عنوان مجموعه اشعار : _
شاعر : فردین اَروانه
عنوان شعر اول : _بگذار مرا با غمِ بسیار ، مهم نیست
بشکن دل و انگار نه انگار ...، مهم نیست
این قسمت من بود که آواره بمانم
بعد از تو در این شهرِ دل آزار ،مهم نیست
سهمم شده از عشقِ تو در گوشه ی قلبم
یک خاطره از لحظه ی دیدار ، مهم نیست
هر درد و بلایی که سرم آمده از عشق
هربار مهم بوده و این بار مهم نیست
ماندم به هوای همه ی خاطره هایت
شب تا سحر از فکر تو بیدار ، مهم نیست
هرچیز که در خانه نشانی ز تو دارد
برگرد و بلافاصله بردار ، مهم نیست
باشد برو اشکال ندارد به سلامت
بگذار مرا با غمِ بسیار ، مهم نیست
عنوان شعر دوم : _بیچاره دلم ، عاشق و بیمار فقط بود
در حسرتِ آن لحظه ی دیدار فقط بود
دیوانه شدم در نظر عالم و آدم
این شهر پر از آدم و دیوار فقط بود
پشت سرِ خود هر چه که پل بود شکستی
فهمت همه از عشق همین کار فقط بود؟!
فانوس شدم در شب تاریک برایت
با چشمِ پر از اشک که بیدار فقط بود
از موج بلایی که ز دریای تو برخاست
سهم من و ساحل غم بسیار فقط بود
هر بار خیالت به سرم آمده گفتم
ای کاش کمی گرم و کمی یار فقط بود
عنوان شعر سوم : _جان را به لبم رسیده دیدم ، بس نیست؟!
دست از همه خنده ها کشیدم بس نیست؟!
دنبال تو با امیدِ پیدا کردن
با پای شکسته ام دویدم بس نیست؟!
با یاد تو شب میانِ رویاهایم
یک عشقِ دوباره آفریدم بس نیست؟!
برگرد ، مرا میان غم ها مگذار
دیگر به تهِ جنون رسیدم بس نیست؟!
با بال و پر شکسته در این زندان
در فکر و خیال خود پریدم بس نیست؟!
هرگز سخنِ مرا نخواهی فهمید
بیچاره شدم ، ز جان بُریدم بس نیست؟!
غزلهایی که از این دوست شاعرمان خواندیم، نشان می دهد با شاعری رو به رو هستیم که در مسیر شعر، می تواند به جایگاهی مطمئن برسد و در آینده شعرهایی بهتر و کامل تر از او می توان شنید به شرط اینکه خودش و استعدادش در شاعری را جدی بگیرد، بخواند و تمرین کند و پیش برود. شعر همانقدر که به استعداد واحساس بستگی دارد، به مطالعه و سخت کوشی و نومید نشدن هم نیاز دارد و شاعری می تواند این مسیر را به سلامت طی کند که علاوه بر قدرت سرودن، قدرت نقد خود را نیز پیدا کند و اولین منتقد جدی شعرهایش خودش باشد.
در شعرهای شما نوعی ساده انگاری دیده می شود. یعنی اینکه هرچه به قلم آمده است، همان را به مخاطب ارائه کرده اید. اتفاقاً مرحلۀ بعد از سرودن، سخت ترین مرحله در شعر است و باید با مطالعه بیشتر در حوزه نقد و مسائل تئوریک این قدرت را در خودتان تقویت کنید. در شعرتان برخی بیت ها نسبت به دیگر بیت ها ضعیف تر است و حرف چندانی برای مخاطب ندارد و شاید بهتر بود در مرحلۀ نقد و ویرایش حدف می شد، مثلاً این بیت:
هر بار خیالت به سرم آمده گفتم
ای کاش کمی گرم و کمی یار فقط بود
که تکلیف مخاطب با مصرع دوم آن روشن نیست و مشخص نیست شاعر چه می خواسته بگویدو یا این بیت که:
با بال و پر شکسته در این زندان
در فکر و خیال خود پریدم بس نیست؟!
که نسبت به دیگر بیت های همان غزل قدرت تأثیرگذاری کمتری دارد.