از قافیه سازی تا قافیه پردازی




عنوان مجموعه اشعار : .
شاعر : زهرا طالبی


عنوان شعر اول : قبل از مرگ شعرم
مبادا بی کسی ام را زبان زد کرده باشد
میان شعرهایم رفت و آمد کرده باشد

مبادا سوژه ی مردم شوم بعد از سکوتم
همان کاری کنم با خود که مرتد کرده باشد

پشیمانم خطا کردم غزل گفتم در این شهر
نمیبخشم هر آن کس عشق را بد کرده باشد

دریغا خسته ام از خاطرات نیمه شب ها
هراسانم که من را یاد شاید کرده باشد

قسم به آخرین تصویر قبل از مرگ شعرم
برای رفتنش اگر مردد کرده باشد

بیا همراه با من خودکشی کن در غزل ها
ردیف بیت اخر را یقین رد داده باشم

عنوان شعر دوم : .
.

عنوان شعر سوم : .
.
نقد این شعر از : جواد چراغی
در شعر کلاسیک چند عامل مهم وجود دارد که سلامت آن بسیار مهم میباشد و در واقع شالوده اصلی این نوع شعر است. وزن عروضی و قافیه!
وزن عروضی در واقع یکی از مهمترین شاخصه‌های شعر کلاسیک میباشد که اگر رعایت نشود تمام عناصر یک شعر تحت تاثیر قرار میگیرد
و قافیه مهمترین کلمه در شعر کلاسیک است که علاوه بر ایجاد موسیقی بیرونی به دیگر کلمات بیت رنگ و بو میدهد و به نوعی همچون نخی ست که کلمات بیت را به یکدیگر وصل میکند که همین مساله موجب لذت ادبی میگردد. به همان اندازه که قافیه موجب لذت ادبی است اگر خوب استفاده نگردد تاثیر منفی بسیار در موسیقی و زبان ایجاد میکند. حال با در نظر گرفتن این‌ مقدمه به بررسی اثر پیش‌رو خواهم‌ پرداخت.
اولین مساله ارتباط خطی و معنایی بین دو مصرع در یک بیت میباشد که به آن ارتباط افقی نیز میگویند. شاعر در مصرع نخست از بی‌کسی سخن‌ میگوید و معشوق را از رسوا کردن برحذر میدارد اما در مصرع دوم معشوق را از رفت و آمد برحذر میدارد. تنها ارتباط خطی که میتوان بین این دو مصرع یافت تقابل بی کسی و رفت و آمد هست. که صرفا یک ارتباط خطی ست نه ارتباط معنایی یعنی اگر معشوق میان شعرها رفت و آمد داشته باشد یعنی عاشق بی کس و تنها نیست پس در اینجا منطق معنایی دچار خلل میشود. در واقع مشکل همان ارتباط معنایی بین دو مصرع هست. از لحاظ موسیقی نیز کلمه( بی‌کسی) را باید با زحمت به صورت مشدد تلفظ کرد تا وزن عروضی دچار مشکل نشود.
بیت دوم: رعایت طبیعت کلام در شعر نشان دهنده تسلط شاعر به زبان است آنجا که میگوید (همان کاری کنم با خود که مرتد کرده باشد) در واقع اگر بخواهیم طبیعت کلام را رعایت کنیم بایست اینگونه باشد( همان کاری_ را_ کنم با خود که مرتد کرده باشد) جدای از مساله زبان از لحاظ معنایی نیز بیت گنگ است سوال اینجاست که شخص مرتد(از دین خارج شده و کافر) با خود چه کاری میکند که یک فرد عاشق از اینکه آن کار را بعد از سکوتش ممکن است انجام دهد خود را برحذر میدارد؟ اینجاست که مساله قافیه اندیشی مطرح‌ میشود در واقع قافیه مرتدد نتوانسته است از لحاظ معنایی ارتباطی با دیگر کلمات بیت برقرار کند و شاعر قافیه را باخته است.

بیت سوم:
در این ببت نیز یک خطای نحوی مشاهده میشود. صورت صحیح مصرع دوم اینگونه باید باشد:(نمیبخشم هرآنکسی _ که_ عشق را بد کرده باشد) تا زبان فصاحت خود را از دست ندهد. در این بیت از شش فعل استفاده شده است: (پشیمانم. کردم. گفتم. نمییخشم. کرده. باشد.) که ازدیاد آن مخصوص در مصرع اول موسیقی را تحت تاثیر قرار میدهد
و اما جایگاه معنایی کلمه قافیه (بد) آنچه که در ذهن مخاطب سوال ایجاد میکند مفهوم بد کردن عشق است. اینکه بد شدن عشق یا بد کردن عشق که در واقع یک مفهوم کلی است دقیقا منظور چه نوع اتفاقی است برای عشق که موجب پشیمانی شاعر از غزل گفتن شده است. و هم اینکه وقتی عشق بد شده، بایست از عاشقی پشیمان شد نه از شاعری!

بیت‌چهارم:
در مصرع دوم این بیت جابجایی ارکان جمله اتفاق افتاده است کلمه (شاید) قبل از فعل در درجه نخست بیان شعر را تحت تاثیر قرار داده است. صورت صحیح‌تر اینگونه میتواند باشد: (هراسانم‌که شاید من را یاد کرده باشد)

بیت پنجم :
مساله اصلی در این بیت اشکال وزنی مصرع دوم میباشد که به اجبار کلمه (اگر) مشدّد تلفظ میشود که صحیح نمیباشد
و همچنین در مصرع نخست کلمه (به) نیز باید با تاکید تلفظ شود که با اندکی تغییر تصحیح میشود: ( قسم بر آخرین ...)
مساله دیگر اینکه جایگا معنایی قافیه چیست؟ چه کسی یا چه چیزی میخواهد چه کسی را مردد کند؟ و هم اینکه اگر مردد کند چه اتفاقی می افتد که شاعر شرط میگذارد و قسم میخورد.

بیت آخر:
شاعر در این بیت یک حرکت زبانی تعمدی انجام داده است یا بهتر است بگویم دچار شده است با استفاده از اصطلاح (رد دادن) ردیف (کرده باشم) تبدیل به (داده باشم) شده است. این نوع حرکت‌های زبانی میتواند جایگاه خوبی در شعر امروز داشته باشد بخصوص اینکه در حسن ختام شعر و در جایگاه ردیف و قافیه اتفاق می‌افتد و کل توجه مخاطب را معطوف به خود میکند. در این بیت نیز شاعر با مدد از اصطلاح مذکور و نیز مفهوم آن کم آوردن و اسیر شدنش را در اصول قالب کلاسیک مطرح کرده است. و به نوعی توجیه زیبای یک اشتباه محسوب میشود. که طنازی موجود در این نوع حرکت یک اتفاق شاعرانه است.

آنچه که در پایان میتوانم توصیه کنم توجه بیشتر شاعر به مساله قافیه پردازی است. جایگاه و نقش قافیه در شعر و در بیت نسبت به دیگر کلمات برجسته و محوری است و باید به ارجاعات و ارتباطات آن با کلیت بیت توجه کرد تا بیت بتواند به انسجام معنایی برسد

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۱
زهرا طالبی » دوشنبه 06 تیر 1401
سلام. ممنونم از آقای چراغی که وقت گذاشتن. از نقدی که فرمودن استفاده کردم

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.