روایت یکنواخت




عنوان مجموعه اشعار : ....
شاعر : سید مبین محمودی


عنوان شعر اول : ......
ومرد توی خودش خاک میشودهرروز
شنیده میشود ازدور بوی فاتحه ای
وجود مرد کماکان غروب غمگینی ست

ومورچه ایی که کناریک کرم است
به گوش هم به گمان پچ پچ کنان گویند
به روی شانه ی این زخم بار سنگینیست

به روی شانه مردی که محو خاطره هاست
سرش کلافه درد هزار سودا بود
تنش نماد سقوطی درارتفاع زنی ست

سری که پرشده از خاطرات یک زن بود
وچشم های پراز التهاب واسترسش
اسیر سایه شوم شب شیاطینی ست

شبیه‌یک سگ وحشی درون یک جنگل
که پارس میکندوتوی مه رهاشده است
پیاده میشود از کوچه یی به کوچ دگر

پیاده میشود ازخاطرات با یک زن
درون حافظه اش میشوند حلق آویز
به روی گردن او روسری چین چینی ست

ورفت تا افقی دور دور دور از مرگ
ورفت تابه زمستان بعد یک پاییز
ورفت تا به بلندای حسرت یک زن

بگو به مرگ بیاید به مرز این دیوار
بگوبه باد بیاید جنازه را ببرد
که این مراسم تدفین مرد غمگینی ست

عنوان شعر دوم : .....
......

عنوان شعر سوم : ......
......
نقد این شعر از : جواد چراغی
با سلام


به یک اثر ادبی با نگاه‌های مختلفی میشود نگریست.میشود اندیشه‌ی آن را بررسی نمود. میشود به شکل آن پرداخت . میشود به تکنیک آن پرداخت. و نظر من یک اثر ادبی موفق آن است که همه موارد مذبور را با یک توازنی در خود داشته باشد و با منتقد یا مخاطب به گفتگو بنشیند یعنی منتقد را به حرف بیاورد و مخاطب را به وجد.
وقتی میخواهیم نگاه منتقدانه به یک شعر کلاسیک داشته باشیم ابتدا اصول لازم آن را بررسی میکنیم و سپس وارد حوزه‌های دیگر میشویم
اصول لازم یک شعر کلاسیک سلامت وزن. و قافیه و قالب مشخص آن است اگر لغزشهای در این سه مورد مشاهده شود مخاطب به آن اثر دیگر توجهی نخواهد کرد
به اثر پیش‌رو از جهات مختلفی میشود نگاه کرد و آن را کاوید که در ادامه به‌صوزت جزئی‌تر به آن خواهم پرداخت.
قالب کار را هم‌میشود یک غزل کوتاه با مصرعهای بلند سه لختی به حساب آورد. و اگر دارای قافیه‌های درونی بود یک مسمط مسدس محسوب میشد. در مورد این نوع قالبها باید گفت ترکیبی‌ست بین غزل و مسمطها که ظرفیت خاص خود را دارد.صورت معمول این نوع غزلها که با وزن دوری ارائه میشود با مصرع‌های دو لختی در ادبیات سابقه دارد که گاه شاعر در پایان هر نیم مصرع از قوافی مجزایی استفاده میکند که با عنوان قافیه درونی به موسیقی آن کمک میکند.
در این قالب قافیه درونی وجود ندارد ، ردیف نیز ردیف ساده فعلی است. ازین رو بار اصلی موسیقی کناری بر دوش قافیه و وزن است که حال باید دید تا چه اندازه موفق بوده است

در بخش اول شاعر با صحنه‌پردازی کار را شروع میکند. که این صحنه‌پردازی آمیخته با روایت فضای اصلی بیت را تشکیل میدهد. روایت مردی که از درون افسرده است و زخمی دارد و هر روز دارد میمیرد و خاک میشود و صدای فاتحه خواندن کسی را برای خویش_ که به تعبیری همان صدای مرگ است به گوشش می‌رسد. ورود تصویر غروب و ترکیب آن با کلمه قافیه‌ی غمگین صحنه را یاس‌آلودتر میکند
آنچه در این‌ مصرع از لحاظ عناصر شعری قابل توجه است تصاویر تخیلی و عاطفه موجود در آن است تصویر مردی که درون خودش خاک میشود و در غروب خلاصه میشود و استفاده از آرایه‌ی حس آمیزی که بوی فاتحه جای صدای فاتحه را گرفته است همه‌ی اینها را میشود حسن به حساب آورد
در مصرع دوم قبل از ادامه روایت اشاره کنم که دو نیم مصرع ابتدایی آن یعنی: (و مورچه ای.... به گوش هم....) دارای اشکال وزنی میباشد.
وزن هر بیت از سه (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن) تشکیل شده است که بجز این دو نیم‌مصرع در کل شعر رعایت شده است.
حال در ادامه روایت مورچه‌ وکرمی وارد میشوند که رابطه‌ی ارجاعی آن با مرگ و پوسیده شدن جسد مردی‌ست که در درون خودش مرده و دفن شده حال این مورچه و کرم نمود بیرونی دارد و نماد یک پدیده یا سوژه‌ی درونی نیست زیرا مرد در درون خودش مرده و انتظار مخاطب این است که مورچه و کرم نیز نماد باشد
در مصرع سوم (به روی شانه‌ی این زخم، بار سنگینی است) یا ( به روی شانه این، زخم بارِ سنگینی ست)؟
اگر میگفت(به روی شانه‌ی این مرد، بار سنگینی‌ست) هم صورت جمله سالم تر میشد هم معنای آن ملموس‌تر.

