عنوان مجموعه اشعار : ندارد
شاعر : یونس قلی پور
عنوان شعر اول : نداردیکی یکی و شمرده سبد سبد تا صبح
برای سقف اتاقت ستاره میچیدم
برای اینکه مبادا مزاحمت بشود
دهان پنجره را پشت پرده پیچیدم
کنار تخت تو دستــی بغـــل گرفته مرا
چه قاب عکس قشنگی به من رسانده تو را
از این که بالش آسایش سرت شده است
به شــانه های بلنـــــــدم دوباره بالیدم
به هر دری زدم آخر چه بیثباتت کرد؟
که بین ما دو نفر این وسط وساطت کرد؟
چه شد که ”تو” سپر انداختی برابر ”ما”؟
به احتــــرام حیــــــا کردنت نپرسیدم
تو از تبار پری های قصه های شبی
تو گنج گمشده در قصه ها که نایابی
تو شاه زاده ی محبوس برجِ تنهایی
منم که پای تو مردانه وار جنگیدم
سپیده سر زده،چشم کلاغ ها روشن!
سپیده سر زده اما چراغ ها روشن
رسیده نوبت رفتن چقدر خوشبختم
همیشه منتظرم می شوی که برگردم
عنوان شعر دوم : ..
عنوان شعر سوم : ..