در لبه



عنوان مجموعه اشعار : شعر
عنوان شعر اول : ۱
من در ل‍َبه ی پنجره ای منتظرم
افتادِ درون شیشه اش، تصویرم

با آهی پر از غم و پر از غصه
من می نویسم در شیشه، دوستت دارم


عنوان شعر دوم : ۲
هروز گذر کردم میخانه به میخانه
بی چاره و سرگردان غمخانه به غمخانه

من لک زده بودم تا او را که ببینم باز
جویا شدم و رفتم کاشانه به کاشانه

در صبر که تو آیی، خوش بودم و حالمرا
باخنده نشان می داد دیوانه به دیوانه

عاجز شدم، اما تو انگار نه انگار
سر می کشی بی من تو، پیمانه به پیمانه



عنوان شعر سوم : ۳
واژه در تکرار نامت شعر شد
نازنینم، نازنینم، نازنین
نقد این شعر از : جواد چراغی
با عرض سلام به دوست شاعر و همشهری نادیده‌ام، امید که در آینده‌ای نزدیک با اثار درخشان‌تر در زنجان شاهد شکوفایی شما باشیم.

در شعر اولین مساله یافتن مسیر و سبک مشخص است و یکی از اقدامات مهم در این کار هم در قدم نخست انتخاب قالب مشخصی ست مثلا اگر ما قالب غزل را به عنوان قالب اصلی انتخاب کردیم باید اصول این قالب را نیز بدانیم.

سه اثر پیش روی ماست در سه شکل متفاوت. که از این میان اثر دوم قالب مشخص و سالمی دارد که غزل میباشد.
اثر نخست ظاهرش شبیه رباعی‌ست
و اثر سوم نیز یک طرح‌واره.
حال ابتدا در باب قالبهای شعری به نکاتی اشاره خواهم کرد و سپس جزئی‌تر وارد متن آثار پیش‌رو خواهم شد

قالبهای شعر کلاسیک انواع مختلفی دارند. که با توجه به جایگاه قافیه تعاریف مخصوص به خود را نیز دارند. از جمله غزل . قصیده. مثنوی. رباعی. دوبیتی.چهارپاره و...
در قالب کلاسیک مساله سلامت وزن عروضی و قافیه بسیار مهم و ضروریی مینماید. زیرا اگر این دو رعایت نشود نمیتوان گفت که شعر دارای قالب است و قالبی شکل نمیگیرد.

در اثر نخست اولین خطای مهم مساله وزن عروضی ست .اگر بخواهیم آن را رباعی فرض کنیم بایست گفت رباعی وزن‌ مخصوص به خود را دارد که بر اساس وزن( لا حول و لا قوه الا بالله) و مشتقات آن است. که بحث درباره آن مجال دیگری میخواهد. در این اثر مساله عدم وجود وزن است یعنی مصرعهای وزن مشترک و سالمی ندارند. مثلا مصرع دوم دچار خطای وزنی‌ست زیرا آهنگ برخاسته از آن با آهنگ مصرعای دیگر یکی نیست.

مساله دوم درباره این اثر خطای قافیه است. کلمات (منتظر. تصویر. دارم) نمیتوانند با یکدیگر قافیه باشند مولف در اینجا صرفا فقط حرف( م )را قافیه در نظر گرفته است. ازین رو لازم میبینم تعریفی از قافیه ارائه دهم:

کلمات قافیه باید حداقل یک صامت و یک مصوت پایانی مشترک داشته باشند تا قافیه محسوب شوند و البته این کلمات باید اصل کلمه بدون پسوند و پیشوند باشند.

در تعریف صامت و مصوت نیز باید گفت:
صامت به تمام حروف الفبایی میگویند که ساکن هستند و باید توسط مصوتهای ششگانه صدادار بشوند
مصوتهای نیز دو دسته‌اند مصوتهای بلند شامل( آ. او. ای) و مصوتهای کوتاه شامل( اَ. اِ . اُ)
حالا در کلمات قافیه اثر دوم که حروف(...انه) مشترک است مصوت بلند (آ) و صامت(نه) مشترک میباشند که با توجه به تعریف قافیه است.
کلمات قافیه در این اثر ازین قرار است
(میخانه. غمخانه. کاشانه. دیوانه. پیمانه و...) همانطور که میبینیم حروف و صدای ( آنه ) در پایان آنها مشترک است. پس کلماتی که این ویژگی مشترک را دارند میتوانند با این کلمات هم‌قافیه باشند مانند.

همانطور که گفتم در قافیه گرفتن کلمات بایست اصل کلمات را بدون پسوند در نظر گرفت سپس پسوندها را اضافه کرد. اما در اثر نخست کلمات (منتظر. تصویر)دارای پسوند(م)هستند که مولف دچار اشتباه شده و بصورت تصویرم و منتظرم انها را در نظر گرفته و حرف یا پسوند( م) را به عنوان حرف مشترک در نظر گرفته در حالی که حرف (م) متعلق به اصل کلمه نیست.
ازینرو کلماتی که با( تصویر )همقافیه هستند این کلمات باید باشد(تصویر= زنجیر. درگیر. واگیر. سیر. دیر. تفسیر. تقدیر. انجیر. و...) پس نمیتوان کلمه (منتظر) یا (دارم) را با آن قافیه گرفت


البته علت اصلی این انحراف پسوند (م) میباشد که شاعر را به خطا انداخته و کلمات را همراه با پسوند قافیه گرفته است. که امیدوارم در شعرهای بعدی رعایت گردد.

اثر دوم

این اثر از لحاظ قافیه سالم است و از لحاظ وزنی نیز همینطور بجز دو مورد خطای وزنی در بیت آخر. که یک‌ مورد در پایان مصرع اول میباشد : یک هجا کم دارد. بدون توجه به معنا مثلا اگر اینگونه بود وزنش سالم بود: (عاجزم شدم اما تو انگار نه انگاری)
و در مصرع دومش نیز کلمه (سر میکشی) باید به صورت (سر میکشه) تلفظ گردد که تلفظ درستی نیست.


حال این اثر را از لحاظ محتوایی بررسی میکنیم.
در مصرع دوم غمخانه به غمخانه گذر کردن درست نیست زیرا غمخانه به مکان اشاره دارد ولی منظور شاعر یک حالت است نه یک مکان. یعنی میگوید هر روز با حالت غمگین گذر کردم.

در بیت دوم( من لک زده بودم) نیز نمیتواند صحیح باشد زیرا لک زدن را به دل نسبت میدهند نه به شخص. باید میگفت (دل لک زده بود...)


مساله مهم در این اثر قافیه پردازی ضعیف است. قافیه ها نمیتوانند بیت را از لحاظ معنایی به نتیجه ای برسانند.

اثر سوم.
یک طرح است که برای شعر شدن باید بسط پیدا کند. انچه که مشخص است شاعر نام خاصی را که میتواند در نقش معشوق باشد بصورت ضمنی تکرار میکند: (نازنین). و این تکرار را شعر میداند. این نگاه و این حرکت خوب است اما کافی نیست. باید آن را در شعر گسترش داد. آن را میتوان سطری از یک شعر بحساب آورد.

سخن اخر اینکه دوست شاعرمان با کمی تلاش و مطالعه و جدییت در آینده میتواند اثار درخشانتری از خود ارائه دهد. و من بسیار امیدوارم.


شاعر بمانید

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.