عنوان مجموعه اشعار : پاییز خواست
عنوان شعر اول : غزل
ای خدایا این دلم پاییز خواست
آسمان را تارِ غم انگیز خواست
بغض ابر و کوچه های خیس...نم
مرگ برگ و مرگ گلشن نیز خواست
گریه ی ابر و فرودش روی خاک
وصل آنها را که عطر آمیز خواست
روی جا رختی ی دلتنگ از خزان
یک کتی بر شانه اش آویز خواست
ای خدایا پس خیانت را کجاست؟
گفته بودم این دلم پاییز خواست
عنوان شعر دوم : ....
....
عنوان شعر سوم : ....
....
نقد این شعر از : جواد چراغی
پیشترچند شعر از آقای هاشمی خوانده و به نکاتی درباره آن اشاره کرده بودم آقای هاشمی میتواند استعداد درخشانی در شعر باشد اگر به اما و اگرهایی که اشاره خواهم کرد و نیز دیگر منتقدان اشاره میکنند دقیقتر و جدیتر توجه نماید.
اینبار با یک شعر کوتاه از ایشان مواجهیم،که هم میتوان با در نظر گرفتن صحبتهای پیشین و مقایسه تفاوتها سراغ متن رفت و هم میشود بدون در نظر گرفتن آن صرفا روی متن همین شعر تمرکز کرد.ولی از آنجایی که یکی از اهداف پایگاه نقد ،آموزش نیز میباشد بایست به روند پیشرفت یا پسرفتهای موجود در شعر نیز توجه کرد
یک غزل پنج بیتی با درونمایهی حزن و اندوه که شاعر در دو بیت نخست آرزوی منفی دارد که حتی زبان به نفرین میگشاید
سپس در بیت سوم و چهار صحنهای را طراحی میکند که ۱۸۰درجه با مفهوم دو بیت نخست فرق دارد
و در بیت آخر _که من متوجه منظور مصرع اولش نشدم_دوباره همان آرزوی منفی را مطرح میکند
حال بیت به بیت خوانشی از این غزل داشته باشیم؛
در بیت اول میگوید(این دلم)که کلمه (این )به اجبار برای وزن پر کردن استفاده شدهست.
و نیز فعل جمله با دستور همخوانی ندارد
زمان جمله ایجاب میکند که اینگونه نوشته شود(ای خدا دلم پاییز میخواهد)
نکته بعدی :وقتی در خطاب از کلمه(ای)استفاده میشود نبایست از(یا) استفاده کرد
یعنی خطاب جمله باید اینگونه باشد(ای خدا) یا(خدایا)
در مصرع دوم کلمه (غم انگیز) که به صورت(غَمَنگیز)بایست تلفط شود به اجبار وزن بهصورت (غم + انگیز ) آمده که موسیقی بیت را شکستهلست
در بیت دوم؛
(... کوچه های خیس و نم)یا(کوچههای خیس ...نم)؟
کاربرد سه نقطه بعد از کلمه (خیس)چیست؟
بنظر من هیچ کاربردی ندارد
در مصرع دوم جناس زیبای مرگ و برگ وجه مثبت آن است.استفاده ازین نوع آرایه ها یکی از روشهای تشخص زبان شعر با زبان عادیست.
اشارهای کنم بنده نیز مدتها پیش در غزلی ازین جناس اینگونه استفاده کردهام:(شنیدنی است تماشای مرگِ رنگیِ برگ/درخت های حیاط بزرگ زندانیم.//جوادچراغی).
بیت سوم :
مصرع دوم اگر یکجمله سوالی باشد یعنی(وصل آنها را چه کسی عطر آمیز خواست؟)آن را میتواند یکی از بیتهای سالم این غزل برشمرد
اما اگر سوالی نباشد حتی بر آن اشکال نحوی نیز وارد است
در این شعر( دل) نقش اصلی را بازی میکند و فعلهای(خواست)به دل برمیگردد که در این بیت اگر حتی (که)را به معنی(چه کسی)استفاده کنیم برخلاف دیگر بیتها فاعل تغییر میکند.
بیت چهارم تصویر نو و زیبایی دارد اما بیان آن ضعیف است علت ضعف بیان را که در همه ابیات به نوعی وجود دارد بخاطر انتخاب فرم اولیه شعر است فرمی که با توجه به جایگاه قافیه و ردیف و ساختار جمله آن شکل میگیرد
همان مساله زمان فعل که در بیت نخست نیز اشاره کردم در تک تک بیتها احساس میشود چینش دستوری و معنایی کلمات به نوعیست که بجای فعل (خواست)فعل (میخواهد)میطلبد.
و اما بیت آخر:
مصرع اول این بیت( ای خدایا پس خیانت را کجاست)
علاوه بر مشکل دستوری فاحش معنایی نیز از آن برداشت نمیشود حال بماند که همان مساله در باره(ای خدایا)که پیشتر اشاره کردم در اینجا نیز صادق است
توصیه من به دوست شاعرمان ایناست که در پله نخست روی ساختار جمله و کارکرد فعل و فاعل کار کنند.تا وقتی این مساله حل نشود شاهد ضعفهای دیگری در عناصر مختلف شعر خواهیم بود من در این شعر تخیل و تصاویر و حتی اندیشه قابل توجه و زیبایی میبینم و بسیار جای تقدیر دارد تصویری مث مرگ برگ . گریه ی ابر و فرود آن بر خاک. و وصال عطرآمیزشان. رسیدم به جا رختی که حالا شاید از جنس شاخه درختی نیز باشد که کتی پاییزی بر آن آویزانست. همه اینها نشان میدهد شاعر ذهنیت تصویرگرا و تخیل پویا دارد اما مشکلات ابتدایی مثل زبان و حتی دستور زبان اجازه نداده تا این داشته های شاعرانه خودی بنمایند. مشکلی که بسیار سریعتر از دیگر مشکلات قابل حل است انشاالله در شعرهای بعدی ایشان این مساله بهطور کامل مرتفع گردد.
به امید شاعرانگی های مستدام!