به پیشرفت ادامه دهید




عنوان مجموعه اشعار : علوی(غزل)
شاعر : معصومه جمالی


عنوان شعر اول : عشق علی (ع)
صحبت از عشق تو یک عمر حکایت دارد
شیعه بودن به خدا حکم عبادت دارد

بی وضو دست به نامت بزنم جایز نیست
که خدا نیز به اسم تو ارادت دارد

هرمریضی به نگاه تو مداوا شده است
آنکه بیمار تو گشته، چه سعادت دارد

رفته در راه وصالت دل من بی پروا
همچنان در طلبت، شوق زیارت دارد

همه اندر پی عشق تو ز جان می کوشند
مثل آن مرد کشیشی که شجاعت دارد

هردو عالم نخی از تار عبایت هستند
خاک پای تو نباشیم، قباحت دارد

من خدارا وسط صحن تو پیدا کردم
شک ندارم به خودت خوب شباهت دارد

در مقام تو همین بیت کفایت دارد
دفتر وصف تو عمری است، روایت دارد



عنوان شعر دوم : .
.



عنوان شعر سوم : .
.
نقد این شعر از : روح‌الله احمدی
سلام بر دوست جوان. خوشحالم که این شعر از نوشته‌های قبلی‌تان بهتر است و پیشرفت را می‌شود در آثارتان دید. خوب است که بعضی از نکات و مشکلات آثار قبلی در این نوشته دیده نمی‌شوند؛ گرچه بعضی از مواردی که دوستان و منتقدان دیگر گفته بودند، هنوز به چشم می‌آیند. علاوه بر آن‌ها، نکات دیگری هم در این شعر هست که به آن‌ها اشاره می‌کنم.
همۀ مصرع‌ها و بیت‌های یک شعر مهم هستند اما بیت اول و آخر اهمیت ویژه‌ای دارند. بیت اول ویترینِ شعر است و اگر خوب و جذاب باشد، مخاطب را با خود همراه می‌کند. بیت آخر هم باید بتواند مضمون شعر را به‌خوبی جمع کند و پایان‌بندی دلچسبی به مخاطب عرضه کند. ضعف هر کدام از این دو بیت خیلی به چشم می‌آید و به پای تمام شعر نوشته می‌شود. زبان، جمله‌بندی، قافیه‌ها، مضمون و باقی عناصر این دو بیت به شکل ویژه‌ای خودنمایی می‌کنند و مخاطب انتظار بیشتری از آن‌ها دارد. با توجه به مضمونِ مصرع «در مقام تو همین بیت کفایت دارد» می‌توانیم حدس بزنیم که خودتان هم از اهمیت این دو بیت خبر دارید اما متأسفانه، قافیه‌ها و شیوۀ جمله‌بندی مصرع اول و آخر شعر شما ضعیف‌ترین مصرع‌ها را ساخته‌اند. در مصرع اول می‌خواستید بگویید که «یک عمر حکایت کردن دارد» اما چون قافیه و ردیف اجازه نمی‌داد، «حکایت» را به شکل اسم آوردید و جمله و معنی را کمی به‌هم ریختید. طبق گفتۀ جناب صائب تبریزی «یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت» اما این شیوۀ بیان کجا و شیوۀ بیان مصرع اول شما کجا! همین ماجرا برای قافیۀ «روایت» هم اتفاق افتاده است. پس مشخص است که ردیف و قافیه گاهی شاعر را به دردسر انداخته‌اند؛ مشکلی که در مصرع دوم یا خیلی از مصرع‌های دیگر دیده نمی‌شود.
یکی از جنبه‌های تفاوت این شعر با آثار قبلی این است که کمتر گزارشی شده است و دیگر خیلی حالت روضه ندارد! اما مشکل اینجاست که هنوز سطحی و معمولی و تکراری است. مصرع‌هایی مثل «بی‌وضو دست به نامت بزنم جایز نیست»، «هر مریضی به نگاه تو مداوا شده است»، «هر دو عالم نخی از تار عبایت هستند» و «من خدا را وسط صحن تو پیدا کردم» یا مضامینی مثل شوق زیارت، هیچ چیز جدید یا جذابی ندارند. جمله‌هایی شنیده‌شده و تکراری که سطحی نوشته شده‌اند. این مضامین به عمق نیاز دارند؛ به بازآفرینی؛ به خیال؛ به خلاقیت؛ به نگاهی متفاوت؛ به آرایه‌های ادبی؛ به شاعرانگی و به خیلی چیزهای دیگری که می‌شود به همۀ آن‌ها «زیبایی» گفت. شاید در یک نگاه کلی بشود گفت که مصرع اول بیت‌ها ضعیف‌تر از مصرع‌های زوج نوشته شده‌اند و با همان نگاه کلی بگویم که برای انتقال پیام هر بیت فضاسازی خوبی نداریم.
حواسمان به جزئیات باشد! همین جزئیات است که قوت و ضعف اثر را نشان می‌دهد. مثلاً به مصرع دوم از بیت سوم نگاه کنید. جملۀ روان باید به شکل «آن‌که بیمار تو گشته، چه سعادتی دارد» باشد که وزن اجازۀ حضور آن «ی» را نمی‌دهد. آمدن «چه» باعث شده ذهن خواننده به دنبال «سعادتی» بگردد. «گشته» هم خیلی خوب در وزن ننشسته است. اگر همین مصرع را با تغییر کوچکی به شکل «هرکه بیمار تو گشته‌ست سعادت دارد» بنویسیم، بیشتر مشکلاتش حل می‌شود. گاهی تغییرات می‌توانند همین‌قدر ساده و دردسترس باشند اما گاهی باید تلاش بیشتری کرد تا بهتر نوشت. در هر حال باید سخت‌گیری کرد. هم موقع نوشتن، هم پس از نوشتن که وقت ویرایش شعر است.
سلامت زبان و روانی و دلنشینی جمله‌بندی‌ها برای مخاطب مهم است. باید برای شمای شاعر هم مهم باشد! جابه‌جایی ارکان جمله در مصرع‌هایی مثل «رفته در راه وصالت دل من بی پروا» یا حضور واژه‌هایی که در زبان امروز خیلی استفاده نمی‌شوند در مصرع‌هایی مثل «همه اندر پی عشق تو ز جان می‌کوشند»، می‌توانند از زیبایی و تأثیرگذاری اثر کم کنند.
یکی دیگر از موارد، ارتباط ضعیف بین بیت‌هاست که باعث شده مضمون هر بیت برای خودش باشد و روایتی در شعر دیده نشود. می‌شود بیت‌هایی را جابه‌جا کرد، حذف کرد یا بیت‌های دیگری به شعر اضافه کرد بدون اینکه آب از آب تکان بخورد! این شعر انسجام ندارد و بهتر است هنگام نوشتن آثار بعدی، به این مسئله هم فکر کنید. با مطالعه، تلاش و سخت‌گیری بیشتر، حتماً می‌توانید به پیشرفت ادامه دهید. سعی کنید خلاقیت بیشتری خرج کنید. به مضمون‌ها بیشتر فکر کنید و در نوشتن عجله نکنید. امیدوارم موفق باشید.

منتقد : روح‌الله احمدی

روح‌الله احمدی که گاهی به اسم «بلبل» طنز می‌نویسد. متولد ۱۳۶۸ تهران شاعر، نویسنده، طنزپرداز و مجری نوازنده و مدرس هارمونیکا (سازدهنی) کوهنورد و طبیعت‌گرد - نویسنده و طنزپرداز مطبوعات و نشریات مختلف از جمله: رشد جوان و نوجوان، ماهنامه سپیده ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.