان دهید
اصراف در کلمات، اشکال در کلام
رباعیات عاقلانه و غزل عاطفی
از نوآمدگان موفق
از کلی‌نگری تا جزیی‌نگری
نظم، اما نه نظمی قدرتمند
در ابتدای نثر ادبی
چگونه‌گفتن را بیاموزید
اشعار خوبی با کاستی‌هایش
کامل و قیمت‌یافته
کامل اما نه تکامل‌یافته
نقش و بکارگیری بدیهیات
باید در جهت قوت و ظرافت بیشتر پیش رفت.
دوری از اطناب و پراکندی
رباعیاتی تازه اما نه امروزی
هرچیز تقریبا به اندازه‌ی کافی
راه بلند پیش رو
فقط در کمال سلامت و سادگی
کاری با اشکال‌های عدیده!
درآمیختگی نه‌چندان هموار عاطفه و تخیل
فضای مدرن، ابهام مخل
نوگرایی در سطح
تابلوی نفیس نقاشی
تعقل و تخیل را به یک بستر آوردن
قدرت خوب‌سرودن را دارد
مصراع‌ها باید مجذوب هم شوند
فاصله‌گیری از سهراب
غزل بینابین
طرح‌های بسیار خوب
مسلط و معناگرا
سعی و تلاش‌های بیهوده
بین شعر و ترانه
نقش کلمه و قافیه را نمی‌توان نادیده گرفت!
شعر، شور و شر و عصیان می‌خواهد
بی‌هیچ تمهیدِ شاعرانه‌ای
دیروز و امروزِ ترانه و جایی برای شعر
معرفت‌شناسی شعر عاشقانه
معناگرایی مُخِلّ
استفاده‌ی مستقیم از زبان کهن، شاعر را تنبل می‌کند