وزن، وزن، وزن




عنوان مجموعه اشعار : دفتر روز
شاعر : سید علی بهشتیان


عنوان شعر اول : عنکبوت کن
باز عنکبوت شوم شیاطین تنیده تار
ابلیس را به ساحت قدس رضا (علیه السلام) چه کار؟

پاشیده مشت خاک به شمس الشموسِ دهر
حاشا اگر که کم شود از آستانه اش وقار

روح القدس شده فرّاش بارگاه
با بال خود ز درگه او می برد غبار

دوران جلوه گری خسان شده
اف بر تو ای زمانه و ای عهد بد قرار

باید که شیشه عطری ترک خورد
تا پر شود ز عطر خوشش عهد و روزگار

چونان که پر شده از عطر کربلا
تا باقی است اللیل و النهار

دریا کجا شود به دهان سگی نجس؟
وآن سنگ بد گهر کجا یابد اعتبار؟


این فرش قرمزی که گسترانیده اهرمن
دام است اگر چه که زیبا و خوش نگار

دل را ز جلوه های واهی کن (Cann) بکن
جاوید باش به تارک این شهر و این دیار

باقی است تا به ابد نور کردگار
گفتم که گفته باشم و ماند به یادگار


عنوان شعر دوم : میلاد امام حسن مجتبی

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
ز چه رو معتکف کوی امام حسنم

از کجا آمده این عشق درون دل من
به کجا می برد این شور زگهواره مرا تا کفنم

در ازل جلوه نمودست درونم این عشق
عطر آگین شده با بوی خوشش جان و تنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
من گدای حسنم! شکر که من بی وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
خاک درگاه حسن، قاسمِ اِبن الحسنم

گفت در معرکه عشق چنین شیر نرت
مرگ را مزه کنم چون عسلی در دهنم

من به قربان تو و نسل پر آوازه تو
کی شود دست توسل به ضریحت بزنم



عنوان شعر سوم : تو آخر مادر مایی
مدینه یک جهان پنهان شده در اوج پیدایی
چو خورشیدی که می تابد سحرگاهان به زیبایی

مجال عقل و حکمت نیست در کویت
بسی عاقل که در فهمت زده بر کوس رسوایی

زبان الکن ز وصف تو، و تو چونان معمایی
تو قدری، کوثری، بدری تو ماه عالم آرایی

به هنگام قنوت نافله شب را سحر کردی
دعاهایت همه جاری، دمت پاک و مسیحایی

به روز حشر میبینم که نالان در پی ات خلقی
که شاید مرحمت کرده، گره ها را تو بگشایی

زره لازم ندارد حضرت حیدر، تو را دارد
به هنگام گرفتاری، تو جوشن بهر مولایی

چونان طفلم که گم کردم پناه خود
مران ما را ز درگاهت، تو آخر مادر مایی

چه گویم قاصرم از وصفت ای بانو
فقط یک جمله می گویم تو زهرایی تو زهرایی
نقد این شعر از : آرش شفاعی
شعرهای شما که همگی در فضای ادبیات دینی و مذهبی سروده شده است، از یک جنبه قابل توجه است. اینکه شاعر تکلیف خود را می داند، تصمیم خود را گرفته است و هدفش از کلنجار رفتن با کلمات را می داند. این نکته مهمی است که شما می دانید در شعر به دنبال چه چیز هستید و قرار است چه بگویید. هم تکلیف شما روشن است و هم تکلیف مخاطبانتان. مخاطب شعر شما می داند در شعر شما نباید به دنبال عاشقانه های سانتی مانتال یک برخی شعرهای زبان محور باشد. از طرف دیگر شما در شعر گفتن هم موضوع و مضمون کم ندارید و این هم نکته مهمی است. اما هرچقدر که شعر باید مضمون و محتوای عمیق وارزشمند داشته باشد، باید دارای فرم و شکل خوبی هم باشد. شعرشما از نظر فرم ایراداتی دارد. مهمترین ایراد شعر شما در موسیقی است. بخصوص در رعایت وزن و از آنجایی که اصرار دارید شعر موزون بگویید، این ایراد بر دیگر عناصر شعر شما سایه افکنده است.
من چند مورد از مصرع هایی را که دارای ایرادات وزنی است، فهرست می کنم:

باز عنکبوت شوم شیاطین تنیده تار
( در این مورد باید توجه داشته باشید که ع مانند الف نیست که بتوان آن را به حرف قبل از خود چسباند. به همین دلیل نمی شود گفت: بازَنکبوت...)


حاشا اگر که کم شود از آستانه اش وقار

دوران جلوه گری خسان شده

باید که شیشه عطری ترک خورد

به کجا می برد این شور زگهواره مرا تا کفنم

در این مصرع ها و چند مصرع دیگر شعر شما ایرادات وزنی شامل کم بودن ارکان یا زیاد بودن ارکان دیده می شود. چاره کار این است که شما عروض را بیاموزید و تقطیع کردن را به شکلی فنی و درست یاد بگیرید.
البته شعرهایتان ایرادات دیگری هم دارد که زیر سایه مشکلات وزنی دیده نمی شود. مثلاً
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
من گدای حسنم! شکر که من بی وطنم
ارتباط میان گدای حسن بودن و بی وطن بودن چیست؟!

دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.