عنوان مجموعه اشعار : بدون شرح!
شاعر : خزان | پرنیان پاکنهاد
عنوان شعر اول : میروممیروم اما بدان درد دلم گفتن نداشت!
میروم تا بشکنی، این قصه خندیدن نداشت
لابهلای خاطراتم عاقبت عکس تو بود
کشتمت، سوزاندمت این خاطره ماندن نداشت
تا که دادم دل به تو بر دیگران دلدل زدی
گفته بودی عاشقی این عشق دل کندن نداشت
پای رفتن داشتی من مانده بودم بعد تو
گوش کن حرف دلم: هر ماندنی رفتن نداشت
- خزان
عنوان شعر دوم : تُنگ بلورمثل بارانی، نگاهت رنگِ هر تُنگ بلور
شیشهای، تیز و بُرنده، سرد و سرشار از غرور
اخم روی چهره داری، جدی و پر اِدعا
در خیالم عاشقی، شاید منم، شاید خدا ...
- خزان
عنوان شعر سوم : گلِ سرخ من!‹ گلِ سرخ من ›
گلِ من سرخ و سفیده، ولی غم داره نگاش
میگه تا ابد میمونه حیف که نم داره چشاش
بودنش مثل زمستون: زرده، خاکستریه
به خیالشون سرابه، اما زندم به هواش!
گلِ سرخ من میخنده، میگه پیشمه همیشه
آدما میگن که رفته، زندگی بی اون نمیشه
گلِ سرخ من لالالا، جای تو، تو آسموناست
تو فرشته ای عزیزم، خونتم تو کهکشوناست
اینجا زندگی یه خوابه، آدماش درگیر دردن
بخدا همش سیاهه، با سفیدا همه سردن ...
- خزان
با سلام و خوش آمد به دوست شاعر جوان و تازه وارد پایگاه نقد. امیدوارم که آموزهها و راهنماییهای صورت گرفته در این پایگاه بتواند مسیر روشن و صحیحی پیش روی شما بگذارد و در آینده شاهد شنیدن آثار درخشانتر باشیم.
تسلط به وزن عروضی برای شاعر نوجوان تازه کار یک امتیاز شاخص و نشانهی خوبی است که حاکی از استعداد شگفت و قابل تمجید وی دارد. الفبای شعر کلاسیک مساله وزن عروضی و قافیه است که در واقع انگار بیش از نصف راه را پیمودهاید و خیالتان راحت است که انرژی مضاعفی برای آموختن آن نیاز نیست و میتوانید روی عناصر دیگر شعر وقت بگذارید.
سه اثر پیش روی ماست یک غزل. یک اثر کوتاه در دوبیت. و یک محاوره یا ترانه. که قصد دارم هرکدام را جداگانه بررسی کنم.
اثر نخست
یک شعر با محتوا و پیام هجران و عشق. در قالب غزل با وزنی سالم اما قافیههایی که دچار خطا شده است، که به آن اشاره خواهم کرد.
لازم میدانم تعریفی ابتدایی از قافیه داشته باشم:
کلمات قافیه باید حداقل یک صامت و یک مصوت پایانی مشترک داشته باشند تا قافیه محسوب شوند و البته این کلمات باید اصل کلمه بدون پسوند و پیشوند باشند.
در تعریف صامت و مصوت نیز باید گفت:
صامت به تمام حروف الفبایی میگویند که ساکن هستند و باید توسط مصوتهای ششگانه صدادار بشوند
مصوتها نیز دو دستهاند:
مصوتهای بلند شامل:( آ. او. ای)
و مصوتهای کوتاه شامل( اَ. اِ . اُ)
همانطور که گفتم در قافیه گرفتن کلمات بایست اصل کلمات را بدون پسوند در نظر گرفت سپس پسوندها را اضافه کرد. اما در این اثر وجود پسوند (... َ ن) موجب این خطای سهلی شده است.
مثالی از یک قافیه صحیح ارائه میدهم تا مساله روشنتر شود:
به طور مثال قافیه (خندیدن) را بدون پسوند در نظر میگیریم (خندید) در این اثر میتواند با کلماتی مثل( چید. دید. و...) قافیه محسوب شود
کلمات دیگر قافیه در اثر نخست را بدون پسوند در نظر میگیریم:
(گفت. خندید. ماند. کند. رفت.)
همانطور که میبینیم این کلمات را نمیشود با یکدیگر قافیه گرفت و ازین رو پسوند (ن) شاعر را به خطا انداخته است. در حالی که پسوند را نباید درقافیه بحساب آورد.
شاعر با افزودن پسوند (ن) به پایان این کلمات موسیقی برخاسته از آن کلمات را یکسان تلقی کرده و دچار خطا شده است.
