اول قالب شعرتان را انتخاب کنید




عنوان مجموعه اشعار : ره ما
شاعر : نیوشا قوام الدینی


عنوان شعر اول : ره ما
ره ما بی رهیست زین دنیا
خفته ایم بی تب تاب زین دنیا
ماتم وصف زمانیم اکنون
که بچرخیم و بگردیم آرام
ناله ی عر عر دانا که نمی‌دانیم چیست
کرده این عرصه ی تاریخ بر پا
ز مشقت که نشد آزرده
دگری مشق و عذابش نکنند بیهوده
به بیابان برویم ما زین حال
همه از خنده روند دست به دعا
که الهی قسم حق الهی بخشا
بده از عقل شعورت به بدان
که نخندیم و نباشیم آگاه
دگری چون که باشد دانا
و رود سوی بیابان زین حال
همه برخيزندو کنند تسبیح دل
که الهی زهی از رکعت و شیخ
ما که آخر نفهمیدیم و نکردیم حاشا
لیک ما را چه شدیم زین شیران
چه کسی قاضی این بوستان شد
چه کسی آگه این داستان شد
بروید سوی خدا سجده کنید
تا کند عدل خدایی بر پا.....

عنوان شعر دوم : .
.

عنوان شعر سوم : .
.
نقد این شعر از : احسان رضایی
شعری که برای ما ارسال شده، ظاهراً در قالب یک شعر نیمایی است. چون فقط دو خط اول با همدیگر هم‌قافیه هستند و باقی تک و توک قافیه دارند. پس قاعدتا با توجه به وزن عروضی داشتن مصرع اول، باید شعر را در دسته آثار نیمایی گذاشت. اما جلوتر که می‌رویم، می‌بینیم وزن رعایت نشده. به نظرم لازم است کمی در مورد وزن عروضی در شعر توضیح دهیم.
وزن شعر، موسیقی شعر و ریتم آن را می‌سازد. یاد گرفتن و رعایتش هم خیلی ساده است. کافی است مثل بچه‌های کلاس اولی، شعر را و کلمات شعر را هجی یا بخش کرد. در هجی کردن کلمات، دو نوع هجای کوتاه و بلند را باید از هم تشخیص بدهیم. هجای کوتاه آن است که کلمه با یک مصوتِ کوتاه (ـَــِــُ) تلفظ شود. مثلا «نَه» نفی، یا «تو» خطاب. اینجا واو که نوشته می‌شود، تلفظ نمی‌شود و ما این کلمه را «تُ» می‌خوانیم. این می‌شود هجای کوتاه. هجای بلند آن است که حرفی با مصوت بلند (آ ای او) تلفظ شود. مثلاً «پا» یا «تو» به معنای داخل و درون. اینجا یک نکتۀ مهم هم داریم. اگر بعد از یک مصوت کوتاه، حرف ساکن داشتیم، آن را باید هجای بلند در نظر گرفت. مثلا «سَر» هجای بلند است، چون «سـَ» به ر ساکن چسبیده و با هم خوانده می‌شود. همین‌طور «دست» یا «گفت». پس یادتان باشد که برای تشخیص وزن عروضی، نباید به شکل املایی کلمات، بلکه به صدای آن و طوری که کلمه شنیده می‌شود دقت کرد. مثلاً در غزل افتتاحیه دیوان حافظ: «الا یا ایها الساقی أدِر کأساً و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» وزن عروضی این می‌شود:

اَ (کوتاه) لا (بلند) یا (بلند) ای (بلند) یُ (کوتاه) هَس (بلند) سا (بلند) قی (بلند) اَ (کوتاه) دِر (بلند) کَئ (بلند) سَن (بلند) وَ (کوتاه) نا (بلند) وِل (بلند) ها (بلند)

کِ عِش قآ سان نِ مو دَو (حواسمان هست که در لغت «اوّل» و با تشدید خوانده می‌شود) وَل وَ لی اُف تا دِ مُش کِل ها

معمولاً برای نمایش هجای کوتاه از U و برای نمایش هجای بلند از – (خط ممتد) استفاده می‌کنیم. در قدیم برای این کار از دو اصطلاح «تَـ» (هجای کوتاه) و «تَن» (هجای بلند) استفاده می‌کردند. این‌طوری وزن شعرها را هم حفظ می‌کردند. پس وزن شعر حافظ این است:
U – – – U – – – U – – – U – – –
تَـ تَن تَن تَن تَـ تَن تَن تَن تَـ تَن تَن تَن تَـ تَن تَن تَن

همان‌طور که می‌بینید، شعر حافظ دارای یک نظم موسیقایی است، در هر مصرع از آن چهار بار U – – – تکرار شده و هر دو مصرع هم از نظر وزنی با هم برابر هستند. به این ترتیب U – – – می‌گویند مفاعيلُن. برای هر کدام از این قالبهای وزنی، اسمی هم هستف مثلاً چهارتا مفاعيلُن پشت سر هم (مفاعيلُن مفاعيلُن مفاعيلُن مفاعيلُن) را «هَزَج مُثَمَن سالم» لقب داده‌اند که خب برای دانستن وزن، نیازی به حفظ کردن این اسمها نیست. بلکه مهم است که یاد بگیریم در شعرهای کلاسیک یا نیمایی، رعایت وزن عروضی ضروری است. اگر شعر کلاسیک باشد، مصراع‌ها باید با هم ازنظر وزنی مساوی باشند. یعنی مثل شعر حافظ بالا، هر دو مصراع یک الگوی وزنی و موسیقیایی داشته باشند. اما در شعر نیمایی فقط باید زنجیرۀ وزنی در همه سطرها یکی باشد، اما هر سط ممکن است بخشی از این زنجیره را داشته باشد. یکی سه تا مفاعیلُن، یکی چهارتا، یا حتی یکی از مفاعیلُن‌ها شکسته شود. مثلا «مفاعيلُن مفاعيلُن مفا» یا شکل‌های دیگر. در شعر سپید، دیگر از رعایت وزن عروضی خبری نیست، اما اشعر با روشهای دیگری به شعرش ریتم و موسیقی درونی می‌دهد که از بحث فعلی ما جداست.
به نظرم باید اول تصمیم بگیرید شعر شما قرار است در قالب‌های کلاسیک (مثلاً مثنوی) باشد، یا نیمایی، یا سپید؟ اگر شعر کلاسیک می‌گویید هم تساوی وزنی مصراع‌ها را باید رعایت کنید و هم داشتن قافیه را. در شعر نیمایی، حفظ زنجیره وزنی مهم است و البته کلمات هم‌قافیه هم می‌تواند به موسیقی کناری شعر کمک کند. شعر سپید هم که موسیقی خاص خودش را دارد که پیچیده‌تر است. اول قالب شعرتان را انتخاب کنید.

منتقد : احسان رضایی

متولد ۱۳۵۶ تهران، داستان‌نویس، منتقد ادبی و مجری-کارشناس برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی مختلف دربارۀ کتاب. مؤسس و اولین سردبیر پایگاه نقد داستان. تألیفاتش در زمینه تاریخ و ادبیات است.



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.