عنوان مجموعه اشعار : غزل
شاعر : زینب خاکباز مقدم
عنوان شعر اول : گنجشکهایی در دلم بیآسماننددیوارها آیینههای بیزبانند
دیوارها بی پنجره نامهربانند
یک بوم خیس و نیمهکاره روی میزم
گنجشکهایی در دلم بیآسمانند
ای کاش برداری قلم را تا بفهمی
اندوه من، آغوش تو، از یک جهانند
وقتی که غمگینم همیشه دستهایت
من را به سوی آرزوها میکشانند
اصلا نمیدانی، نمیدانی چقدر این...
این دستهایت، دستهایت مهربانند
زینب خاکباز مقدم
عنوان شعر دوم : انتظاربه سمت آینه بی اختیار میآید
زنی بدون تو با خود کنار میآید
سکوت میکند این اعتراف سختی نیست
به چشمهاش چقدر انتظار میآید
پناه میبرد از خود به آشپزخانه
ولی به فکر و خیالت دچار میآید
و از خیال تو تا دم کشیدن چایش
به سمت طاقچهها چند بار میآید_
_ غبار عکس تو را ناگزیر میگیرد
زنی بدون تو با خود کنار میآید...
زینب خاکباز مقدم
عنوان شعر سوم : پیراهنتدر خاک گلدان کاشتم پیراهنت را*
چندین برابر کردهام عطر تنت را
در چارچوب سرزمینم حبس کردم
هرجای دنیا هم که باشی بودنت را
با من جهان تا صبحدم چشمانتظارست
از خاک باران خوردهای روییدنت را
نزدیک بودی ناگهان دستی برآشفت
رؤیای تار نیمهشب بوسیدنت را
دیشب نسیم انگار با دستان طوفان
دزدیده از پیراهنم پیراهنت را
#زینب_خاکباز_مقدم
* رضا عزیزی