عنوان مجموعه اشعار : رباعی
شاعر : زهره داوودی
عنوان شعر اول : قلک آسمانتا قصه ی تاریک شب آغاز شده
گنجینه ی الماس جهان باز شده
هر دانه ستاره مثل یک سکه ی ناب
در قلک آسمان پس انداز شده
عنوان شعر دوم : بارانبا یک دل پر شروع شد دلتنگی
با ریزش دُر شروع شد دلتنگی
با هق هق رعد و برقی اش، باران گفت:
شُر
شُر
شُر
شُر
شروع شد دلتنگی
عنوان شعر سوم : کنج قفسپر پر زده و باز دلش وا نشده
دیوار بلند درد حاشا نشده
در کنج قفس نفس کم آورد، آخر
انبوه غمش در قفسش جا نشده
دوست خوب شاعرمان، خانم زهره داوودی، درود بر شما. پیش از این از شما غزل و چهارپاره خوانده بودم. این بار سه رباعی فرستاده اید؛ رباعی قالبی است که در عین سادگی بسیار دشوار است و ظرافت ها و شگردهای خاصی دارد و برای این که در این قالب بتوانید آثار موفق و ماندگاری خلق کنید، نیاز به تمرین و ممارست و مطالعهی فراوان دارید. به ویژه توصیه میکنم رباعیهای شاعران معاصر امروز را بخوانید و در آنها تعمق و تأمل کنید. آثار شاعرانی چون قیصر امین پور، سید حسن حسینی، مصطفی علی پور و از جوان ترهای امروز جلیل صفربیگی، بیژن ارژن، میلاد عرفان پور و...
دو رباعی نخست شما بر پایه ی تشبیه استوار شده اند:
تا قصهی تاریک شب آغاز شده
گنجینهی الماس جهان باز شده
قصهی تاریک شب و گنجینهی الماس جهان، شاید تشبیهاتی معمولی و تکراری به نظر برسند. این بیت مقدمه چینی شما برای رسیدن به بیت بعد و بیان کشف شاعرانه ای است که کرده اید:
هر دانه ستاره مثل یک سکه ی ناب
در قلک آسمان پس انداز شده
رباعی دوم:
با یک دل پر شروع شد دلتنگی
با ریزش دُر شروع شد دلتنگی
اینجا به نظر میرسد تنگنای قافیه شما را مجبور کرده از کلمه ی دُر به عنوان قافیه استفاده کنید. دُر اینجا هم مثل شعر کهن فارسی، استعاره از اشک است. اما کاربرد این تشبیه در روزگار ما کلیشهای به نظر میرسد و چندان دلچسب نیست چون ما امروزه به جای دُر از کلمهی مروارید یا گوهر استفاده میکنیم و دیگر این که این تشبیه پیش از این در شعرهای بسیاری به کار رفته و تازگی و جذابیت چندانی ندارد.
با هق هق رعد و برقی اش، باران گفت:
شُر
شُر
شُر
شُر
شروع شد دلتنگی
اینجا هم کشف تازهای دارید و تشبیهی به کار بردهاید.( صدای رعد و برق به هق هق گریه تشبیه شده) که خیلی ملموس و باورپذیر نیست؛ صدای هق هق معمولاً آرام است در حالی که صدای رعد و برق، تند و شدید و بلند است. پس وجه شبه این تشبیه خیلی مناسب نیست. شخصیت بخشی به باران و گفتنِ حرفهای او ( شر شر...) و واج آرایی حرف ش در این بیت که تداعی کنندهی صدای باران هم هست، از نقاط قوت این رباعی است.
پر پر زده و باز دلش وا نشده
دیوار بلند درد حاشا نشده
در کنج قفس نفس کم آورد، آخر
انبوه غمش در قفسش جا نشده
رباعی سوم به قوت دوتای اول نیست؛ هم به لحاظ لفظی تصویر درخشان و کشف شاعرانه ای ندارد هم به لحاظ معنا و محتوا، حرف تازه ای برای گفتن ندارد.
برای شما آرزوی بهترین ها را دارم و منظر سروده های تازه تان هستم.