عنوان مجموعه اشعار : عمر من
شاعر : قربانعلی قربانی
عنوان شعر اول : عمر منبين ز تو دادم ز دست، مذهب و ايمان خود
آ كه تو را دارمت، دوست تر از جان خود
بر سر من منتي، نِه به شكرخند خود
بازگشا نوبران، پسته خندان خود
پيش نگاهم بمان، از سر راهم مرو
باز بده دست باد، گيسوي افشان خود
كاش تو را بينمنت، باز به روياي خويش
قسمت من تا كني، آن لب سوزان خود
عمر من اين گونه رفت، روز تو آن گونه شد
رفتي و آتش زدي، اينِ من و آنِ خود
وَه اَگرم اين شود، چون غمت آرامش است
زجر چنين شهد كن، جمله به هجران خود
وصل تو از دور بِه، شوق من و شور بِه
باز برانم چنين، از در خود خوان خود
دشنه خود تيز كن، قلب مرا ريز كن
جان مرا كن پر از، ناوك مژگان خود
نيم نگاهي مرا، وقف كن از لاي در
خار و خرابم كن از، ديده برّان خود
پيش نگاهم نمان، داغ مرا تازه كن
بازرَهان خويش را، از من و پيمان خود
باز بمان ايست كن، جان مرا نيست كن
بيش كن ام اينچنين، خسته و حيران خود
باز رو اي ماه من، اشك من و آه من
باز جگر خون كن از ، طرز خرامان خود
دام تو مامنگه است، هجر تو آغوش باز
پای مرا باز کن، راست به زندان خود
یکسره با دست خویش، یا که مرا پس بزن
باز به پایم بکش، پیش به دامان خود
عنوان شعر دوم : نداردندارد
عنوان شعر سوم : ندارندارد