عنوان مجموعه اشعار : گم شده در تهی
شاعر : نازنین زهرا حاصلی
عنوان شعر اول : وارونهدر میان عاشقان شیرین منم، فرهاد تو
من سکوت یک شب سردم ولی فریاد تو
عاشقی؟ فرزانگی؟ بیمعنی و بیهوده است
من که از جنس دماوندم ولیکن باد تو
گرچه تنها و رهایم نیستم خوشحال من
من که غمگینم ولی در عاشقی هم شاد تو
بیستونم، خالی از عشقم، درونم پُر تهی
چون خرابه نیمهجانم، آه سخت بنیاد تو
کو عدالت؟ عاشقی اما تو شاد و دلخوشی
من اسیرم در خودم تنها، چرا آزاد تو؟
قصهی تقدیر ما وارونه از افسانههاست
من چه دلسردم ولیکن شادی و آزاد تو...
عنوان شعر دوم : طوقدیگر اسیر موی توام، طوق گردنم
حلقه به گوش، پیرهن اسیری تنم
دیگر شبیه سفالینهای که دست تو است
چیزی نمانده درون عشق بشکنم
این زندگی پر است از رفیقان ولی چه سود؟
من با خودم هزار مرتبه بدتر ز دشمنم
گفتم که عاشقی همهاش جز خرافه نیست
باور نمیکنم که عاشقم، آه این منم؟
افسوس میخورم که شدم عاشقت ولی
مجبور به تسلیم و مُصالحه کردنم
عنوان شعر سوم : کوه دردمرا ببین که مثال کوهی از دردم
اگرچه یک زنم اما بدان که من مَردم!
نه نیستم من رام، از تقدیر بیزارم
تمام خوب و بدم را خود انتخاب کردم
درون قلبم هست آتشفشانی از اندوه
درون کورهی آتش، نگو که من سردم
خودم برای خودم ناجیام خودم درمان
نبود و نیست کسی که عاشقاش گردم
نه رام تقدیرم، نه بازیچهی دنیا
خودم تمام مسیر را پیاده طی کردم
سلام بر شاعر جوان پایگاه که اتفاقاً خیلی هم پرکار است! حدود یک ماه پیش بود که دربارۀ اولین فرستادههایتان نکاتی را گفتم. بعضی از مشکلاتی که آن روز در نوشتههایتان وجود داشت، در آثار جدیدتان کمتر دیده میشود اما بعضی از مسائل هنوز بهشدت خودنمایی میکنند. نوشتههای شما بهتر شدهاند اما میزانِ بهتر شدنشان از نظر من کافی نیست. میخواهم کمی سختگیری کنم! برای سختگیری خودم هم دلیل دارم. مهمترین دلیلم این است که متوجه میشوم به دنبال پیشرفت هستید و سعی میکنید با توجه به نقدها، مشکلات را رفع کنید. اینکه دوست دارید پیشرفت کنید و برای آن هم تلاش میکنید، باعث میشود که سختگیری بیشتری داشته باشم تا این سختگیری به شما هم منتقل شود؛ در نتیجه شما هم با سختگیری بیشتری مطالعه میکنید و مینویسید. به صورت میانگین هفتهای دو نقد برای نوشتههای شما ثبت شده است و هر بار هم چند اثر برای ما فرستادهاید. تولیدِ این حجم از اثر خودش به زمان زیادی نیاز دارد و شاید زمان کافی برای مطالعه باقی نگذارد. برای اینکه همزمان با نوشتن، کیفیت نوشتههایتان هم افزایش پیدا کند، به مطالعه، دقت و بررسی بیشتری نیاز دارید. مطالعه، تلاش و تمرین باید آنقدر جدی باشد که هر نوشتۀ جدید نسبت به نوشتههای قبل تفاوت محسوسی داشته باشد. برای مثال اثر جدیدی که نوشتهاید، یکی از مشکلات آثار قبلی را کاملاً رفع کرده باشد. حتماً تا الان یاد گرفتید که نوشتن شعر مقدماتی دارد؛ مقدماتی مثل وزن، قافیه و بعد از آنها زبان. برای نوشتن اثر بعدیتان تلاش کنید در حالی که نیمنگاهی به زبان دارید و سعی میکنید جملهبندیهای سالمی داشته باشید، مشکل وزن و قافیه را کلاً رفع کنید.
یک ماه پیش هر سه نوشتهتان را در یک وزن نوشته بودید و توصیه کردم وزنهای دیگر را هم امتحان کنید. یکی از مواردی که نشان میدهد به نقدها توجه میکنید همین است که تلاش کردید در وزنهای دیگر هم بنویسید. طبیعی است که نوشتن در همان وزنی که آن را بیشتر تجربه کردهاید برایتان آسانتر است اما اگر اطلاعات کافی دربارۀ وزن شعر داشته باشید و آن را اصولی یاد بگیرید، دیگر وزنها برایتان تفاوتی ندارند و خودتان میتوانید به مشکلات آنها پی ببرید. مثلاً اگر تقطیع وزن را یاد بگیرید، پیش از آنکه اثرتان را برای ما بفرستید، خودتان مشکل وزنی آن را پیدا میکنید. برای اینکه بتوانید وزن را تقطیع کنید، باید با انواع هجا آشنا شوید. سه نوع هجا داریم: هجای کوتاه، هجای بلند و هجای کشیده. هرکدام از انواع هجاها، ممکن است به شکلهای مختلفی ساخته شوند؛ اینجا مجالی برای توضیح تکتک آنها نیست پس لطفاً دربارهشان مطالعه کنید. بعد از اینکه انواع هجا را خوب شناختید، میتوانید اشعار دیگران را تقطیع کنید و با بررسی آنها متوجه بشوید که درست تقطیع کردهاید یا نه. آن وقت است که میتوانید به سراغ نوشتههای خودتان بیایید و ایرادات وزنی آن را پیدا کنید.
