در معایب قافیه




عنوان مجموعه اشعار : پارک بی تاب
شاعر : احسان معصومی


عنوان شعر اول : ...

کهکشانم خراب خواهد شد
خوشه پروین شراب خواهد شد

دل اگر مشتری شود بی شک
می ِ خیام ناب خواهد شد

مجلس انس و دوستان جمعند
ماه مجلس شهاب خواهد شد

تو فقط دزد اسم اعظمی و -
فعل ناهید عقاب خواهد شد

توکه از راه میرسی قطعا
نام شعرم عذاب خواهد شد

تو در آغوش من نخواهی خفت
نقشه هایت سراب خواهد شد

شاعر از کوره در نخواهد رفت
واژه هایم مذاب خواهد شد

میشود یار غار برگردد؟
آری آری بخواب ، خواهد شد...

بوف کوری که صادقانه ترین
داستانش کتاب خواهد شد

باید از خواب بغض برخیزم
شک نکن، انقلاب خواهد شد

شک نکن ،چشم مست معترضت
روی خونآبه قاب خواهد شد

شک نکن ،بعد روز پیروزی
شب مزدور خواب خواهد شد

شک نکن، قلب خسته ی مردم
وقف عالیجناب خواهد شد

شک نکن ،بعد وصل و آزادی
مرگمان انتخاب خواهد شد

۲۵مرداد۹۸

احسان معصومی






عنوان شعر دوم : ...
...

عنوان شعر سوم : ...
...
نقد این شعر از : آرش شفاعی
اگر کتاب «موسیقی شعر» استاد شفیعی کدکنی را خوانده باشید، در بخش موسیقی کناری می‌بینید که استاد فهرستی از مزیت‌ها و ظرفیت هایی را ارائه داده است که قافیه به شعر اضافه می‌کند. در کنار این ظرفیت ها و محاسن، فهرستی هم از مشکلات و دردسرهایی وجود دارد که قافیه و قافیه اندیشی برای شاعران ایجاد کرده است و ایجاد می کند و به نظر می رسد که کماکان ایجاد خواهد کرد. یکی از مهمترین و بزرگترین ایرادها و آسیب هایی که قافیه ایجاد می کند، این است که دست شاعر را می گیرد و خودش، شاعر را به جایی می برد که دلش می خواهد. این ایراد، برای همۀ شاعران در همۀ دوره ها وجود داشته است اما مثلاً در دورۀ سبک هندی که شاعران در قراردادی جمعی، شعر را به تک بیت تقلیل دادند، ایراد محسوب نمی شد. به عبارت دیگر برای یک شاعر سبک هندی اصلاً باعث ایراد نبود که مشخص شود که تحت تأثیر قافیه به یک مضمون رسیده است، شاید در آن دوره حتی افتخار هم می کرده اند که شاعر توانسته است از یک قافیه چندین و چند مضمون بیرون بکشد. در دوران ما که واحد شعر دیگر تک بیت نیست و شاعر، شعر را یک کلیت منسجم می بیند، این شاخه شاخه شدن ها و تحت تأثیر قافیه از همه چیز و همه جا حرف زدن، باعث ایراد است. در شعر شما این ایراد واضح است. شما قافیه های زیادی داشته اید و سعی کرده اید از همۀ این قافیه ها استفاده ای بکنید. اجازه بدهید مثال بزنیم. در یک بیت شما از می خیام حرف زده اید، در یک بیت از آغوش معشوق گفته اید و در بیت دیگر سعی کرده اید از ظرفیت اسم صادق هدایت و ارتباطش با بوف کور مضمون بیافرینید. در مجموع هم میان اینهمه مضمون و تصویر و از این شاخه به آن شاخه پریدن، مشخص نیست که حرف اصلی شاعر چیست و یک محور عمودی پنهان در شعر وجود ندارد که این همه تشتت را جمع کند و بر یک محور واحد استوار سازد.

دیدگاه ها - ۱
احسان معصومی » یکشنبه 03 شهریور 1398
اصلا با شما موافق نیستم کاش اجازه ی انتشار نسخه ا صلی شعر را در این سایت داشتم چه کنم که شما استعاره های قرآنی را در این شعر نمیبینید من تمام تلاش خودم را به عنوان مولف در این اثر بکار گرفتم..و حضرتعالی با چند خط به استقبال من آمده اید.. کاش این چند سطر را هم به دوست دیگری واگذار میکردید در پناه خداوند موفق باشید

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.