طرحی نو در اندازید




عنوان مجموعه اشعار : پوچ و پُر
شاعر : سعید زارع


عنوان شعر اول : فراموش
یکی پرسید چرا در انتظارم
یکی خندید به چشم اشکبارم
چگونه با چه امیدی بگویم
فراموشم نخواهد کرد یارم

شاعر : سعید زارع (شاید)

عنوان شعر دوم : تماشا
کنار سُخره ی غافل زِ دنیا
نشستی چشم می دوزی به دریا
نمیدانی یکی ماهی چه عاشق
نشسته رو به رویت در تماشا

شاعر : سعید زارع (شاید)

عنوان شعر سوم : هر طرفی
تا از نفس تو نا غزل می بارد
از دفتر شعر من عسل می بارد
آواره که می شوی از این آبادی
از هر طرفی فقط اجل می بارد

شاعر : سعید زارع (شاید)
نقد این شعر از : جواد چراغی
با سلام

پیش‌تر از آقای زارع چند اثر خوانده و نکاتی را اشاره کرده‌ام. در این نوبت نیز سه اثر از ایشان پیش روی ماست که البته اثر سوم تکراری است. ازین رو روی دو اثر دیگر تمرکز کرده و نکاتی را طرح خواهم کرد امید که مثمر ثمر واقع گردد.

اثر نخست:
اولین مساله‌ شکست وزنی موجود در آن است. کلمات (پرسید) و (خندید) خارج از وزن است علت هم آن است که هجای کشیده یک هجای بلند در نظر گرفته شده است. کلمه (پرسید) از دو هجای بلند(پر+سی) و یک هجای کوتاه(د) یا از یک هجای بلند(پر) و یک هجای کشیده(سید) تشکیل شده است
اما به ضرورت موسیقی وزن و ارکان آن هنگام تلفظ به صورت دوتا هجای بلند(پرسد) تلفظ میشود و همچنین است برای کلمه‌ی (خندید)


اثر سوم:
(تا از نفس تو نا غزل میبارد) مراد از (نا غزل) چیست.
ردیف باریدن یک صفت میباشد و ویژگی‌هایی تعریف شده‌ای دارد یعنی بارش صرف از بالا به سمت پایین است مگر اینکه شاعر دست به یک آشنایی زدایی بزند و در ساختار و پردازش شعر عمل بارش را برعکس از زمین به سمت آسمان مطرح کند چنان که منزوی در بیت ( شتک زده است به خورشید خون بسیاران/ بر آسمان که شنیده است از زمین باران)
چون خونریزی در زمین اتفاق افتاده و خون به سمت آسمان پاشیده و این عمل آنچنان شدت داشته که شاعر آن را به بارانی تشبیه کرده که از سمت زمین به آسمان میبارد و هم‌چنین معانی ضمنی آن مثل داد بی گناه به آسمان رفتن و خون بی گناه پایمال نشدن را نیز میرساند و همچنین شدت این خون را با کلماتی همچون (بسیاران) نشان میدهد.
در مصرع دوم، عمل باریدن از دفتر را میتوان با سختگیری قبول نکرد مگر اینکه شاعر با یک پردازشی دفتر را به ابری تشبیه کرده باشد.

نکته دیگر اینکه بیت اول با بیت دوم ارتباط معنایی مستحکمی ندارد شاعر در بیت اول یک تصویری را ارائه میدهد که این تصویر نمیتواند در بیت بعدی جریانی داشته باشد و فقط یک ارتباط معنایی معمول رخ میدهد.


ساختار معنایی شکل گرفته در اثر یک ساختار منطقی و قابل قبولی ست. و از نظر ملزومات ابتدایی مشکل خاصی ندارد. اما مساله مهم این است که این درونمایه و محتوا انواع بسیار گوناگون و به مراتب محکم‌تری در سابقه ادبیات ما دارد. اینکه (عاشق در انتظار معشوق اشک میریزد و دیگران به او میخندند و عاشق همچنان در فکر و امید اوست.) شاعر این پیام را سالم و کامل بیان کرده اما اتفاق تازه‌ای در آن رخ نداده است و مخاطب حرفه‌ای از پیام تکراری لذت نمیبرد ارچقدر هم قوی و زیبا بیان شده باشد
پس بایست دست به کاری زد که شعر رنگ و بوی تازه‌ای به خود بگیرد. باید روابط تازه‌ای تعریف کرد و قراردادهای تازه‌ای بست شاعر یا همان هنرمند همیشه به دگرگونی روابط و قراردادهای کهنه در جهان می‌اندیشد و تکرارها او را آزار میدهند. حال که شما ملزومات ابتدایی را در دست دارید و در ابتدای مسیر شاعری هستید باید دست به آشنایی‌زدایی‌ها و تازه کردن فضای شعری خود باشید. در شعر شما رودخانه صرفا نباید به دریا ختم شود میتوانید با قدرت تخیل خود رود را به سمت آسمان جاری سازید. یا گنجشک نباید حتما فقط آواز بخواند میتواند مثلا خطاطی کند یا هر چیز دیگر. این بسته به قدرت تخیل و اندیشه شاعر دارد که چگونه قراردادهای طبیعی و همیشگی را بشکند. باید فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم. اگر این کار را کردید شما در تاریخ میتوانید ماندگار شوید در غیر اینصورت تاریخ بسیار بی‌رحم خواهد بود.
شما ابزار را در دست دارید و توان و زمان بسیار خوبی هم برای یک خیز برداشتن به سمت شاعر حرفه‌ای شدن. پس از تلاش کردن باز نایستید و تا میتوانید در این راه به آب و آتش بزنید


شاعر بمانید

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.