اندوه سراسیمه




عنوان مجموعه اشعار : یاغی شده ام...
شاعر : علی سلیمی قلعه تکی


عنوان شعر اول : ...
اندوه سراسیمه ی یابوهارا...
گندابه ی اعتقاد راسوهارا...
انگیزه ی رسوایی شیری ترسو
قلدر شده اند...:بچه آهو ها را
عین.سین.قاف


عنوان شعر دوم : ...
با رفتن تو سلیم و جانی* شده ام
مشکوک به یک خطای آنی شده ام
من بودم و من بودم و من بودم و من...
شاید که دچار "این همانی" شده ام

جانی:بی آزار

عنوان شعر سوم : ...
در خیالاتِ خودم طعنه به عرفان زده ام
خسته از دینِ شما یاغیِ طوفان زده ام
فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
من
مسلمانِ
مسلمانِ
مسلمان زده ام
نقد این شعر از : ساجده جبارپور ماسوله
شعر جناب سلیمی گرامی را خواندم. ایشان لطف داشته‌اند و نقد شعرشان را به من سپرده‌اند.
در شعر ما با کنارهم قرارگیری زیبای کلمات مواجه‌ایم. ترکیبی که سعی دارد مفهومی را به مخاطب القا کند در عین حال که این سعی مشهود نیست. یکی از نکات مهم سرایش شعر شناخت جنس کلمات برای ساخت ترکیب‌های همگون است. شاعر مثل یه شیمیدان خبره گویی چند ماده را باهم ترکیب می‌کند و به عمل می‌آورد تا کیمیا بسازد.
اما اگر از کنارهم قرارگیری کلمات آنچه که باید بدست نیاید در وهله اول مفهوم از دست می‌رود. در رباعی نخست شاعر از اندوه سراسیمه‌ی یابو‌ها صحبت می‌کند. خودِ ترکیب اندوه سراسیمه محل بحث دارد چه برسد به اینکه به یابوی جمله برگردد. از سوی دیگر در هر مصرع با سه‌نقطه‌هایی مواجه‌ایم که به امکان حدس را به مخاطب بدهند. سه‌نقطه گذاری یا اصطلاحاً سپیدخوانی در شعرهای دهه هفتاد و اوایل هشتاد بسیار رایج شد به نوعی که به صنعتی در عرصه شعر مبدل شد اما خب این صنعت قوانینی دارد و مهم‌ترین آن این‌است که شاعر بتواند بقیه شعر را حدس بزند. اما منِ مخاطب متاسفانه نه از اندوه سراسیمه‌ی یابو‌ها می‌توانم بفهمم بقیه حرف شاعر چه می‌تواند باشد نه از گندابه اعتقاد راسو‌ها و نه حتی اگر پیش‌تر برویم از بیت بعدی رباعی چیزی دستگیرم می‌شود. رباعی یک عرصه کوچک برای حرف‌های بزرگ است. شتعر باید از تمام قوایش استفاده کند که تمام حرفش را در همین چهار مصرع بزند. شاید به چشم عده‌ای قالبی آسان بیاید اما از نظر من چندان قالب آسانی نیست. چرا که دقت زیادی می‌طلبد و آنقدر در سال‌های اخیر رباعی با کشف‌های متنوع سروده شده که نوشتن رباعی با مفهومی نو برای تازه واردین این عرصه چندان آسان نیست.
انتخاب کلمات مادرست در شعر بعدی هم خود را نشان می‌دهد. کلمه‌ی سلیم تناسبی با جانی یا خطای آنی ندارد و همین مسئله فهم منظور شاعر را دچار مشکل می‌کند. اصطلاحاً به این اتفاق «ضعف تالیف» می‌گویند. شاید اگر شاعر از قافیه‌ی روانی استفاده می‌کرد مفهوم مورد نظر شاعر بیشتر به مخاطب انتقال داده می‌شد. اما در نهایت من بست تمام ابیات بیت دوم شاعر را بسیار دوست دارم. این ‌همانی و بیان این اصطلاح در شعر یک‌جور به رخ کشیدن اطلاعات به مخاطب است. ای کاش شاعر از اطلاعات این‌گونه‌ای که دارد بیشتر استفاده کند. در نهایت شعر سوم با توجه به اینکه پیش از این نقد شده‌است فکر می‌کنم نیازی به نقد و نظر من نداشته‌ باشد. امیدوارم از شاعر گرامی بیشتر بخوانیم. بهروز باشید.

منتقد : ساجده جبارپور ماسوله

دی ماه سال 1369 در رشت‌ به دنیا آمدم. در تهران و شیراز و رشت بزرگ شدم. آب و هوا و طبع شعردوست مردم و خانواده‌ام در رشت و شیراز کار خودش را کرد و از یازده سالگی شروع کردم به نوشتن. تحصیلات و شغلم در حوزه حقوق بین الملل است که البته ربط چندانی به شعر ندارد. ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.