عنوان مجموعه اشعار : اشعار کلاسیک و ترانه
شاعر : یگانه نعمتی بهار
عنوان شعر اول : ساره ساره ی عشق پریشان تو در حال منم
راهی گمشده ی بی پر و بی بال منم
حافظ خوش سخن منبر عشاق تویی
شاعری نو، به سرودن ز تو امسال منم
عطر نارنج،یاس و مینا همه را میشنوم
تو درخت و تو ثمرده،میوه ی کال منم
صفحه ی شعر جدیدی که مشهور شده
غزلی ناب،که از بخت بدش فال منم
دفترخاطره هایت مملو از شادی بود
خط خطی کرده ی احوال کهنسال منم
عنوان شعر دوم : سکوتسواریه قایق کنار یه ساحل
تو گفتی نمیرم ولی رفتی با دل
نگاهم نکردی صدامو شنیدی
تو اشکو تو چشمام ندیدی ندیدی
تموم نگاهم به در خیره مونده
بگو برمیگردی روزا تیره مونده
من و تو همیشه تو یه قصه بودیم
ولی بار آخر همش غصه بودیم
کنارت همیشه یه من زنده بوده
برای نگاهت چقدر بنده بوده
آخه این غریبه یه روز آشنات بود
همیشه شریک غم و شادیات بود
یه لشکر سکوتم واسه زخم و خشمام
یه آدم بی رویا،یه غم پشت چشمام
عنوان شعر سوم : سوم شخصاین تعارف کردنت اصلا شبیه عام نیست
تار های قلب من اصلا شبیه دام نیست
قلب من یک بار جاماند در خیابان حرم
بار دیگر نزد تو جامانده و آرام نیست
در این یادداشت نگاهی نقادانه خواهیم داشت به سه اثر از شاعر ارجمند خانم یگانه نعمتی بهار، ابتدا از طرف خود و همکارانم ورود شما را به پایگاه نقد شعر خوشامد گفته و امیدوارم تعامل شما با این پایگاه در پیشرفت شما مفید به فایده واقع شود، علیرغم اینکه در پروندهتان سابقه شاعری را ذکر نکردهاید اما از سطح کارها مشخص است که توانستهاید تا حدودی بر قواعد اولیه نوشتن شعر موزون مسلط باشید، اینکه شاعری بتواند غزلی بنویسد که در آن سلامت اولیه کار رعایت شود اتفاق بسیار مثبتی محسوب میشود، اما این داستان سوی دیگری نیز دارد و آن سوی این است که باید دقیقتر و سختگیرانهتر به شعرهای آن شاعر نگریست، بگذارید از تجریه شخصی خودم مثالی برایتان بزنم، من در سالهای نوجوانی که در ابتدای مسیر بودم، وزن و قافیه را میدانستم و به هر حال شعرهای سالمی مینوشتم که نمیشد از آنها ایراد ابتدایی گرفت، همین میزان از موفقیت در جلسات ادبی و صفحات مجازی که آن زمان وبلاگها بودند باعث شده بود عدهی زیادی مهر تایید به آن آثار بزنند، همان تاییدها باعث شده بود انتقادهای به جای دوستان را نبینم و حتی به فکر چاپ کتاب بودم، اینکه تلقی بسیاری از شعر سخنی موزون است و همین که ایرادات ابتدایی نباشد و شاعر سخنی را با بیان شاعرانه مطرح کرده باشد آن اثر را یک شعر خوب میخوانند آفت بسیار بزرگی برای شاعران جوان است، شاعر باید سعی کند با درک بالای خود مسیر را درست انتخاب کند، پس همین جا خیالتان را راحت کنم، شعر بعد از این رعایتها آغاز میشود، منتقد و مخاطب فهیم این رعایتها را شعر محسوب نمیکند، بلکه این مقدمات ابزاری برای نوشتن شعرند نه خود شعر. صرفا برای جزییتر کردن بحث غزل اول شما را بیت به بیت بررسی میکنیم و بدانید دو شعر بعد هم از ایراداتی مانند همین شعر اول رنج میبرند.
