خوش آمدید




عنوان مجموعه اشعار : .
شاعر : امیرحسن خاکشور


عنوان شعر اول : دوست دارم
«دوست‌دارم»

دوست دارم به هوای تو غزل خوان باشم
دست در دست تو از خویش گریزان باشم

در کجا جا بدهم وسعت اندوهم را؟
رفتی و کاش به اندازه‌ی ایران باشم

رفتی و روی من آوار شده تنهایی
قسمت این بود که یک خانه‌ی ویران باشم

نکند هر چه گذشته است فقط رویا بود
نکند بعد تو یک خواب پریشان باشم

یک بغل خاطره در کنج دلم باقی ماند
تا که در دایره‌ی عشق، کماکان باشم

«گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی‌ست»
دوست دارم که در این معرکه پنهان باشم

شاعر؛ امیرحسن خاکشور

پ.ن
«گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی‌ست»
مصرعی از حضرت استاد محمدعلی بهمنی

عنوان شعر دوم : .
.

عنوان شعر سوم : .
.
نقد این شعر از : امیرعلی سلیمانی
در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به غزلی از دوست شاعر جناب امیرحسین خاکشور، امیرحسین عزیز ابتدا لازم می‌دانم از طرف خودم و همکارانم حضور شما را خوشامد بگویم، و از لطفی که در بخش پیام نسبت به پایگاه نقد شعر داشته‌اید از شما قدردانی کنم، بدون تردید حاصل این هم افزایی‌ها پیشرفت شعر جوان خواهد بود.
برسیم به اصل مطلب، که قطعا خود شما هم برای تعارف و تمجید اینجا نیامده‌اید، شما غزل سرای با استعدادی هستید این را می‌شود از رعایت‌ها و تلاش‌های شما متوجه شد، در پرونده خود نوشته‌اید بیشتر از پنج سال سابقه سرودن دارید، پس ما با شاعری با سابقه مواجه هستیم که دیگر قرار نیست برای رعایت وزن و قافیه به او تبریک بگوییم، اما روان نوشتن شما و موزون سرودن امتیازی‌ست که امروز در اختیار شماست و بابت این اختیار بدون تردید تلاش کرده‌اید، پس بابت این تلاش به شما تبریک می‌گویم.
اول از آخر شروع کنم، از آرایه‌ای که در بیت پایانی استفاده کرده‌اید، از دید من امیتاز بالایی به این استفاده تعلق نمی‌گیرد به چند دلیل، نخست اینکه بیت پایانی عرصه قدرت‌نمایی شاعر است، شما با آوردن مصرعی از شاعر دیگر عملا عرصه این قدرت‌نمایی را از خود گرفته و جا را برای خواندن سطری از یک شاعر دیگر واگذار کرده‌اید، دوم اینکه اینکه علی رغم تلاش شما برای انسجام بخشیدن به این بیت باز هم می‌شد بدون استفاده از این آرایه برای مصرع زوج خود مصرعی منسجم‌تر در مصرع فرد آورد و سوم اینکه اساسا آرایه تضمین جز در معدود مواردی که سبب کشف تازه و ویژه‌ای شده باشد در بیشتر ابیات در یکی دو دهه اخیر موفق نبوده است، به خاطر اینکه اساسا آرایه‌ی جذابی برای مخاطب خاص نیست، اما ممکن است مخاطب عام را به تحسین وادار کند، چون مخاطب عام معمولا حس همراهی بهتری با شعرهایی که در آنها از شعرهای معروف تضمین شده برقرار می‌کند و علت مخالفت مخاطب خاص واگذاری بخشی از ظرفیت شعر به یک شعر دیگر و یا استفاده از قدرت یک شعر دیگر است.
برگردیم به شعر، شما شاعر مضمون پرداز و مسلطی هستید، این خصیصه‌ها در تک تک ابیات شما مشهودند، اما نکته‌ای که این شعر را به صورت کلی رنج می‌دهد ساده انگاری و کلیشه‌نویسی هستند، همین مصرع اول شعر را ببیند، جایی که قرار است دست شاعر را بگیرید و با خود همراه کنید، دوست دارم به هوای تو غزل خوان باشم، بسیار ساده، کلیشه‌ای و معمولی، مشابه این سطر در بسیاری از شعرهای دیگر وجود دارد، مصرع دوم اوضاع به مراتب بهتری دارد هر چند باز هم گرفتار کلیشه‌نویسی هست. بیت دوم علی رغم تلاش شما برای مضمون تازه گرفتار ضعف هم هست، ایران اگر قافیه نبود شاید در ذهن خود شما هم معادل‌های بهتری داشت، هر چند باور من این است که ایران را نشان دهنده گستردگی گرفته‌اید ولی اگر ایران دنیا بود قطعا اغراق زیبنده‌تری داشت، نکته بعد اینکه جای اندوه در دل است، پس بهتر بود می‌گفتید کاش دلم اندازه‌ی دنیا بود، نه اینکه خودم اندازه‌ی ایران بودم، باقی ابیات هم حلاوت و زیبایی دارند اما هنوز خبری از جهان فردی شاعران و حرکت به سمت خلاقیت‌های تازه دیده نمی‌شود، در مجموع باید بگویم کلیشه‌های در سرتان نسبت به غزل استعداد ویژه‌تان را تحت تاثیر قرار داده است، رهاتر بنویسید و از جسارت نترسید، اینطور از یک شاعر معمولی به یک شاعر خوب بدل خواهید شد.

با آرزوی توفیق

منتقد : امیرعلی سلیمانی




دیدگاه ها - ۲
امیرحسن خاکشور » یکشنبه 13 تیر 1400
... تا این درد و اندوهی که ازش گفته شده رو بتونم یه جوری تحمل کنم و به نوعی درخودم جا بدمش
امیرحسن خاکشور » یکشنبه 13 تیر 1400
درود وقت بخیر بسیار بسیار ممنونم از نظرات خوب شما جناب سلیمانی عزیز و همچنین تشکر دوباره هم بکنم از همه ی عزیزانی که برای این سامانه زحمت می‌کشند و این اتفاق خوشایند رو رقم می‌زنند که ما شاعران مبتدی بتونیم با شما بزرگواران ارتباط داشته باشیم و از نظرات شما استفاده کنیم

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.