عنوان مجموعه اشعار : نرسیدههایم
شاعر : سعید صادقی
عنوان شعر اول : رودِ میانسالدر جرَیانم
کمی عمیقتر
کمی کُندتر
و همچنان
در باور دریا...
نقد این شعر از : ضیاءالدین خالقی
تنها شعر کوتاه ارسالی سعید صادقی، شعری کامل است؛ شعری که کلمات در آن به درستی و با دقت و با ظرافت چیده شدهاند؛ آن گونه که انگار هر کدام سرِ جایشان نشسته باشند؛ یعنی شکل دیگری از این چینش در ذهن متصور نیست که بهتر از این باشد؛ شعری کامل بر پایهی منطق شعر؛ چون که وقتی «رودی عمیق باشد، آرام و کُند حرکت میکند»، یا لااقل این گونه نشان میدهد.
«رودِ میانسال» شعری است که در نوع خود کامل است؛ کامل و زیبا؛ برای این که شاعر «رسیدن» را عمیق و آرام (و کُند، آنقدر که شتابِ جوانی را نشان ندهد) تصور میکند، و با این کار، محتوا را نیز به طور کامل میبندد؛ شعری زیبا و کامل که قابلیت تفسیر و نقدش در حد زیبا و کامل بودن است که حدِ کمی نیست، هرچند از آن دست شعرهایی نیست که در نسبتش با مخاطب و در مواجهه با او در زمان خود و زمانهای بعد از خود، قابلیتِ تکامل یافتن داشته باشد؛ مثل بسیاری از غزلهای حافظ و مولانا و دیگر بزرگان شعر دیروز و امروز.
من به این شعر کامل و زیبا اشکالی وارد نمیدانم و آن را نیز بسیار موجز و زیبا میدانم؛ آن گونه که بر این اساس و پایه و بر مبنای این نوع از زیباییشناسی ـ بیآن که دربارهاش قضاوت کنم ـ ارزش و اعتبار آن را با دلیل و منطقِ شعری نشان دادهام؛ شعری که تفسیرش بیش از یکی دو صفحه نخواهد بود؛ مگر این که محقق و پژوهشگری بخواهد نسبت این گونه شعرها را با هم در طول تاریخ بررسی کند و در تفسیر آنها بکوشد (که در واقع این کار، تنها ارزش تحقیقی دارد)؛ مقصودم از «این گونه شعرها» شعرهایی است که «از قطره به رود و از رود به دریا میرسند»؛ البته هر کدام به شکل و صورت و نوع فرم و نگاه خودشان که در واقع این شکل و فرم آنهاست که اعتبار و ارزش شعری آنها را رقم میزند.
اعتبار و ارزش شعر کوتاه سعید صادقی هم ـ همان طوری که گفتم ـ از راه ایجاز و چینش ظریف و درست و دقیق، و نیز کامل بودن به دست آمده است؛ شعری کامل، خالی از سطرهای سپید و نانوشته؛ یعنی مخاطب حرفهای و خاص، کلمات و سطرهایی بین کلمات این شعر نمیبیند؛ زیرا شاعر تمام جاهای خالی آن را پر کرده است و اثر خود را به طور کامل ساخته است؛ یعنی این شعر، شعری نیست که ظرفیت تکامل یافتن را در خود داشته باشد؛ شعری که بیش از سطرهایش دارای سطرهای سپید و نانوشته باشد و بیش از کلماتش دارای کلماتِ دیگر؛ سطرها و کلماتی باشد که مخاطب خاص توانِ خواندنش را دارد، وگرنه مخاطب عام، تنها سطح کار را درک میکند و میبیند.
آری، شعرهایی هستند که در صورت خود کاملند، و نیز شعرهایی هم هستند که در صورت خود رو به تکاملند؛ شعرهایی که از «پایانِ بازِ حقیقی» برخوردارند.
5 تیر 1403