بخش دوم
در ادامه روایت مردی که در درون خودش مرده بود یکی از عوامل مرگش رو میشود آن هم (خاطره‌ها)یی که از یک عشق حکایت دارند زیرا پای زنی به شعر باز میشود
تصویر سقوط تن مرد از ارتفاع یک زن چه انتزاعی و زیباست
البته این را هم بگویم که سقوط از ارتفاع یا سقوط در ارتفاع. منطقی‌تر باید(از) باشد
این تصویر بکر و پر از ارجاعت برون‌متنی‌ست که میتواند در ادامه شعر نیز خودش را گسترش بدهد
مصرع دوم این بیت اما بنظر حرف تازه‌ای ارائه نمیدهد و به نوعی حشو است انگار تمام پیام این بیت در نیم‌مصرع( تنش نماد سقوطی از/در/ارتفاع زنی ست) ارائه شده است و سه نیم‌مصرع بعدی توضیحات اضافه‌ای ست.

هرچند میشود معانی ضمنی از آن برداشت نمود که البته همین معانی نیز در همان نیم مصرع سوم وجود دارد

بخش سوم
نیز با یک تصویر واقعی کار را ادامه میدهد و انتطار مخاطب ربط تخیلی یا عاطفی این تصویر به کلیت روایت است. در نیم مصرع سوم(پیاده میسود...) تصویر بصورت ناگهانی تغییر میکند و روایت قطع میشود.
یک مورد زبانی نیز قابل اشاره است که کوچه و کوچ دو معنای متفاوتی دارند ولی منطق جمله طوری است بخاطر وجود کلمه (دگر) انتظار این است که هر دو کلمه کوچه و کوچ به یک معنا باشند.
نکته دیگر گنگ بودن تصویر معنایی موجود در این مصرع است.( پیاده میشود از کوچه‌ای به کوچ دگر) به چه معناست؟
در مصرع بعدی مردی که در ابتدای شعر مرده بود برای رهایی از خاطرات عشقی‌اش دوباره میمیرد که شاعر شکل این مرگ را نیز بیان کرده که حلق‌آویز شدن با یک روسری‌ست
یک نکته در مورد (روی گردن) ،که صحیح‌تر آن ست (دور گردن) باشد.
و نکته دیگر در مورد قافیه (چین چین) که بنظر نقش برجسته ای در کلیت بیت اجرا نمیکند و رابطه‌اش صرفا با کلمه روسری است.
قافیه در بیت نقش محوری دارد بخصوص در چنین ابیات طولانی که مبتواند آنرا از گسیختگی نجات دهد

بخش آخر
نیز ادامه مرگ همان مرداست که پایان کاراست
بعضی از تصاویر و مفاهیم انتزاعی در شعر حل نمیشود. بطور مثال افق دور از مرگ کجا میتواند باشد؟
نیم مصرع دوم زمستان بعد از پاییز بنظر حشو است. خب معلوماست که زمستان بعد از پاییز است و نیازی به این نیست که توضیح داده شود
ترکیب (بلندای حسرت یک زن) جزو ترکیبات تصویری و انتزاعی زیبا و بکری ست که شاعر در این شعر آن را استفاده کرده است زیرا ارجاعاتی با خود دارد که در روایت حل میشود.
اما این تصویر و مفهوم که مرد به بلندای حسرت زن میرود چطور میتواند به معنای مرگ باشد؟ ازین رو کمی سخت‌تر میشود آن را پذیرفت

نکته مهم قابل اشاره در کلیت شعر این است که روایت موجود در آن یکنواخت بود و به همان‌جا ختم میشد که از آنجا شروع شده بود.
در کل میشود گفت چنین شعری از یک شاعر تازه کار جای امیدواری و خشنودی دارد و میشود انتظار این را داشت که در آینده شعرهای به مراتب قابل‌تری ارائه دهند


با آرزوی موفقیت

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.