حال جدای از این مساله باید گفت شاعر در این اثر باتوجه به سابقه و سناش خوش درخشیده و همین نشان از آیندهای روشن برای وی دارد. جملهبندی های سالم همسو با بیتپردازی. تخیل و عاطفه جاری در اثر . بازی با لفظ که نشان از توجه به مساله زبان است و میتواند در نوع پیشرفتهاش در آیندهی همین شاعر بسیار موفق باشد. از جمله در بیت آخر (پای رفتن. مانده) و ارتباطش با (هر ماندنی رفتن...) که از همین دست بحساب می آید. و یک نوع توجه به زبان است.
اثر دوم
در شعر کلاسیک مساله قالب مشخص بسیار مهم است زیرا بدون قالب نمیتوان عنوان شعر را به یک اثر کلاسیک داد. پس شاعر مجبور است یکی از قالبهای کلاسیک را انتخاب کرده و بر اساس اصول آن رفتار کند. قالب رباعی و دوبیتی که کوتاهترین قالبهای شعر فارسی هستند و همانطور که از عنوانش پیداست در دو بیت یا چهار مصرع ارائه میشود. مشخصه اصلی این دو قالب وزن آن است یعنی نخست بر اساس وزن، خود را معرفی میکنند. برای شناخت بیشتر وزن و موسیقی آن توصیه میکنم نمونههایی از دوبیتی و رباعی شاعران دیگر را مطالعه نمایید تا تفاوت آهنگ برخاسته از آن را متوجه شوید. دوبیتیهای باباطاهر یا رباعیهای خیام جزو معروفترینهای تاریخ ادبیات است.
مساله دوم درباره این دو قالب قافیه پردازی است. که یکسانی دارد یعنی مصرع اول با بقیه مصرعها همقافیه است.
شاخصههای دیگری نیز میتوان برای این دو قالب برشمرد. اما این دو شاخصهی تکنیکی مهمترین آن ست.
حال با توجه اثر ارائه شده در دوبیت و با توجه به شاخصههای مطرح شده نمیتوان دو بیت پیشرو را در قالب مشخصی معرفی کرد . زیرا هم از لحاظ وزنی با آن دو قالب تفاوت دارد. هم اینکه هر بیتش قافیهی مجزایی دارد. پس باید گفت صرفا دوتا بیت است .
نکات قابل توجه آن نیز تصویرپردازیهای آمیخته با تخیل است. تشبیه معشوق به باران و نگاهش به تنگ بلور . در بدخلقی شبیه شیشه برنده بودنش که سرد و مغرور است.
توصیف حالات اخلاقی و چهرهی معشوق: اخم چهره. جدی بودن. پرادعا بودن. و...
همه این موارد را میتوان به عنوان حسن در نظر گرفت. و آن را یک شگفتی بحساب آورد که توسط یک شاعر ۱۴ ساله ارائه شده است.
اثر سوم
که در واقع یک شعر محاوره یا در اصطلاح ترانه است. اولین تفاوت محاوره با دیگر انواع شعر زبان آن است. زبان ترانه یا محاوره گفتاری و غیر رسمیست ازین رو نکته قابل توجه آن صمیمیت و عاطفه بارز آن است. در اثر پیشرو نیز همینمساله رعایت شده و چه بسا کار بسیار موفقی نیز ارائه شده است. شاعر دچار تکلف و سختی زبان نمیشود. بسیار ساده و صمیمی و راحت حرفش را میزند. این همانچیزی ست که باید باشد. تصویری که در بیت نخست ارائه میشود و مهمتر نوع تصویرپردازی از یک شاعر کم سن تازه کار واقعا شگفتانگیز است. اشاره به شبنم روی گلبرگها و ربط آن به اشک معشوق و غم برخاسته از آن. و کوتاه بودن عمر گل که تا ابد ماندگار نیست.
یعنی بیت پر از حرف است و صرفا یک سطر موزون عاطفی نیست برخلاف اکثر ترانهنویسهای تازه کار که دچار سطحینگری میشوند.
رفتار شاعر در پایانبندی شعر هم هوشمندانه است. (با سفیدا همه سردن) همین نیم مصرع کافیست بگوییم که شاعر بسیار موفق عمل کرده . توجه به موسیقی برخاسته از واجآرایی دو کلمه سرد و سفید. و حس عاطفی رنگ سفید که حس سردی به همراه دارد. و پاراوکس موجود در آن که سفیدی معنای مثبتی دارد اما سردی معنای منفی.
همه این موارد نشانههای موفقیت یک اثر ادبی است. و من به آیندهی این شاعر بسیار امیدوار هستم.
به امید شنیدن شعرهای بیشتر
شاعر بمانید