صرفاً مصرف کننده نباشید



عنوان مجموعه اشعار : لیلا
عنوان شعر اول : .
ای ماه بانوی غزل
طعم لبت طعمِ عسل
مهر تو افتاده به دل
از روز خلقت از ازل

ای چشم تو دریای من
غرقِ توأم لیلای من
حرفی بزن تا شب رَوَد
روشن شود فردای من

ای آرزوی خفته‌ام
بی تو گم و آشفته‌ام
با مردمان این دیار
از تو سخن‌ها گفته‌ام
.
ای همدم دیرینه‌ام
جای تو توی سینه‌ام
بد میکنی با من ولی
من عاشقی بی‌کینه‌ام

ای آشنا ای همنفس
زیبای خفته در قفس
با من بیا تا شهر عشق
با من بیا همین و بس

عنوان شعر دوم : ...
......

عنوان شعر سوم : ...
....
نقد این شعر از : جواد چراغی
در شعری که از آقای دوستی میخوانیم؛میشود گفت ایشان استعدادی در ترانه و تصنیف دارند،و ملودی و آهنگ این سبک را خوب میشناسند، وزن و نوع رکن بندی مصرع ها در این کار و استفاده از اختیارات وزنی ظرفیت اجرای موسیقیایی ایجاد کرده و انگار بر اساس ملودی خاصی نوشته شده است وبنظر من یک ویژگی مثبت برای این شعر محسوب میشود،و از ظرفیتها و اختیارات رکن‌ مفتعلن در برجسته نموندن‌ موسیقی کار بهره جسته است،سادگی و بی تکلفی زبان و لحن شعر و اجرای آن در این قالب از حسن های شعر می باشد،با در نظر گرفتن سابقه اندک وی در شعر آنچه که محصول تلاش اوست ستودنی است اما از اینها که بگذریم با نگاهی حرفه ای چند نکته در باب متن شعر بیان میکنم:با توجه به پیام شعر که هجران میباشد وارد محتوا می شویم،طبق رسم هزار ساله شعر عاشقانه ، عاشق بصورت یکطرفه با معشوق صحبت میکند البته با توجه به ضرب آهنگ تند وزن میشود گفت (فریاد می کند)! و با برشمردن صفاتی ظاهری از معشوقی حرف میزند که تاثیراتی در کیفیت زندگی وی گذاشته است و من میخواهم با برجسته سازی این صفات و تاثیر متقابل آن نکته ای را به شاعر گوشزد کنم،معشوق یا قهرمان شعر، با صفاتی مانند(ماه بانوی غزل)،(طعم لبش عسل)،(چشمهایش دریا)،(حرفهایش روشن کننده شب)،(زیبای خفته درقفس) میباشد و تاثیراتی بر عاشق میگذارد از جمله:(غرق شدن در چشم)،(گم و آشفتگی)، و عاشق خواسته ها و آرزوهایی دارد:(با من بیا تا شهر عشق)یا همان وصال!
میبینیم همه اتفاقاتی که در شعر می افتد به نوعی در شعر پیشینیان نمونه هایی داشته معشوق پیشینیان همیشه چشمهایشان دریایی بوده ،لیلا نام مستعارشان بوده،و... و نیز تاثیرات‌متقابلی هم از این نوع در کیفیت زندگی عاشق داشته اند حال با توجه به این می خواهم بگویم شاعر دست به تولید نزده و یک مصرف کننده صرف می باشد یعنی از یافته ها و تولیدات پیشینیان سود جسته،و تلاشی در جهت شناسایی ویژگی های منحصربه فرد معشوق شخصی واقعی یا معشوق شخصی خیالی خود نداشته است، تمام معشوق های تاریخ این ویژگی ها را داشته اند با این حساب شاعری نوآور محسوب میشود که در شعر عاشقانه ویژگی هایی از قهرمان شعر خود بیان کند که خاص و منحصربه فرد باشد،و البته قابل تعمیم تا مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند، جنبه ی دیگر هنر کشف است بنظر من شاعر باید دست به تولید بزند حتی اگر محصولش کیفیت پایینی داشته باشد، این نگاه آغاز کشف و شهود هنری است.
اشاره ای هم به ساختار معنایی بیت ها یا بندها داشته باشم؛در هر کدام از بندها مهمترین مساله که میشود به آن اشاره کرد ارتباط ضعیف بین مصرع ها میباشد،یکی از اولین و ساده ترین روشهای برقراری ارتباط بین مصرع ها ایجاد مراعات نظیر هست که شاعر حتا این مورد را هم آنچنان رعایت نکرده است البته مراعات نظیر میتواند گاها به ضرر شعر تمام شود و شعر را ساختگی نشان دهد،در بند اول از معشوقی حرف میزند که ماه بانوی غزل هست و طعم لبش عسل و در بیت دوم وی را ازلی معرفی میکند که میتوان هر ویژگی دیگری را بر آن شمرد یعنی ماه بانو و عسلین لب بودن با معشوق ازلی آنچنان سازگاری ندارد، همچنین در دیگر بندها همین مساله صادق است،دایره ی ارتباط معنایی بین مفاهیم چند لایه نیست و شاعر وقتی مفهومی را بیان کرده ،اولین مفهومی را که در ارتباط با آن به ذهن رسیده به کارگرفته است.با رعایت مواردی که اشاره کردم و با توجه به زبان و لحن سالم شعر وی، میشود انتظار شعرهای زیباتری ازین شاعر داشت.با آرزوی موفقیت!

منتقد : جواد چراغی

جواد چراغی_متولد ۱۳۶۸/۷/۷_زنجان_غزل سرا_ _دبیر و موسس نخستین کانون شعر و ادب دانشگاه پیام نور استان زنجان۱۳۹۰ _رئیس انجمن ادبی اشراق زنجان از سال۱۳۹۵. _دبیر کارگاه های نقد شعر هفتگی انجمن ادبی اشراق از سال ۱۳۹۵ _دبیر علمی جشنواره شعر مادر بهار ...



دیدگاه ها - ۰

برای ارسال نظر وارد پایگاه شوید.