عنوان مجموعه اشعار : بزم
شاعر : حامد رضاپور جمور
عنوان شعر اول : پریشانیجهان همه در آستانه ی پریشانی است
به جز تو که در دیده ات چراغانی است
مرا بگیر ازین خوابهای آشفته
که خاک تشنه ی این ملک روبه ویرانی است
من از همیشه ی آشوب قصه می گویم
تو سرخوشانه که آسوده باش، مهمانی است
نمی شود که بدون تو از رهایی گفت
که بند عشق تو از نفخه های رحمانی است
بخوان مرا که صدایت نهایت رویاست
و خنده ات، که پر از حرفهای پنهانی ست
برای آزاده
عنوان شعر دوم : شگفتای شور شگفت، بی تو یک ویرانه م
نامت که رهایی ست، خودت جانانه م
باران تو را عشق تبرک کرده است
تا پر شود از هستی تو، پیمانه م
برای آزاده
عنوان شعر سوم : جرمتو را به جرمی
که در این دیار غریب نیست
بر دار می کشند:
زیبایی...
با دل کوران تو
جنگیم نیست
که باشب
جز به نور
ستیز
نتوان کرد....