احمد امیرخلیلی









نقد ها
مُشکیه مشکی!
مرگ من اتفاق خاصی نیست!
قسمت نشد که خانومش باشه!
مسلخ!
فرقش زیاده امّا ساده!
برای "نوع پوشش"!
میرانم!
ترانه متروک!
سرباز زیباروی ِ آدم کش!
هزاران سال و اندی!
ما خم نمی شویم!
تنها سکوت می شنوم!
گرده های مهر بر او ریختم!
بزن،این آخرین امضاس!
یه لحظه بِم نخورده حتی بوشم!
جهان بینی خود را بیابید!
چرا بهار زندگی، وقتی به ما رسید، نشد؟
گور باباشون!
یه هیولا جلوم یه شبنم و میخورد!
پیچیده در اتاق دلم عطری!
فرار از تکرار!
من فروغی تر از فروغ شاعره!
از ابتداییات!
امروز تو نقش تروریسته!
چون به این عاشقونه مجبوره!
عصر آمیزش ماراست!
لب روی جای بوسه‌هایت می‌گذارم!
تو طعم گس قهوه ترکمی!
شوق و دلتنگی می بارم!
چشمان تو کافیست تا شاعر بفهمد!
جای جایت دروغ میگفتند!
ای تو کجایی بیابانکی!
رحم نداره نا نجیب!
بی عشق و علاقه نتوان انسان بود!
عاشقانه سانتیمانتال!
هرچه در سر داشتم معکوس میدادش ثمر!
فورا دهن زخم بهم می آید!
لا حول َ و لا قوة َ الّا بالله!
خواهشا زودتر مرا بشنو!
نما رحمی به خود ای نامسلمان!
ای یار بخوان!
انتخاب بین نمی خواهم یا چه می خواهم؟
می شکاند! با چرا شروع کنید.
رپ!
سطح نویسی یا سهل نویسی مسئله این است!
طنز، شوخی بردار نیست!
شیپور می کشد!
که این بالا شمــــاریدن برایش!
شبهای سرد پر شغال!
جای خالی تالیف در رباعی!
من شیر پیر سیر از یک دشت سر به زیرم!
چه کردیمان!
فس فس نگفتن ها!
با تتابع اضافات به کجا چنین شتابان!
و این عُق زدنش حاصل آن شین نخوانده!
اونوقت منم مثلِ همون بی غیرتا هستم!
نیازی به فکرک نیست
مرحبا به زیرکی ات!
جَست و خیز زدم داخل حیاط!
به ضرب و زور قافیه!
بمب بدخلقی تو بی شبهه خنثی می شود!
در غیاب یار خود بی‌محتواتر می‌شوم!
روح الامین منی!
تو جمعی که هر حرکتی آتوئه!
یک جنگل کاج بر سر قلیان ها!
ختـمی گرفــته خرزهــره و پامچــال ها!
دیار سوزخانه های زندگان روا نیست!
آه و افسوس ؛ به رویای تو من معتادم!
اگر تکرار شود!
برو پیش همون معشوق تازه ت!
کارکرد ردیف در شعر!
رهبر نیکو ی ما گفت مدح این زنان!
قید ِ روزهای خیلی بد ، نَعس زدم!
پس کانش بینداز!
به یاد حافظ لسان الغیب!
اجاق وصل!
رسیدم به ته قصه ام تو اما اول راهی!
من یه روحِ پاک چهارده سالم!
خاکستر خاموشی!
شروع از ابتداییات!
پریوش چهرهء زیبایِ طناز
هر جراحت را دواست!
همه تک تک به مانند موزاییک خیابانیم!
هر چند ازاین دو دیگ امید بخار نیست!
تمرین کنم!
آدم بی استعداد در نوشتن وجود ندارد!
به دنبال تو از رمال طالع بین خبر جستم!
شاعر از گفته هایش خسته بود!
من دوست دارم در امتداد هندسه قدم بزنم!
باری به هر جهت!
هر آدمی که عشق بلد بود، منگ بود!
امیرالمومنین، آن شاه مردان!
بهترین صندلی تو سینما!
بغلت می‌گیرم اونقدری‌ که باز، تا ابد روی تنت جا بمونم!
ظرف های تو را که می شویم!
سی پریسک!
مادر!
کرونّا بسی بخت بد یا نکوست!
شد سن من هم سن تاریخ زمان!
عطر خود پیچانده‌ بودی،درخیابانهای‌ جی!
بنهاد!
بیخودی اغراق کردم، شاعری بی مایه ام!
تا که روزِ مَبادِمان بشود!
جانی فرسوده که مدام قربانت میکنم!
امّا تمام واژه ها ، جملاتم، توهم است!
ای که شعری!
دو دزد کهربایی!
اونی که دوسِت داره یک مرد زِبِل بوده!
ای تو اکسیژن من!
نه شرقی نه غربی!
چه کنیم اگر ویروس داشت فیلترشکن!
ترسیده که بیاد پایین!
