فضای زبانی




عنوان مجموعه اشعار : پيروزي
شاعر : معصومه شعبانی


عنوان شعر اول : مظلوم
بيارايم كلامم را برايت
بگردانم چراغي در سرايت
شود اقا بتابي با نگاهي
كني دردم دوا با هر كناهي
سزد ايا شفاعت بر جبينم
كني روزي كه با ماتم قرينم
كنم روز وشبم راصرف نامت
تو چون لب تشنه رفتي با شهامت
شهادت را تو ديدي مثل باران
شكستي دست ظالم نزد ياران
شدي مولا و سرور در بهشتي
وساطت ميكني در سرنوشتي
فدايت ميكنم سر تا قدم را
رهايش ميكنم سر تا عدم را

عنوان شعر دوم : يوسف
چرا يوسف در اين دنيا بياورد
غل وزنجير زندان را به پا كرد
زليخا را ز تركش ها سوا كرد
دراين ظلمت چرا او را رها كرد

عنوان شعر سوم : ندارم
صلوات
نقد این شعر از : جواد چراغی
با سلام

خوش‌آمد عرض میکنم به دوست شاعر تازه‌وارد پایگاه نقد شعر. امید که آموزه‌ها و راهنمایی‌های صورت گرفته در این‌ پایگاه بتواند در ادامه مسیر شاعری‌تان مثمر ثمر واقع گردد.

زبان در شعر مهمترین عنصر تلقی میگردد زیرا شعر یک هنر زبانی ست و در زبان اتفاق می‌افتد پس ازین رو شاعر بایست روی زبان توجه بیشتری داشته باشد تا جایی که بعد از مدتی زبان ویژه‌ی خود را داشته باشد. یکی از مشکلات عدیده‌ی شاعران تازه کار درگیر زبان کهن بودن است و شاعر با توجه به مطالعات معمول که بیشتر مطالعه اشعار شاعران کهن میباشد تحت تاثیر شدید زبان آن شاعران قرار گرفته و همین موجب میگردد تا نتواند دست به نوآوری در دیگر عناصر شعری بزند. پس توصیه میگردد در ابتدای راه شناخت و مطالعه‌ای از شاعران‌ معاصرتر داشته باشد تا با فضاهای زبانی جدید آشنا گشته و در ادامه زبان ویژه خود را بیابد.
و اما متن کار
بر اساس جایگاه قافیه که هر بیت قافیه مجزایی دارد باید گفت اثر نخست در قالب مثنوی ارائه شده ست و همچنین دارای وزن عروضی سالمی میباشد. و نیز قافیه‌های آن صحیح هستند پس در مقدمات کار هیچ مشکلی به چشم نمیخورد.

حال در متن کار به نکاتی اشاره خواهم کرد. اثر رنگ و بوی موضوعی خاص را دارد اما نمیتوان قهرمان داستان را در آن مشخص کرد ولی از نشانه‌های موجود در متن میتوان پی برد که در رثای امام حسین (ع) سروده شده است و همچنین به توجه به عنوان اثر که (مظلوم) میباشد این موضوع پر رنگ تر میشود. حال این مساله را صرفا نه میتوان حسن در نظر گرفت و نه میتوان ضعف در نظر گرفت.
در بیت اول میگوید کلام و شعرم را بخاطر تو آراسته میکنم و در سرای تو چراغی میگردانم. حال مراد از چراغ گرداندن میتواند همان آراستگی کلام باشد. اما سوال اینجاست که سرای معشوق شعر کجاست که من عاشق در آنجا میخواهم چراغی بگردانم؟
در بیت دوم بلافاصله استفاده از کلمه (آقا) موضوع و جهت شعر را لو میدهد. اما بافت و ارکان جمله دارای مشکل است و بیت را دچار گنگی مفهوم میکند .منظور مولف از (شود آقا بتابی با نگاهی) این است :(میشود آقا با نگاهت بتابی) که به جبر وزن اینگونه استفاده شده است پیشنهاد من این است که اینگونه نوشته شود ( شود آیا بتابی با نگاهی) در مصرع دوم کلمه قافیه(کناهی) ذاتا دارای معنای خاصی نیست. ولی اگر منظور (گناهی) هست باید گفت در این صورت نیز در بافت معنایی جمله دارای معنای خاصی نیست. اینکه با هر گناه چگونه درد دوا میشود؟
نکته دیگر در مورد قرار گرفتن فعل در ابتدای بعضی جمله هاست (کنی دردم...) که از لحاظ موسیقی به کار لطمه میزند آنهم در شعر که نمود اصلی زبان آن موسیقی ست و بایست به ریزه‌کاری‌ها توجه ویژه نمود.
در بیت سوم شفاعت بر جبین کردن به چه معناست. جبین در لغت به معنای پیشانی‌ست شفاعت بر پیشانی کردن نمیتواند معنایی مستقل داشته باشد. معمولا کسی را پیش کسی دیگر شفاعت میکنند مثلا انسانها در قیامت آرزوی شفاعت توسط ائمه را دارند. شفاعت در لغت به معنی همراه و ضمیمه بودن چیزی با چیز دیگری‌ست.
ولی جمله سزد آیا شفاعت بر جبینم کنی از لحاظ معنایی نارسا میباشد.

