عنوان مجموعه اشعار : دفتر «بعد از پریشانی»
شاعر : محبوبه کوشککی
عنوان شعر اول : شکوفه های نگاه«راه»یام تا دلت، «عبور»م کن
مرد باش و پر از غرورم کن
دفتر خاطرات را بردار
استعاریترین حضورم کن
من اگر خواستم بمانم هم،
راهیام کن دوباره زورم کن
شوق آبیترین نگاه بهار
وسپس بازتاب نورم کن
رد شو از من چنان همیشهی خود
ماتم اما تو نقطهکورام کن
نام باران برای من بگذار
شیشه باش از سکوت دورم کن
یا تو یک شاخه باش ومن گنجشک
یا مرا شاخهای صبورم کن
که تو را ای پرستوی آزاد
هر زمستان که میروم از یاد
آنچنان چشم بسپرم در راه
پر شوم ازشکوفههای نگاه
سایهات ای خیال کم نشود
این امید محال کم نشود
فصل های همیشه پَر کردند
سال را پاک دربهدر کردند
از سرم آسمان پرید و سقوط...
بالی اصلا به خود ندیدو سقوط...
فصل تبلرزه است میفهمی
زندگی هرزه است میفهمی
داستانم نداشت آغازی
پوستت را کجا میاندازی
راویام میشدی که دیده شوم
تو بگویی و من شنیده شوم
داستان با صدای تو خوش بود
لحن و حال و هوای توخوش بود
تم این زندگی رئال شد و
بودنت جادویی محال شد و...
تا رسیدی به گنبدی که کبود
مُردم از این همیشه بود و نبود