ساره ی عشق پریشان تو در حال منم
راهی گمشده ی بی پر و بی بال منم
بیت اول غزل اول علی رغم تناسبی که بین ساره و پر و بال میتوان پیدا کرد بیت خوبی از آب درنیامده به خاطر استفاده از /سار/ وقتی شاعر از کلمهای استفاده میکند باید پشتوانهای از آن کلمه در شعر بسازد و حضور آن کلمه را توجیه پذیر کند، حالا هر چقدر این کلمه خاص باشد پشتوانه جدیتری طلب میکند، اگر به جای سار در این بیت قمری بگذارید هیچ اتفاقی نمیافتد، حتی شاید بهتر هم باشد چون سار خاصتر است و قمری عامتر و مخاطب با دیدن سار شاید در پی یافتن اتفاق ویژهتری باشد. و وقتی آن اتفاق را پیدا نمیکند دلسرد میشود. گمشدهای بیپر و بال معنی درستی ندارد حالا راهی شدن به آن چه معنی میتواند داشته باشد. پریشان تو در حال یا در هر حال؟ اگر منظور در حال به معنی در لحظه است که خوب اجرا نشده است.
حافظ خوش سخن منبر عشاق تویی
شاعری نو، به سرودن ز تو امسال منم
مصرع اول ضعف تالیف دارد، حافظ منظور حافظ شیرازی باید باشد، پس بر منبر درست است نه منبر، اینگونه به نظر آمده که حفظ کننده منبر مثلا معنای در کلام است، یعنی برای تکمیل معنا نیاز به کلمات دیگری هم هست، مصرع دوم قافیه بسیار بد نشسته است، طوری که معنا را نارسا میکند، گویا قدری قافیه پردازی شاعر را در تنگنا قرار داده استف وقتی میگویید شاعری و سریع میگویید /ز/ به جای /از/ قدری هم فضا را طنز میکند.
عطر نارنج،یاس و مینا همه را میشنوم
تو درخت و تو ثمرده،میوه ی کال منم
هر دو مصرع دارای ایراد وزنیست، صرفا برای درست نشان دادن وزن این بیت را اصلاح میکنم:
عطر نارنج و اقاقی، همه را میشنوم
تو درختی و رسیده، همه جا کال منم
البته به معنا توجهی نداشتم صرفا میخواستم با وزن درست این بیت مواجه شوید، این قبیل ایرادات وزنی خیلی ایراد بزرگی در ابتدای راه نیست، میتوانید با تمرین و تکرار بر وزن مسلط شوید، ایراد اصلی ضعف در استخدام واژه و مضمونپردازیهای ناقص است.
صفحه ی شعر جدیدی که مشهور شده
غزلی ناب،که از بخت بدش فال منم
باز هم یک ایراد وزنی کوچک در مصرع اول مشاهده میشود /جدیدی/ را اگر /جدیدیست/ بخوانید وزن درست میشود در میان ابیات این غزل از حیث مضمون سازی این بیت بیت بهتری محسوب میشود هر چند تا رسیدن به نقطه مطلوب همچنان فاصله دارد.
دفترخاطره هایت مملو از شادی بود
خط خطی کرده ی احوال کهنسال منم
باز هم ایراد وزنی در مصرع اول /مملو از/ را اگر /همه شب/ بخوانید وزن درست میشود و همچنان ایراد در نوع بیان و پیدا کردن مضمون و قافیه نامناسب در شعر وجود دارد.
خانم نعمتی عزیز شما شاعر خوبی خواهید شد اگر:
- با تمرین و تکرار و مطالعه تسلط خود را بر اصول اولیه کامل کنید
- مضمونهایی که در ذهن دارید را چند بار بنویسید و بهترین شکل را استفاده کنید
- با مطالعه شعر امروز به سمت جهانهای تازهتر در نوشتن بروید
شعر امروز دیگر شعر بیان گزارههای کلی و انتقال یک احساس کلی نیست، از خودتان و جهان فردی خودتان بنویسید، مطمئن هستم به زودی شعرهای بهتری از شما خواهم خواند
با آرزوی توفیق