رفت و آمد زبانی




عنوان مجموعه اشعار : .
شاعر : مرتضی شادمان فرد


عنوان شعر اول : فال تماشایی
ای فال تماشایی در داخل فنجانم..
احساس خوشایندی از عمقِ دل و جانم..
ای بارش رحمت بر خشکیِ بیابانم..

ای پرتو ارامش بر ظلمتِ تشویشم..

خوش امده ای امشب بر خانه ی افکارم..
بالا بنِشین بانو، محبوبه ی دربارم...
یک خواهش کوچک هم از محضرتان دارم..

لطفی کن و امشب را تا صبح بمان پیشم.

هرچند که پهلویت با فاصله بنشستم..
از عطر نفسهایت مدهوشم و سرمستم..
هرچند که در ظاهر درویش و تهیدستم..

با گنجِ دو چشمانت قارونِ دراویشم..

رخصت بده با یادت عقدِ ابدی گردم..
از معبدِ آغوشت، عابد شده برگردم..
تا دینِ جدیدم را فریاد زنم هردم..

لا مذهبُ اِلا عشق، وقتی که تویی کیشم..

ایکاش که برداری، یک ثانیه روبندت..
از صورت زیبا و منقوش به لبخندت..
انقدر ببوسم تا با عشوه ی چون قندت..

شاکی بشوی آخر از زبریِ ته ریشم..

شب رفت و تو هم رفتی، از خوابِ خوشِ نازم..
از مشرقِ تو صبحی فرخنده شد آغازم..
ای چرخه ی تکراری، شیرینِ غزل سازم..

من عاشق تکرارت در روز و شبِ خویشم..





#مرتضی_شادمان

عنوان شعر دوم : ..
..

عنوان شعر سوم : ...
...
نقد این شعر از : امیرعلی سلیمانی
در این یادداشت نگاهی نقادانه خواهیم داشت بر شعر دوست شاعرمان، ابتدا از اینکه در کمتر از یکسال به این حد از دانش و توانایی در شعر نوشتن رسیده‌اید به شما تبریک می‌گویم، پس بهتر است جزیی‌تر و قدری سختگیرانه‌تر به شعر شما نگاه کنیم. دوست گرامی، شعر شما در قالبی نو اما در ساختار قالب مسمط جای می‌گیرد، سه مصرع هم قافیه با یک مصراع ترجیع که با هم قافیه هستند، هر چند اساسا در روزگار شعر امروز اساسا نامگذاری قالب چندان اهمیتی هم ندارد، آنقدر در همین قالب غزل که شناخته شده هم هست نوآوری‌های فرمی اتفاق افتاده که دیگر بعضی از این نوآوری‌ها را حتی نمی‌توان در قالب غزل شناسایی کرد، از این بحث که بگذریم باید بگویم قالب انتخابی شما اولین آسیب را به شعر شما زده است، به طوری که تکلف و تصنع شما در بسیاری از ابیات آن هم به خاطر محدودیت‌های خودساخته‌ای که قالب ایجاد کرده مشهود است، هم در مضمون و هم در زبان، به بیان ساده‌تر شما کار را برای خود سخت کرده‌اید، به هر حال شما در انتخاب قالب مثل ردیف و قافیه مختارید و وقتی قالبی انتخاب می‌کنید که افزون بر محدودیت‌های رایج در شعر کلاسیک محدودیت‌های دیگری هم دارد کار را دشوار کرده‌اید، این حرف به معنی رد تلاش در نوآوری قالب نیست، اتفاقا ممکن است در همین قالب هم شعر خوب نوشت اما باید نوشت و خواند و دید و بعد راجع به آن صحبت کرد.
ای فال تماشایی در داخل فنجانم..
احساس خوشایندی از عمقِ دل و جانم..
ای بارش رحمت بر خشکیِ بیابانم..

ای پرتو ارامش بر ظلمتِ تشویشم..

سطرها یکی پس از دیگری می‌آیند با مضامین تکراری و کلیشه‌ای بدون اینکه اتفاق خاصی داشته باشند، فال و فنجان، باران و بیابان و آرامش و تشویش، نسبت‌های نخ نمایی هستند که به کرات در شعرهای دیگران هم حتما خوانده‌اید و شنیده‌اید، پس این‌ها نمی‌توانند ضامن موفق بودن آغاز یک شعر باشند.
خوش امده ای امشب بر خانه ی افکارم..
بالا بنِشین بانو، محبوبه ی دربارم...
یک خواهش کوچک هم از محضرتان دارم..

لطفی کن و امشب را تا صبح بمان پیشم.

این بند از عاطفه‌ی عاشقانه به سمت طنز کشیده شده است که قطعا منظور شاعر نیست، خانه‌ی افکار خوب از آب در نیامده‌ چون تصویری ذهنی در کنار این همه المان عینی آن هم بدون پشتوانه مشخص است که موفق نخواهد بود، بیت بعد هم که کلهم خطاب است، ای بانو، ای زیبا، و ای محبوبه... بمان پیشم هم برای شعری که در ادامه با کلمه‌ای مثل بنشستم مواجه خواهد بود بیش از اندازه محاوره است.
هرچند که پهلویت با فاصله بنشستم..
از عطر نفسهایت مدهوشم و سرمستم..
هرچند که در ظاهر درویش و تهیدستم..

با گنجِ دو چشمانت قارونِ دراویشم..

بنشستم اصلا در زبان شما نیست، وزن و قافیه دار بودن همه سطرها این بلا را به سر شعر آورده است، مدهوش و سرمست را هم در یک معنی آورده‌اید و می‌شود یکی از آنها را حذف کرد بدون اینکه معنا آسیبی ببیند، و همانطور درویش و تهیدست.

رخصت بده با یادت عقدِ ابدی گردم..
از معبدِ آغوشت، عابد شده برگردم..
تا دینِ جدیدم را فریاد زنم هردم..

لا مذهبُ اِلا عشق، وقتی که تویی کیشم..

عقد گشتن خوب نیست، عقد کردن و عقد داشتن و... همه درست‌تر هستند، باز هم قافیه این بند را به این روز درآورده است، قافیه‌هایی پیش و کیش و امثالهم هم با همه نسبت بالایی ندارند.

بندهای بعد شعر شما هم از همین جنس آسیب‌ها در امان نمانده است، آن‌جا که به ته ریش می‌رسد و بی‌ارتباط بودن سطرها باهم. شما یک شعر عاشقانه آمیخته به طنز نوشته‌اید، اما این طنز درست و سرجای خودش نیست، چون از برخی از سطرها اصلا برداشت شوخی نمی‌شود و به ناگاه در سطرهایی این اتفاق می‌افتد، زبان هم که تحت تاثیر وزن و به خصوص تنگنای قافیه دارای ایرادات و اشکالات بسیاری شده است، به شما توصیه می‌کنم حالا که در ابتدای راه قرار دارید، به خود سخت بگیرید و برای شعرتان چارچوبی مضمونی و زبانی داشته باشید و به آن پایبند باشید.

با آرزوی توفیق

منتقد : امیرعلی سلیمانی




دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.