نوشتۀ اول همان وزن سه نوشتۀ یک ماه پیش را دارد؛ یعنی «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» که قبلاً هم به آن اشاره کرده بودم. به دلیل انس بیشتری که با این وزن دارید، بیشتر مصرعها توانستهاند وزن را رعایت کنند و فقط مصرع «چون خرابه نیمهجانم، آه سخت بنیاد تو» کار را خراب کرده است. واژۀ «سخت» از «صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت» ساخته شده است و این به معنی یک هجای کشیده است؛ هجای کشیده هم که شامل یک هجای بلند به اضافۀ یک هجای کوتاه است. حالا اگر برگردیم و به وزن نگاه کنیم، متوجه میشویم که در آن قسمت از وزن، فقط برای یک هجای بلند جا داریم و هجای کوتاهِ واژۀ «سخت» اضافه است. یعنی اگر بخواهیم مصرع را طبق وزن بخوانیم، به «چون خرابه نیمهجانم، آه سخ بنیاد تو» تبدیل میشود! به جز این مصرع، باقی این نوشته ایراد وزنی مشخصی ندارد اما وزن خوبی هم ندارد! چطور!؟ چون معلوم است که هنوز به اندازۀ کافی به وزن مسلط نشدهاید و برای جور کردن وزن به زحمت افتادهاید. جملهبندیهای ضعیف و گاهی غلط، عدم تسلط به وزن را تأیید میکند. بیت پنجم میتواند بهترین مثال برای این جملهبندیهای آشفته باشد.
نوشتۀ دوم از نظر وزنی اصلاً اوضاع خوبی ندارد! از ده مصرع این نوشته، فقط در سه مصرع وزن رعایت شده است؛ یعنی مصرعهای «دیگر اسیر موی توام، طوق گردنم»، «گفتم که عاشقی همهاش جز خرافه نیست» و «افسوس میخورم که شدم عاشقت ولی». باقی مصرعها موزون نیستند و این علامتی است که باید توجه شما را به مطالعۀ بیشتر جلب کند. نوشتۀ سوم هم ده مصرع دارد اما باز هم فقط سه مصرع مشکل وزنی ندارند! به جز مصرعهای «اگرچه یک زنم اما بدان که من مَردم»، «درون کورهی آتش، نگو که من سردم» و «خودم برای خودم ناجیام خودم درمان» که وزن درستی دارند، سایر مصرعها وزن را از دست دادهاند. عدم شناخت درست انواع هجا، عدم توانایی در تقطیع وزن و چیدمان درست هجاها و عدم شناخت کافی وزنهای مختلف باعث شده است که این وضعیت به وجود بیاید. نوشته اولتان را که ایرادات وزنی کوچکی دارد میتوانیم از شما بپذیریم اما نوشتههای دوم و سوم اصلاً به سمت موزون شدن نرفتهاند. هروقت همۀ نوشتههایتان به حدی برسند که مشکلات وزنی حادی در آنها نباشد، میتوانیم بگوییم در زمینۀ وزن مطالعه و تلاش قابل ملاحظهای انجام دادهاید.
از نظر قافیهها هم پیشرفتهای خوبی داشتهاید اما هنوز مواردی دیده میشود. مثلاً در نوشتۀ اول دوبار از «آزاد» استفاده کردهاید. در نوشتۀ سوم هم دوبار «کردم» را آوردهاید. خوب است که اطلاعات خودتان را دربارۀ قافیه تکمیل کنید و مشکلات و عیوب قافیه را بهتر بشناسید. البته مشکلات وزنی فراوانی که در نوشتههایتان هست، باعث شده مشکلات قافیه به حاشیه برود. وزن و قافیه اولین عناصر شعر هستند و باید رعایت شوند. در کنار رعایت کردن آنها، نیمنگاهی هم به زبان، نوع جملهبندیها و انتخاب واژهها داشته باشید؛ البته زبان نوشتههایتان هم پیشرفت کردهاند اما هنوز خیلی جای کار دارند.
میخواهم به یک نکتۀ ارزشمند در نوشتههای شما اشاره کنم. البته این نکته ارتباط مستقیمی به شعر ندارد و به نگارش شما مربوط است. در دورهای که بیشتر همسنوسالهای شما نگارش خیلی ضعیفی دارند و ضعف در مکالمههای مجازیشان به ضعف در سایر نوشتههایشان هم رسیده است، شما زیبا و تمیز مینویسید و حتی نیمفاصلهها را هم رعایت میکنید. این شیوۀ نگارش بسیار پسندیده است و امیدوارم هرچه زودتر بتوانید شعرهای خوبی را به این تمیزی بنویسید. برای شما آرزوی موفقیت میکنم.