در این مرحله باید به سختگیر باشید




عنوان مجموعه اشعار : مهدوی
شاعر : معصومه جمالی


عنوان شعر اول : بداهه
آسمان دارد دلش حال و هوای دیگری
جمعه ها گریان شود او با صدای دیگری

شوق دیدار تو دارد خسته است ازبی کسی
قطره قطره می چکد او با نوای دیگری

عنوان شعر دوم : دلداده
من در دل خود جز تو دگر یار ندارم
دلداده ام و غیر تو دلدار ندارم

جز عشق تو و آل علی کار ندارم
من بی تو دگر لیلی غم خوار ندارم

ای کاش شود آیی وبا من توبگویی:
من غیرتو سرباز وفادار ندارم

عنوان شعر سوم : ...
....
....
نقد این شعر از : امیرعلی سلیمانی
در این یادداشت نگاهی نقادانه خواهیم داشت به دو شعر کوتاه از دوست جوانی که تازه به این پایگاه اضافه شده است، پس جا دارد از طرف خودم و همکارانم ورود شما را خوشامد بگویم، من شعر اولی را هم که برای پایگاه ارسال کرده بودید خواندم، آن اثر از این دو شعر دست کم در شکل رعایت اصول اولیه بسیار کامل‌تر بود. در این دو شعر شما انگاری که همین که دو سه بیت نوشته‌اید شعر را رها کرده باشید، بدون اینکه این آثار قالب مشخصی داشته باشند، در مرحله‌ای که شما قرار دارید شناختن قواعد اولیه بسیار مهم است، شاید الان خیلی‌ها شعرهایی بنویسند که قالب معینی نداشته باشد اما این مرحله بعد از تسلط بر قالب‌های رایج است، شناخت درست به شما در نوآوری هم جهت مشخص و درست می‌دهد، مثلا اگر می‌خواهید دو بیت شعر موزون بنویسد و مضمون شما دو بیت است می‌توانید به سراغ قالب‌های دوبیتی و رباعی بروید، این قالب‌ها اوزان مشخص دارند و باید اوزان آن‌ها را یاد بگیرید، اینکه گفتم شعر اولتان کامل‌تر بود از این جهت بود که دست‌کم قالب مشخصی است و شعر از سلامت اولیه عبور کرده بود، البته باید بگویم یک سال شاعری برای رسیدن به همین نقطه‌ای که هستید بسیار خوب است اما باید قدم‌های بعدی را با شناخت بیش‌تر بردارید، حالا بپردازیم به نقد خود شعرها.
آسمان دارد دلش حال و هوای دیگری
جمعه ها گریان شود او با صدای دیگری
شوق دیدار تو دارد خسته است ازبی کسی
قطره قطره می چکد او با نوای دیگری
مشخص است که این دوبیت را برای امام زمان(عج) نوشته‌اید، اما مصرع اول چندان معنای درستی ندارد، سوژه شعر آسمان است اما اینکه آسمان دلش حال و هوای دیگران را دارد چندان مفهوم معینی به مخاطب نمی‌دهد، اگر منظور از دیگران منتظران هستند، چنان که در مصرع بعد گفته‌اید باید بگویم چندان اشاره رسایی نیست، با خواندن دو بیت بعد می‌شود این طور گفت که اینجا قافیه دیگران همان معنای منتظران را در ذهن شاعر داشته است، اما آیا این اتفاق در ذهن مخاطب هم می‌افتد؟
من در دل خود جز تو دگر یار ندارم
دلداده ام و غیر تو دلدار ندارم
جز عشق تو و آل علی کار ندارم
من بی تو دگر لیلی غم خوار ندارم
ای کاش شود آیی وبا من توبگویی:
من غیرتو سرباز وفادار ندارم
این شعر هم قالب مشخصی ندارد، بیت اول را ببینید، دقیقا حرفی که می‌زنید در مصرع اول و دوم یکی‌ست، یعنی جز تو کسی یار من نیست، به این اتفاق حشو می‌گویند، یعنی بخشی از شعر که اگر حذف شود شعر از لحاظ معنایی آسیبی نمی‌بیند.
بیت بعد هم ایراد معنایی دارد، ببینید امام زمان خود از آل علی‌ست وقتی بگویید جز عشق تو و آل علی انگار این دو را از هم جدا می‌کنید و بیت بعد هم بیتی‌ست که بیش از حد صراحت دارد و در مصرع اولش هم "تو" اضافه است چون وقتی گفته‌اید: بگویی یعنی تو بگویی پس نیازی به آن تو نیست

با آرزوی توفیق

منتقد : امیرعلی سلیمانی




دیدگاه ها - ۱
معصومه جمالی » چهارشنبه 26 آبان 1400
سلام و عرض ادب واحترام خدمت شما منتقد گرامی خیلی خیلی ممنونم که وقت گرانبها تون رو در اختیار بنده قرار دادید، اون شعر اول بنده نسبت به این دو شعر جدید تر هست به نظرم باید اول این شعر هایی که قبل گفتم رو می‌فرستادم بعد آن شعر جدید رو

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.