استعداد همیشه نمی‌ماند




عنوان مجموعه اشعار : تازه طراویده ها
شاعر : فاضله هاشمی


عنوان شعر اول : کلاه گشاد
باید بیشتر مواظب سرم باشم
رویا ها یم منطقی نیستند
کلاه عشق گشاد بود
پس نگرفتند
فاضله هاشمی غزل

عنوان شعر دوم : پیاده
در من کسی نیست
همه رفته اند
با پای پیاده
چند فرسنگ میشود
از تو دور شد
فاضله هاشمی غزل

عنوان شعر سوم : رهایی
زندگی
شعر هایی ست
که نخوانده ایم
کتاب ها منتظر نمی مانند
سطر ها را بخاطر بسپار
رود هرگز فلج نبوده است
فاضله هاشمی غزل
نقد این شعر از : یزدان سلحشور
خانم فاضله هاشمی سلام.
شاعرانِ بسیاری آمدند و رفتند. برخی کم‌استعداد، برخی بااستعداد و برخی هم نابغه. تنها آنهایی در حافظه‌ی جمعی ماندند که «تخصص شعر» را آموختند و توانستند از مسیرِ این آموختن به «فضا» و «بیان» و «شگرد»های شخصی برسند. فروغ فرخزاد در نامه‌ی مشهورش به احمدرضا احمدی که آن موقع، شاعر جوان و گمنامی بود، به این مورد اشاره کرده است: «... هر چیزی که به وجود می‌آید و زندگی می‌کند تابع یک سلسله فرم‌ها و حساب‌های مشخصی است و در داخل آن‌ها رشد می‌کند. شعر هم همین‌طور است و اگر تو بگویی نه، و دیگران بگویند نه، به نظر من اشتباه می‌کنند. اگر نیرویی را در یک قالب مهار نکنی، آن نیرو را به کار نگرفته‌ای و هدر داده‌ای، حیف است که حساسیت تو هدر برود و حرف‌های قشنگ و جاندار تو، فرم هنری را پیدا نکنند. یک روز خواهی فهمید که من راست می‌گفتم...» استعداد همیشه نمی‌ماند. او هم مثلِ دیگران ما را ترک می‌کند چه بخواهیم چه نخواهیم. باید از زمانه درس گرفت. آنچه با ما می‌ماند، خودِ ماییم و چیزی که برای خود ساخته‌ایم. اگر در جوانی نجنبیم، بختی برای میانسالی و پیری نخواهیم داشت و این، جنبه‌ی تراژیک قضیه است و مثلِ تمامِ تراژدی‌ها، از آن گریزی نیست. به نظرم، دیگر وقتش رسیده که شما هم به فکر بیفتید. این سومین مرسوله‌ی شعری شماست که من بناست درباره‌اش بنویسم. در مطالبِ پیشین به چند نکته‌ی مهم اشاره کرده بودم: یک. اغلبِ مردم فکر می‌کنند که شاعری، نعمتی‌ست که به برخی افراد داده شده است و افسانه‌هایی نظیر آنچه درباره بابا طاهر گفته‌اند، حاصلِ چنین نگاهی‌ست و نظیر آن را می‌توان در داستان‌هایی که در فرهنگ عامه درباره سعدی و حافظ هم نقل شده، جستجو کرد با این همه آنچه مسلم است این است که به رغمِ آنکه استعداد خداداد می‌تواند در صورت پشتکار و سخت‌کوشی به موفقیتی دور از انتظار منجر شود اما به تنهایی از آن، کاری ساخته نیست مگر آنکه این استعداد در مرز نبوغ باشد و تازه اگر شاعری در این حد هم دارای استعداد باشد، بدون دانش و بینش، در تاریخ ادبیات هر ملتی، حداکثر کمی بالاتر از شاعران متوسط خواهد ایستاد. دو. اگر شاعر نتواند با خواندنِ مدام و برخورداری از تجربه نسلی، به استحکام بیانی و «اجرا»یی برسد، در نهایت هر چقدر هم از این دست کشف‌ها داشته باشد، به جمع شاعرانی می‌پیوندد که در تذکره‌ها جایی برای خود نیافته‌اند چه رسد به حافظه‌ی جمعی. سه. در «شعر منثور» باید شهود و ریتمی باشد که مخاطبانی را هم که به این قالبِ شعری باور ندارند قانع کند که با شعر روبرویند. چهار. به شعر رسیدن در «شعر منثور» کار بسیار دشواری‌ست البته دشوارترین کار جهان نیست [اگر بتوان به کاری در جهان چنین صفتی را اطلاق کرد البته!] با این همه حتی برای حرفه‌ای‌ها هم همیشه اما و اگر و شاید دارد که آیا به شعر رسیده‌اند یا صرفاً چند جمله حس‌برانگیز را روی صفحه‌ی کاغذ یا نرم‌افزار وُرد نوشته‌اند. پنج. شما متأسفانه با شعرهای نیما و شاگردانش آشنایی کافی ندارید. کم شعر موفق خوانده‌اید و باید تا می‌توانید بخوانید. [مهم، پیش از «اکنون» نیست بعد از «اکنون» است.] دو کتاب را پیشنهاد می‌کنم که در کتابخانه‌های عمومی نهاد کتابخانه‌های کشور هم در دسترس‌اند: «شعر نو از آغاز تا امروز» محمد حقوقی و «تاریخ تحلیلی شعر نو» شمس لنگرودی. نمی‌دانم به این موردِ آخری که خواندنِ کتاب‌های محمد حقوقی و شمس لنگرودی بوده، عمل کرده‌اید یا نه اما شعرهای مرسوله‌ی اخیر به نظرم متفاوت آمدند از لحاظ کیفی و بنابراین به چند مرسوله‌ی قبل هم رجوع کردم و دیدم پیشینه دارد این کیفیت در:
واژه‌ها مستاجرند
شعرها موجرند
شادی
اجاره‌نامه‌ای امضا نکرده است [تلاشی مؤثر برای تلفیق تجسم واقعی و تخیل و البته با یک سؤال: شادی، بنگاه‌دار است اینجا یا مستأجر یا موجر؟ وقتی قرار است مضمونی را بسازیم چه در شعر کلاسیک و چه در شعر نو، باید همه چیزش روشن باشد در روگفتار و صغرا-کبرایش چیده شده باشد. کلمه‌ی «شادی» در خوانشِ دوم خودش را لو می‌دهد که از «مضمون» بیرون زده.]
یا:
آرزوهایم باریدند
آسمان
چتر نداشت [تحت تأثیر قرار گرفتم به خاطرِ وارونه کردن روند بارش که ضربه‌ی نهایی را وارد کرده و البته، آسمان هم در اینجا نوعی استعاره‌ی پرکاربردِ زبانی‌ست، وگرنه مضمون، منعقد نمی‌شد.]
یا:
لب‌هایت دانه‌های انارند
این بوسه‌های سرخ
تا یلدا دوام نمی‌آورند [واقعاً قشنگ است و نشان‌دهنده‌ی پیشرفتِ قابلِ توجه شاعر برای رسیدن به «توسعه‌ی زمان محبوس در روایت» در دلِ شعری کوتاه.]
اما در آثارِ مرسوله‌ی اخیر، نوعی اُفتِ کیفیت را نسبت به دو شعر «باران» و «یلدا» شاهدیم که مشخص است چرا. شما به عنوان «شاعری غریزی» در حالِ پیشرفت هستید اما به نظر می‌رسد دارید خطایی را مرتکب می‌شوید که تمامِ شاعرانِ غریزی بااستعداد، معمولاً در تاریخ کوتاه شعر مدرن مرتکب شدند یعنی بسنده کردند به استعداد و کشف‌های خود و پیِ یادگیریِ تخصصِ شعر نرفتند و استعداد هم خُب، تا یک‌جایی با آدم راه می‌آید. برویم سراغِ شعرهای اخیرتان:
‌باید بیشتر مواظب سرم باشم
رویاهایم منطقی نیستند
کلاه عشق گشاد بود
پس نگرفتند [گرچه بیانِ شعری کار، آن را از ورطه‌ی سقوط در «کاریکلماتور» نجات داده با این همه، «مضمون» در حدِ یک شوخی، فروکاسته شده البته تلاش شاعر برای رسیدن به «تجسم» و «صحنه» قابل ستایش است اما نهایت، شعرِ شش‌دانگی نیست.]
در من کسی نیست
همه رفته‌اند
با پای پیاده
چند فرسنگ می‌شود
از تو دور شد؟ [حس‌برانگیزی خوبی دارد با این همه در همین مرز می‌ماند و فراتر نمی‌رود یعنی قدرت شگفت‌زده کردنِ مخاطب را از خود سلب کرده است.]
زندگی
شعرهایی‌ست
که نخوانده‌ایم
کتاب‌ها منتظر نمی‌مانند
سطرها را به خاطر بسپار
رود هرگز فلج نبوده است [شعر بدی نیست اما می‌توانست با اتکاء به سطرِ پایانی، شعری به یاد ماندنی شود که نشده چون سطرهای پیشین، نه تصویر تازه‌ای می‌دهند نه توصیفی ارائه می‌کنند که صحنه را بسازد و نه «کشف و شهود» خاصی دارند. در یک کلام: اگر سطرِ پایانی نبود، کلاً شعر از دست رفته بود.]
به کتاب‌های پیشین، یک کتاب اضافه می‌کنم برای خواندن که به شکلِ پی دی اف در اینترنت هم در دسترس است: «شعر و شاعران» محمد حقوقی. همه‌اش را بخوانید اما مخصوصاً دو مقاله‌اش را بیشتر بخوانید که خیلی مهم‌اند و بر روندِ شعر مدرن ما، بسیار تأثیرگذار بوده‌اند: «از سرچشمه تا مصب» و «کی مرده، کی به جاست». موفقیت‌تان را آرزومندم. منتظر آثار تازه‌تان هستیم. پیروز باشید.

منتقد : یزدان سلحشور

یزدان سلحشور متولد 13 آذر 47 در رشت. شاعر، نویسنده، منتقد[ادبی-سینمایی]،مدرس، ویراستار،روزنامه‌نگار داور دو دوره جایزه جلال آل‌احمد و دو دوره جشنواره شعر فجر و جوایز ادبی دیگر از جمله جایزه نیاوران



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.