سگ‌تو روح پیلوستِ ور پریده!
آتئیسم را دار بزنید!
وقتی که داری میشوی!
صد رنگی!
رنگین کمان پاداش دلچسب جسارت هاست!
همشریان!
کارگردان دلم!
گناه از فعل سر زد!
که به حکم همین سیّد علی!
برافراشته شد سنجق دیوانگیم عیبی نیست!
آبرنگ سرنوشت!
تمام قدرتش در نقطه ای جمع است و متمرکز!
یه جور بی قیدی مضحک!
ای کاش که روش آبِ پر از عشق بپاشی!
شعر را چیست مگر غلغله ی ذوق و هنر!
سنگ تمام!
حال صادق خوب نیست!
تنها نگاه باید کرد!
شروع داستان ناتمام!
میخوارگان جا می دهد!
چین و چروک!
حدود چلچلی باشیم هر دو!
دوشنبه ترین روز من!
سیزده!
جان در پاکت نامه گرفتار شدست!
دایی بسوزد!
آرایه ادبی، از فرصت تا تهدید!
فرسخ ها فاصله!
مولفی که سالهاست مرگ خود را اعلام کرده است!
نروژ و هشتاد و هشت و کودتای بیست و هشت!
که من بیگانه از شعرم!
لغزش ناآگانه!
تمامیتم کجاست!
هین!
وان!
شعرم از تو دم زد و بعدش مخاطب، مضطرب!
تعقیب غروب است به دنبال سپیده!
غرق شدن در تُنگ!
به خواب اندر شتر رفتی بیابان ها بپیمایی!
یادم تورو نیومده!
اثنای انتظار غبارم به رخ گزید!
بلبلی را آن روز، درقفس خواهم کرد!
در یک قدمی ترانه!
ای که لب هایت به پیچی شل شده!
ز مهر مادری سازد بهشتی از درک مادر!
حالت موی یک وری داری!
بوی سیب های خراب!
دوچشمت تیر حرامش کرد!
قلمي تازه بر اين دست!
‫آنكه لخت است!
شاعر ناشی!
رفته ام از غمت به بهداری!
که هی زمانه هلم داد و هی زمانه کشیدم!
همیشه هر مسیر اشتباهی، اشتباهی نیست!
شبای بی اون دل من!
مشکلش را به سینک می گوید!
ای آنکه می نکنی!
گوش هایم اشتباه فکر می کنند!
کژتابی
لباس شعر!
راهِ نرفته!
چون لثه یک پیر زن زشت طلبکار!
خارشش گیرد!
در میری از دستم مِثِ یک یوز و آهو!
روزی دوازده نوبت و هربار ساعتی!
این چرک‌واژه‌ها!
وای !
به گل نشسته چو قایق!
گور باباشون!
تمامِ تلاشم رو کردم، نشد!
معلّق!
پای عدم تسلط کافی!
رویینه تن یا رویین تن!
تا غایت القصوا!
گره مشکل ما میل به دندان دارد!
گیر افتاده!
یاس فلسفی!
الا یا ایها العونی!
این سال های کلیشه!
انفرادی!
بر باد نداده!
ترانگی بی نهایت و بی دقتی به غایت!
بیا بشین دو، سه بیتی ترانه دَم کردم!
ور کُنِشت!
بجنبد و بیان شود!
دیوانه ی کفشت شدم!
مهمان دعوت شده ی گِرد!
طبع شعرم بد نیست!
متروکه خانه!
با سخن های تو هر دیوانه ای دانا شود!
بساتین!
قورمه سبزی!
تیتر جنجالی!
به هر ورم!
دویدن در تاریکی!
بربایی!
بُگمارمی!
از ابتدا!
خیالات درهم!
موسیقی کلام!
آخر قصه ما نقطه ی آغازی بود!
هی لایک پشتِ لایک!
هنر قرار نیست یک نسخه واقعی از جهان ما باشد!
کیستی یا چیستی!
روزنه!
زمان حال، زبان حال!
ایستاده در آستانه!
بروزآوری مضامین!
تخفیف در تالیف!
در انتظار معنا!
چهل و هفت تکرار!
دلیلی برای نوشتن!
چه گفتن و چگونه گفتن!
ابتداییات!
برای شروع!
دنيایی که ببینید!
چو‌ دانی و پرسی سوالت خطاست!
دیر شروع کردید، زود خودتان برسانید!
از خیال تا حقیقت!
گم شدن در ردیف و قافیه!
یک بند!
طعم دهان یلدا!
هیچِ گفتن در هیچِ لال!
اصول اولیه!
زن بودن، مسئله این است!
چرایی نوشتن!
ژست نگیرید!
دور باطل!
از فضا به زمین بیایید!
پیش از شعر!
سه شعر، سه جهان!
شروع موفقی نیست اما برای شروع خوب است!
خوب بود!
وزن کلمات!
در مرز متن و شعر!
سطرهای ناتمام!
پشت پرده زنانگی!
ترانه در خدمت قافیه ساختن!