بیت چهارم.
شاعر میگوید برای تویی که با شهامت لب تشنه به شهادت رسیدی روز و شبم را صرف نام تو میکم. این محتوای کلام است اما باید گفت اصلی‌تری عنصری که جای آن به شدت خالی احساس میشود عنصر تخیل میباشد. تخیل یکی از مهمترین عنصرهای شعری ست که شاعر در اکثر مواقع با استفاده از تشبیه کردن چیزی به چیزی دیگر به آن میرسد و گاه دچار اغراق میشود.

بیت‌ پنجم.
در این بیت یک تشبیه صورت گرفته است اینکه شهادت مثل باران است حال باید در پی وجه‌شبه آن بود که شهات در چه چیزی یا به چه علت شبیه باران است. مواردی که میتوان به آن اشاره نمود اینها میتواند باشد: در مهربانی؟ در زیبایی، در شباهت خون و باران، در برکت خیزبودن؟ و... اینکه وجه شبه های مختلفی را میتواند برای یک تشبیه برشمرد از حسن‌های آن محسوب میشود و موجب پویایی ذهن مخاطب و لذت ادبی میگردد. اما مساله مهم در ارتباط دادن دو مصرع از لحاظ معنایی میشود اینکه دست ظلم را نزد یاران شکستن چه ارتباطی با باران دارد؟ و اینکه دست ظلم را چرا باید در نزد یاران شکست ؟ بهتر نبود بگوییم دست ظلم را در پیش چشم ظالمان باید شکست تا مایه عبرت گردد‌

بیت ششم.
در کلمه بهشت حرف( ی) موجب شده است که معنای آن (یک بهشت) باشد که از لحاظ نحوی جای اشکال دارد
و در مصرع دوم در سرنوشت وساطت کردن هم جمله درستی نیست در سرنوشت دست بردن درست‌تر میباشد. وساطت کردن به معنی دخالت کردن نیست.

بیت هفتم
مصرع (رهایش میکنم سر تا عدم را) به چه معناست؟
سر را تا عدم رها میکنم؟
سر تا عدم را رها میکنم؟
اگر بخواهیم بدون توجه به وزن و قافیه معنایی برای این جمله در نظر بگیریم باید گفت نتیجه‌ای نخواهیم گرفت.


اثر دوم
این اثر با توجه به نوع وزن و تعداد ابیات دوبیتی محسوب میشود. اما قافیه‌ی قابل قبولی ندارد. ازین رو نمیتوان قالب مشخصی برای آن در نظر گرفت
کلمات (بیاورد و کرد) با یکدیگر قافیه میسازند اما بیت چهارم تکرار کلمه (کرد) نمیتواند در یک شعر کوتاه قافیه درستی باشد. و هم اینکه مولف در مصرع دوم و سوم و چهارم با اوردن کلمات ( به‌پا و سوا و رها) نشان داده است که کلمه( کرد) در این سه مصرع نقش ردیف را دارد
اما همسویی موسیقیایی کلمه (بیاورد) در مصرع اول ذهن را دچار اشتباه میکند و موجب میشود که آن را با کلمه (کرد) قافیه در نظر گرفت.

از لحاظ دستوری نیز حذف(را) در مصرع نخست به زبان آسیب زده است صورت صحیح آن باید اینگونه باشد: ( چرا یوسف را به این دنیا بیاورد)
و نیز در مصرع دوم (به پا کرد) بایست (به پایش) کرد باشد زیرا در مصرع قبل از شخص حرف میزند و باید ضمیر را رعایت کرد

مصرع سوم کسی را از ترکش سوا کردن به چه معناست؟


در کل باید گفت شاعر از لحاظ زبانی بایست بیشتر تلاش کند و تا حد ممکن با مطالعه آثار شاعران معاصرتر با زبان نو آشنا شود. زبان کهن در شعر کار را برای یک شاعر تازه‌کار دشوار میکند و اجازه نوآوری نمیدهد.
این را نیز باید گفت که شاعری با سابقه کمتر از دو سال در این سطح بسیار جای تشویق و امیدواری دارد و با تلاش و جدییت در آینده‌ی نزدیک میتوان آثار درخشانتری از ایشان شنید


موفق باشید

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.