عنوان مجموعه اشعار : مدافع حرم
شاعر : علی جوهری
عنوان شعر اول : شهیدخوشا به حال کبوتر که ترک لانه کند
کنار گنبد و گلدسته آشیانه کند
خوشا به حال گلی که نسیم بردش تا
میان باغ حرم افتد و جوانه کند
خوشا به حال غزالی که در مسیر بهشت
نگاه آخر خود را به چشم فتنه کند
و او که جان خودش را به دست های خودش
سواره سازد و از خیمه ها روانه کند
یکی پرنده شد و آن یکی پراندش تا
بماند و به غمش صبر عاشقانه کند
دریغ و درد که این روزگار بی پرواست
همیشه خون به دل عاشقان زمانه کند
خروس بی محل و زخم، زخم های زبان
که بدشکم سخن از درد آب و دانه کند
زمین سهم تو باشد نه آنکه هر لحظه
برای آسمانی شدن بهانه کند
عنوان شعر دوم : ..
عنوان شعر سوم : ..
شعر با پیام سعادتمند شدن و عاقبت بخیر شدن آغاز میشود که میتواند مفاهیم ایثار و از خودگذشتگی را نیز با خود داشته باشد و نیز با توجه به عنوان اثر (مدافع حرم) این مفاهیم برجسته و تشدید میشود. آنجا که کبوتری به شوق حرم(مقصود والا) ترک لانه میکند .یا گلی برای رسیدن به باغ یا مکان بهتری خود را به نسیم میسپارد. سه بیت نخست در محور همین مفاهیم است درواقع همانطور که اشاره کردم شاعر با توجه به عنوان اثر مفاهیم ایثار و مقاومت و از خودگذشتگی را در کل اثر جاری ساخته است.
یکی از حسنهای اثر این است که بصورت شعاری و مستقیم سراغ واکاوی و تبیین موضوع انتخابی نرفته است که معمولا در این دست از کارهای موضوعی شاعر ناخواسته دچارش میشود . شاعر با سوژهیابی و نمادسازی و تخیل سعی کرده است تا ذهن مخاطب را به سمت شعریت کار رهنمون شود نه صرفا موضوع. که ازین جهت باید آن را ستود .بهتر است برای روشن شدن بعضی اشکالات تکنیکی جزئینگر تر درباره هر بیت به نکاتی اشاره شود
پرنده یا پرندگی در اصل مفهوم رهایی و آزادی را با خود دارد که در مقابلش قفس یا اسارت قرار میگیرد. در بیت نخست آنچه که در تقابل هم میباشد لانه خود کبوتر و آشیانه کردن روی گنبد و گلدسته میباشد. در واقع از یک مرحله به مرحله والاتری رفتن مد نظر شاعر است. آنچه که در این بیت محل بحث است معنای لغوی لانه و آشیانه است که در واقع مترادف هم هستند و در یک بیت آنهم در نقش قافیه موسیقی درونی را تحت تاثیر قرار داده است.
نکته دیگر اینکه از لحاظ منطقی سوالی که ایجاد میشود این است که (کنار گنبد و گلدسته )شاید نتواند مفهوم روی گنبد را تداعی کند.
بیت دوم. در این بیت نیز شاعر با یک سوژهیابی آن را از حالتی به حالت والاتر میرساند. گلی که جانش را از دست میدهد اما نسیم آن گل را در مکان با ارزشی رها میکند و زندگی دوباره بهتری پیدا میکند
بیت سوم . در این بیت مشکل اصلی و اساسی خطای قافیه میباشد. کلمه فتنه نمیتواند با کلمات (جوانه. آشیانه. لانه. روانه. عاشقانه. زمانه. دانه. بهانه) قافیه محسوب شود.
در تعریف قافیه باید گفت
کلمات قافیه باید حداقل دو صامت و یک مصوت پایانی کوتاه مشترک یا یک صامت و یک مصوت بلند مشترک داشته باشند تا قافیه محسوب شوند
در تعریف صامت و مصوت نیز باید گفت:
صامت به تمام حروف الفبایی میگویند که ساکن هستند و باید توسط مصوتهای ششگانه صدادار بشوند
مصوتها نیز دو دستهاند:
مصوتهای بلند شامل:( آ. او. ای)
و مصوتهای کوتاه شامل( اَ. اِ . اُ)
که بر این اساس صامت و مصوت مشترک پایانی کلمات قافیه در این شعر (...انه) میباشد. که کلمه فتنه حرف (ا) را قبل از (نه) ندارد.
حال جدای از خطای قافیه ، از لحاط محتوایی نیز این بیت دارای کژتابی است. اینکه نگاه اخر را به چشم فتنه کردن یعنی چه؟ و چرا باید موجب خوشحالی غزال باشد؟
بیت چهارم. مفهوم و پیام این بیت ایثار و از خودگذشتگی است یا باید همین مفهوم باشد. شاعر میخواهد بگوید خوشا بحال کسی که جانش را با دست خودش فدا کند. اما نوع بیان سلیس نیست. استفاده از کلمه سواره وقتی که میگوید جان را به دستهای خود سواره سازد. و اینکه چه چیز را از خیمه ها روانه کنه؟ جان را؟ و هم اینکه بجای (از خیمه روانه کردن) باید (به خیمه روانه کردن) استفاده شود که مصطلحتر میباشد.
بیت پنجم. در این بیت فاعل و مفعول گنگ است. وقتی میگوید یکی پرنده شد. آن یکی هم باید چیز دیگری شود تا قرینه معنایی شکل بگیرد مثلا اینگونه: (یکی پرنده شد و آن یکی صیاد) و هم اینکه در مصرع دوم فعل (بماند) منطور چه کسی است؟ و در (غمش) منظور غم چه کسی است؟ عدم توجه به ارکان جمله فصاحت زبانی و رسایی معنا را از بیت گرفته است. و مخاطب بایست با در کنارهم قرار دادن سوژههای معنایی به یک مضمون مشخصی برسد.
بیت ششم. در این بیت روزگار و زمانه مترادف هستند و قرار گرفتنشان در یک بیت از موسیقی درونی میکاهد. انگار که میگویید روزگار خون به دل عاشقان روزگار میکند.
بیت هفتم.در این بیت ارتباط بین اصطلاح خروس بی محل و زبان و زخم زبان و بدشکم ارتباط بسیار گنگی ست. هم در پشتوانه معنایی این اصطلاح هم در بافت جمله. عبارت یا اصطلاح بدشکم نیز نتوانسته جایگاه معنایی خودش را مشخص کند. علاوه بر اینکه ارتباطش با دیگر سوژههای بیت مشخص نیست.
بیت هشتم. در این بیت لغزش وزنی مشاهده میشود. حرف(ن) در کلمه زمین ساکن است. در وزن عروض یک قاعده وجود دارد به نام قاعده نون ساکن یعنی حرف نون ساکن بعد هجای بلند( آ. ای. او) یک هجای مستقل صدادار محسوب نمیشود. و در واقع کلمه زمین یک هجای بلند است نه یک هجای کشیده.
مورد دیگر در مصرع دوم که کلمه (آسمانی) از وزن بیرون میزند.
باید گفت شاعر این اثر با توجه به سابقه اندک شاعری در آستانهی یک اوج گرفتن قرار دارد اوجی شاعرانه که درواقع تعیینکننده سرنوشت شاعریاش میتواند باشد این مرحله مرحلهی بسیار مهمی در زندگی هر شاعری ست. و باید مراقبت گردد تا به بی راهه و یا سکون منجر نشود.