عنوان مجموعه اشعار : بدون عنوان
شاعر : غلام علی رحمانی
عنوان شعر اول : باغ تنبی اجازه دست بردم تا به خاک میهنت
سیب های قرمزی را چیدم از باغ تنت
تا بغل کردم تنت را عاشقانه یک شبی
واژه واژه با غزل رقصید هی پیراهنت
زیب دارد چون که نستعلیق این اندام تو
تا که دیدم تاب و پیچ و چین و چین دامنت
می نشینم رو به رویت دست من در دست تو
تا شوم لبریز عشقت از عزیزم گفتنت
این غزل آخر شده دیگر نمانده قافیه
می دهی یک بوسه از لب یا سفیدی گردنت؟
عنوان شعر دوم : عنوان شعر سوم :
اینک نوبت نقد و بررسی غزلی از دوست تازهی پایگاه نقد شعر، آقای غلامعلی رحمانی از یزد است. پیام ایشان برای منتقد را خواندم و خوشحالم که چراغ اشتباق به شعر در قلب ایشان روشن است. به ایشان سلام میکنم و نکات ضروری را برای ارتقای کیفی سرودههای بعدی ایشان، بر خواهم شمرد. البته که برای نخستین به چند نکتهی مقدماتی باید اکتفا کنیم که توجا به آنها، از نخستین گامهاییست که یک سراینده در سرایش باید بردارد.
برای کسی که فقط یکسال است به سرایش میپردازد، تسلط به وزن و عروض، خیلی خوب و امیدوارکننده است. در گامهای بعدی، رعایت چند نکته ضروری است:
• نخستین نکته این است که شعر و هنر با خلاقیت معنا مییابد و به منصهی ظهور میرسد. خلق در شعر، با پرهیز از گفتن حرفهایی که توسط دیگران گفته شده است، امکانپذیر است. آقای رحمانی از این جهت که در عنفوان راه هستند، اگر از الان این نکته را ملکهی ذهن خود قرار دهند که به خود سخت بگیرند و هنگام سرایش، از سرودن حرفهایی که قبلا دیگران در شعر به آنها پرداختهاند، بپرهیزند، خود را به وادی کشف ایدههای خود نزدیکتر میکنند.
بهطور عینی که بخواهم مثال بزنم، سیب چیدن از باغ تن، بغل کردن عاشقانه، رقصیدن واژهها و پیراهن، پیچ و تاب و چین و چین دامن، عزیزم گفتن و جانم شنفتن و روبهرویت نشستن و بالاخره بوسیدن با آن کیفیت در بیت آخر، تکرار مکررات محسوب میشوند.
البته که ما یکباره از دوستان تازهکار انتظار نداریم که در اوج وارد شوند و همهی این نکات را رعایت کنند، بلکه در ابتدای کار، تقلید کردن هم لازم است تا اینکه دست و قلممان راه بیفتد، اما سراینده باید بداند که کمکم باید به این سمت برود که از تکرار دیگران بودن بپرهیزد و به سمت خود بودن میل کند.
• دومین نکته این است که سراینده حشوها و اضافات را از مصرعهای خود حذف کند. این کار هم باعث میشود که فضای بیشتری در طول و عرض ابیات، در اختیار سراینده قرار بگیرد و از این فضا به نفع پرداختهای بیشتر و لایهبندی بیشتر استفاده کند، و هم باعث ایجاز و تاثیرگذاری بیشتر سخن در قالب مصرع و بیت میشود.
مثلا در مصرع اول، سراینده میگوید:
بی اجازه دست بردم تا به خاک میهنت
سیب های قرمزی را چیدم از باغ تنت
در مصرع اول این بیت،《 تا》حشو و اضافه است، یعنی اگر سراینده بگوید: بیاجازه دست بردم به خاک میهنت، جمله کامل است و نقصی در آن وجود ندارد. در چنین شرایطی، مخاطب این برداشت را میکند که سراینده برای پر کردن فضا، آن کلمات حشو را آورده است و آن کلمات کاربردی در متن ندارند.
در مصرع دوم همین بیت نیز 《 را》 حشو است، یعنی اگر بگوییم: سیبهای قرمزی چیدم از باغ تنت، جملهمان کامل است و نیازی به آن را نداریم.
در بیت دوم، 《 هی》 یکی از این حشوهاست:
تا بغل کردم تنت را عاشقانه یک شبی
واژه واژه با غزل رقصید ( هی )پیراهنت
در بیت سوم، 《 این》 حشو است:
زیب دارد چون که نستعلیق (این ) اندام تو
تا که دیدم تاب و پیچ و چین و چین دامنت
• سومین نکتهی ضروری، نحو درست جملات است. ما باید جملاتمان را مطابق با دستور زبان، مرتب کنیم، جز اینکه در جایی تعمدا و در راستای هدفمان در شعر، در آن دست ببریم و نظم معمولی را به هم بزنیم. فعلا آن قسمتش برای دوست تازهی ما زود است و بعدا به آن خواهد رسید. اما در جملاتی که از متن شعر مثال میزنم، شکل نحوی نادرست است.
این غزل آخر شده دیگر نمانده قافیه
می دهی یک بوسه از لب یا سفیدی گردنت؟
در این بیت، جملهی 《 میدهی یک بوسه از لب یا سفیدی گردنت》 اگر در وزن خوانده شود، مشکل نحوی دارد و اگر درست خوانده شود، مشکل وزنی دارد. یعنی اگر بگوییم《 سفیدیِ گردنت》نحو جمله درست میشود و وزن شعر خراب میشود و اگر سفیدیگردنت بخوانیم، نحو جمله مشکل دارد. پس سراینده نباید برای جا کردن همهی ذهنیاتش در مصرع، شکل طبیعی و هارمونی طبیعی جمله را به هم بزند. این مورد هم با تمرین و تکرار فراوان، به یک مهارت تبدیل خواهد شد.
یا در این بیت:
زیب دارد چون که نستعلیق این اندام تو
تا که دیدم تاب و پیچ و چین و چین دامنت
چونکه نستعلیق اندام تو زیبایی دارد، تا که دیدم پیچ و تاب و چین و چین دامنت را. الان کاربرد این 《 تا که دیدم》دقیقا چیست؟ و چگونه میخواهد دو مصرع را به هم مرتبط کند. این دو جمله با این نحوه، به هم مرتبط نمیشوند و این باعث ضعف تالیف میشود.
در مجموع آقای رحمانی مستعد و مشتاق یادگیری و تجربه و پیشرفت هستند و امیدوارم با تمرین و مطالعهی فراوان شعر موفق امروز، باز از ایشان در پایگاه، شعر بخوانم و موفقیت ایشان را ببینم.