تشخصِ شکل




عنوان مجموعه اشعار : در وصف دوست
شاعر : محمد حسین رخشانی


عنوان شعر اول : ‌
دل مهجور کجا رفت و ب جیران نرسید؟
نشود خواب، دو چشمان ترت صبح سپید
تو مرا دور نگاری چو دلم بند تو هست
منم آن آب ک یخ کرد و ز چشمت نچکید

عنوان شعر دوم : ‌
ز گیتی به نازی و بر من نیاز
منم آنکه با ماه شب گفته راز
ز تشدید عشقت دلی سوختم
ز سوزان دل، ساز عشقی بساز

عنوان شعر سوم : ‌
تویی آن روح ک پر کرده مرا
منم و شوق تورا دیدن و
این روح مشاع
به همان جسم که مجسوم شد از فتنه خاک
دگرش سر زد و سرزد ز سرش این دل پاک
نقد این شعر از : جواد چراغی
آنچه که درباره شاعرانگی آقای رخشانی میتوان گفت آشنایی قابل قبول ایشان با مساله وزن عروضی و ملزومات ابتدایی ست اما در مورد انتخاب قالب و شناخت شکلهای مختلف آن بایست بیشتر تلاش کند زیرا استعداد شاعرانگی هرچقدر هم خوب باشد اگر در قالب و فرم مشخصی ارائه نشود ضایع میگردد در این یادداشت سعی خواهم کرد به جنبه‌هایی از نقاط ضعف کار اشاره کنم با قبول اینکه آثار دارای نقاط قوتی نیز میباشد و نادیده گرفته نمیشود
در باب رباعی و دوبیتی اولین مساله وزن و قالب آن است زیرا این دو قالب از لحاظ تعداد ابیات و شکل و وزن عروضی محدودیت‌هایی دارند. در صورت عدم رعایت این دو مورد نمیتوان عنوان دوبیتی یا رباعی را به اثر ارائه شده داد و صرفا میتوان‌ گفت دو بیت از شعری است.
حالا با توجه با این تعریف سراغ سه اثر ارایه شده میرویم. هر سه اثر در دو بیت ارائه شده است که طبق اصول و قاعده‌ی قالبهای شعر فارسی تنها رباعی و دوبیتی در دو بیت ارایه میشود اما این دو قالب علاوه بر تعداد ابیات محدودش، ویژگی‌های دیگری نیز دارد که بایست رعایت شود از جمله وزن‌ مشخص. در سه اثر ارایه شده اولین مساله‌ای که وجود دارد همین مساله عدم رعایت وزن مخصوص رباعی و دوبیتی ست که ازین‌رو نمیتوانیم عنوان قالب مشخصی را برای این سه اثر درنظر بگیریم. پس تا وقتی که یک اثر کلاسیک در قالب دچار خلل باشد نمیتوان در مورد عناصر دیگر آن صحبتهای مفصلی داشت. اما بصورت کوتاه اشاره‌هایی در مورد محتوا نیز خواهم داشت.
همانطور که می‌دانیم وزن رباعی بر اساس وزن(لاحول ولا قوه الا بالله) میباشد و این وزن با توجه به اختیارات عروضی در چندین حالت قابل ارائه است. که حدود ۱۲ حالت زیر را برای آن میتوان درنظر گرفت
مفعولن مفعولن مستفعل فع
مستفعل مفعولن مفعولن فع
مفعولن مستفعل مفعولن فع
مفعولن مفعولن مفعولن فع
مستفعل فاعلات مستفعل فع
مفعولن فاعلات مستفعل فع
مستفعل فاعلات مفعولن فع
مفعولن فاعلات مفعولن فع
مستفعل مستفعل مستفعل فع
مفعولن مستفعل مستفعل فع
مستفعل مفعولن مستفعل فع
مستفعل مستفعل مفعولن فع

حال اگر بخواهیم اثر نخست را تقطیع هجایی کنیم به وزن( فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ) میرسیم که با هیچکدام از ۱۲ حالت ارائه شده همخوانی ندارد پس ازین رو دو بیت ارائه شده قالب مشخص ندارد و همچنین است وزن دو اثر دیگر.

در باب محتوای آن نیز به نکاتی اشاره میکنم
اثر نخست
اولین‌ مساله درمورد ارتباط معنایی مصرع‌ها با یکدیگر است اینکه دو مصرع یا دو جمله بایکدیگر ارتباط منطقی و اصولی برقرار نمیکنند. علت حضور صبح سپید در بافت معنایی جمله‌ای که از دل مهجور و هجران صحبت میکند چیست؟ منظورم بیشتر ارتباط ضمنی بین کلمات است در شعر یکسری کلمات نقش اصلی و یک سری کلمات نقش حاشیه‌ای دارند. مثلا در همین بیت نخست کلمات دل. جیران. خواب. چشم تر. صبح سپید نقش اصلی دارند و کلمات مهجور. کجا. رفت نرسید. نشود. نقش حاشیه‌ای دارند. حال بایست کلمات با نقش اصلی ارتباط منطقی و محکم‌تری با یکدیگر برقرار کنند و فرم معنایی شعر را بسازند در مورد کلمات اصلی باید گفت تعدد کلمات اصلی در یک بیت همیشه به ضرر شعر تمام میشود و باعث میشود نتوان به وحدت معنا رسید در همین بیت چندین کلمه نقش اصلی دارند و کلمات دیگر نتواسته‌اند تمام و کمال در خدمت آنها باشند و عاقبت بخیرشان کنند
در مصرع سوم بافت طبیعی کلام رعایت نشده است . جمله (تو مرا دور نگاری ) میخواهد چه بگوید و هدف معنایی آن چیست؟
تصاویر خوبی در کل کار وجود دارد مثل همین تصویر یخ بستن اشک و از چشم نیفتادن. که به نوعی نگاه تازه‌ای محسوب میشود.

اثر دوم .
این کار در وزن حماسی( فعولن فعولن فعولن فعل) سروده شده است و همانطور که گفتم نمیتواند رباعی یا دوبیتی باشد وزن دوبیتی (مفاعیلن مفاعلین مفاعیل) میباشد (به دریا بنگرم دریا تو وینم)
در مصرع نخست آنچه که میتوانم با منطق معنایی برداشت کنم این اینگونه باید باشد.( برای دنیا ناز و برای ما نیاز داری) یا (نازت برای دنیا ست و نیازت را برای ما می‌اوری) اما انچه که در این مصرع میبینیم اینگونه است ( از گیتی به نازی) از گیتی به ناز بودن چه معنایی دارد؟
در مصرع دوم ترکیب (ماه شب ) یک حشو است چون‌ ماه معلوم است که برای شب است و نیازی به گفتن آن نیست مثلا اگر میگفت آفتاب شب یک اتفای شاعرانه رخ میداد. ولی در اینجا اتفاق خاصی نیفتاده است

اثر سوم
اولین مساله در این کار مشکل وزنی آن است که مصرع نخست از لحاظ وزنی دو رُکن نسبت به دیگر مصرع‌ها کم‌تر است. زیرا اگر قرار باشد بعنوان یک شعر کلاسیک با واحد بیت به آن نگریست بایست توازن و تساوی مصرع‌ها رعایت گردد

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.