عنوان مجموعه اشعار : طراوت احساس
شاعر : ح. ص
عنوان شعر اول : برگ روزگارحال ما خوبست
تو باور کن که بخندیم
و آنقدر بخندیم که جنون
از حسرت سرمستی ما
سر بگذارد
به غرور برجا مانده ی کوه و
زوزه ی قعر بیابان
برگ روزگاری،
که در سرگشتگی باد
به خود میپیچد
و شانه های آسمان
پای در سنگلاخ های گنگ کهکشان
میکشد به دوش
اندوه زمین را
هنگامی که بشکند
هیبت رعد
ناز نگاه ماه را
در چشمان آشفته ی ابر
برگ روزگاری
که دست اوراق بهادارش نرسد
به پای طغیان عبوس درد و غم
و هر پرنده در گلو پیغامی
خفته دارد با موج قفس ، فریادی
برای اوج ، تا مرز رها
بال و پرِ ، پروازی
و چطور
چشم داشته باشد
به انتهای شبهای سیه، کسی
که سپیده دم هایش
میدهد رخصت رجعت با رشک
پی در پی اشک
در تمام روزها
از گورستان مخوف آرزوها
و آه
که به پایان نمیرسد
مجال بی رحمانه ی این خودکامه
و من هر شب
قهوه ام را تلخ، مینوشم
از بس که خنده های روزگار
دل زده از آفتابم کرده است
با این حال
من جسارتم را
در دالان مخوف هزیانی ها
زنده به گور میکنم
که اگر گویم عشق
مرده است...
عنوان شعر دوم : مشعلبشکن
بکوب
نظربازی این تشویش را
این اوراق سیاه
در موسم بادهای منقضی
رفته فرو به خویش را
این اندیشه ی پوشالی را
در مزرعه ی
سوزنده ی هر امید
باور
یقین
که چه بی آب و علف
گشته تلف
از ترس مترسک های
خفته در شالوده ی صدها پوچی
با اشباح خیالی نارس
این سوگواری شوم
از آه به جا مانده
در معرکه ی
ظلمت دیرینه ی خاموشی ها
آنچنان که این مرکب تیزپای
تازه نفس
چالاک
در دستان تو مرده است
برخیز
برخیز و مشعلی گیر به دست
و بیفروز
چراغی در دل
توشه ی راه
با جسارتی که برق
از میان تیغ چشمان کشیده ی
ظلمت ها
برجهـَد آن سوی
خط پلک روشنایی ها...
عنوان شعر سوم : قدم_آزار۳_قدم
دنیایم
گذرگاهیست
که هر قدمش
تنهایی جداگانه دارد
۴_آزار
آدم ها
با من آزار داشتند
وقتی
از تکه های قلبم
امیدی
برای پرواز خود
میساختند
در سرودههای آقای صمیمی، آنچه پیش و بیش از همه جلبتوجه میکند، سهلانگاری در تقطیع سطرهاست، بهگونهای که در این اشعار، نهتنها برشهای درونسطری از انجام وظایف و اهدافی که بر دوش دارند، شانه خالی کردهاند، بلکه به عاملی مخلّ خوانش صحیح شعر نیز بدل شدهاند.
درواقع يكي از قاعدهکاهیهای زبان شعر كه در بُعد بصري و ديداري آشكار ميشود، هنجارگريزي در بخشِ نوشتاري شعر است. این نوعِ ویژۀ نوشتار، در اولين و ابتداييترين شكل ارتباط ديداري (و نه شنیداری) به ما ميفهماند كه با شعر روبهرو هستيم و شاید بتوان از مهمترین تلاشهای شاعران معاصر برای متمایز کردن نوشتار شعرشان از شیوههای نوشتاری سنتی و همچنین بخشیدنِ جلوه و وجهۀ دیداری به آنچه مینویسند، به چیدمانهای سطری جدید در شعر اشاره کرد که همزمان با شعر نیمایی و برمبنای پیشنهادهای عروضی نیما وارد شعر فارسی شد و شاعرانِ پس از نیما رفتهرفته پی به دیگر توانمندیهای تقطیعهای درونسطری بردند و از این شیوه برای رسیدن به اهدافی گوناگون استفاده کردند.
با اینکه برشهای درونسطری از اولین و مهمترین جلوههای دیداریِ شعر معاصر است، امّا باید دانست که از میان اهدافی که این نوع تقطیع، تعقیب میکند، تنها یک موردِ آن، رسیدن به جلوههای دیداری است و اهداف دیگر اگرچه در ظاهر ممکن است کماهمیّتتر از دیداری کردن شعر بهنظر برسند، امّا یقیناً بسیار مهمتر و کارآمدترند.
در سطربندی شعر امروز و درکی که از آن در ذهن مخاطب ایجاد شده، معمولاً اندازۀ هر سطر مساوی است با حجمی از دادههای مفهومی و زیباشناختی که باید در یک واحد مشخص به مخاطب انتقال یابد و تعیین اندازۀ این واحد به عواملی گوناگون وابسته است. شاملو در گفتوگویی با محمد محمدعلی میگوید: «فکر میکنم چند عامل بهطور ناخودآگاه در این امر دخالت میکند که از آنجمله است: گریز از شکل بصری نثر و بریدگیهای صوتی و تجسم موسیقایی شعر و... امّا در هرحال اصل مهم، روشنکردنِ راه خواندن شعر است»، و حال آنکه میبینیم در اشعار آقای صمیمی، اتفاقاً همین عامل، راهِ خواندنِ شعر را دشوار کرده است.
بههرروی از عوامل تأثیرگذار بر شیوۀ برشهای درونسطری در شعر معاصر که تا به امروز کارایی داشته و شناخته شدهاند، میتوان به عواملی چون جهتدهی به خوانش شعر، القای موسیقی، تأکید بر واحدهای زبانی خاص، تأکید بر مفاهیم خاص، حفظ ایهام واژهها، نشاندادن فاصلههای زمانی و مکانی، ایجاد سطرهای لولایی، ایجاد خوانش دوگانه، متفاوتنمایی، و نمایش جلوههای دیداری و تصویری شعر اشاره کرد که هریک از اهمیّتی ویژه برخوردارند، و به شاعر پیشنهاد میکنم برای آشنایی بیشتر و دقیقتر با شیوهها، اهداف، و کاراییهای برشهای درونسطری، به مقالۀ «برشهای درونسطری» خانم دکتر فروغ صهبا مراجعه کند.